اطلاعرساني و گزارش عملكرد، اگر نگوييم تنها راه، بلكه يكي از راههاي ممكن براي ارتباط مديران و مقامهاي اداري با مردم و افكار عمومي است. اگر اطلاعرساني و آگاهي عمومي نسبت به عملكرد يك سازمان نباشد، در واقع پرچم آن سازمان نيمهافراشته است و در نزد افكار عمومي چنين تلقي ميشود كه سازمان تعطيل يا كمكار و بيهوده است.
روابط عموميها نقش اصلي و تأثيرگذار در ارتباط دوسويه بين قشرهاي مردمي و به طور كلي افكار عمومي با سازمان و اداره متبوع خود را بر عهده دارند و اگر چنين نقش مهم در نزد روابط عموميها فراموش و يا ناديده گرفته شود، در واقع مدير آن سازمان فاقد چشم و گوش و يك بازوي قدرتمند اجرايي است. چنين روابط عمومي بود و نبودش فرقي ندارد و چه بهتر كه در مورد او تجديد نظر به عمل آيد. البته نبايد از حق بگذريم كه رسانهها نيز در نوع ارتباط و مطالبه عملكرد از سوي سازمانها و مسئولان مرتبط با آن بسيار مسئول و مؤثر هستند. و چنين مأموريت و وظيفه خطير توسط رسانهها بايد با آگاهي و موقعشناسي صد درصد باشد. احتمال ميرود برخي سادهانگاريها از سوي مديران و مسئولان ادارات و اين تصور خام كه آهسته برود و هميشه برود و از سويي نيز تندروي برخي رسانهها به تدريج سنت پسنديده و كارآمد اطلاعرساني و تحرك متقابل بين ادارات و روابط عموميها با جامعه مطبوعاتي و رسانه را كمرنگ ساخته و ميرود تا اين قاعده توسعهآفرين اجتماعي يعني گزارش عملكردها، كمكم در بوته بيهودگي قرار بگيرد.
چه دوران پرفروغ و فضاي زندهاي حداقل تا قبل از دهه 90 در عرصه اطلاعرساني و خبري در همين استان همدان حاكم بود و به جرأت ميتوان گفت علاقه و تعهد سازمان و ادارت براي ارتباط با مردم و تحرك رسانهها كمترين فرصت استراحت براي خبرنگاران باقي نميگذاشت. البته بحث كيفيت و خروجي چنين تعامل در اين نوشتار باقي است اما موضوع قابل دفاع و افتخار اين است كه اگر معدود مشكلات و ايرادهايي هم در كوران آنهمه تبوتاب اطلاعرساني و گزارش و خبر توسط خبرگزاريها، مطبوعات و صداوسيما پيش ميآمد نسبت به هزاران خبر و گزارش ماهانه و سالانهاي كه توسط رسانهها تهيه و منتشر ميشد، تقريباً هيچ و صفر بود، مگر اينكه بازتاب برخي گزارشها دامن برخي سازمانها و مديران مسألهدار را گرفته باشد، آنهم نتيجه عملكرد خود مديران بوده است؛ بنابراين عملكرد مثبت و كارآمد اگر هم با ناشيگري برخي رسانه نارسا بوده باشد، همه جا قابل دفاع و مايه سربلندي و موفقيت مديران مربوطه است و جاي قدرشناسي و رضايتمندي افكار عمومي و خداي دانا و بصير بوده و هست.
بازهم ياد آن همه مديران و مسئولان پركار ادارات و سازمانها بخير كه در خوب بودن و برتر بودن با هم رقابت داشتند و همواره در سلوك و ارتباط با مطبوعات و رسانه پيشقدم ميبودند.
دنيا، دنياي ارتباطات و معرفي و پيشنهاد است و هر كه اجتناب كرد و دور ماند، چيزي عايدش نشد!
|