یکی از اصول دموکراسی پایان یافتن رقابت پس از انتخابات و آغاز دوران همدلی و همکاری برای اجرای برنامههای دولت مستقر است اما این اصل در کشور ما به خوبی رعایت نمیشود.
رعایت نکردن این اصل در برخی دولتها دلیلی شده تا ادعا شود در آن دولت هر ۹ روز یک بحران اتفاق افتاده است و دولت هر ۹ روز با یک بحران مواجه شده و توان خود را برای حل آن معطوف میکرده است.
برخی از رؤسای جمهور قبلی نیز خود را مدیر حل بحران میدانستند و خاطرات عبور از بحران آنها منتشر شده است.
در چنین وضعیتی دولت چهاردهم قرار است آغاز به کار کند دولتی که به نظر میرسد با بسیاری از کانونهای قدرت به لحاظ اصولی تفاوت مشکلساز دارد و اگر این کانونها نخواهند همراهی لازم را داشته باشند، این دولت با بحران مواجه خواهد شد.
در کنار این رفتار رقبا در پایان ندادن به رقابت و اعلام برخی مواضع مبنی بر وادار کردن دولت بر اجرای برنامههای آنها نشان از عزم برخی فعالان سیاسی در بحرانسازی دارد که البته موضوع تازهای نیست و نقل است در ایران یک عده کار میکنند و عدهای دیگر هم تلاش دارند مانع کار این افراد شوند و نتیجه به توان بیشتر یک طرف مرتبط خواهد بود.
نقل قولی این روزها از یک نماینده استان مطرح میشود که گفته است؛ این دولت، دولت 6ماهه است و پس از 6 ماه با بحران مواجه شده و کنار خواهد رفت!
این نقل قول اگر درست باشد معنی آن این است که در مجلس به عنوان یک کانون قدرت اصلی، بخشی از نمایندگان به زمین خوردن دولت با بحرانسازی دل بستهاند.
این اتفاق یعنی رویارویی دو بخش از بخشهای انتخابی نظام با هم که فایدهای برای مردم نخواهد داشت و منطقی آن است که همه پیام مردم در انتخابات را دریافت کرده و در راستای اقناع همه مردم به خصوص نیمی از مردم که در انتخابات شرکت نکرده و هنوز دلگیر هستند، بکوشند.
روشن است بحرانسازی و به امید زمین خوردن دولت منتخب مردم نشستن کمکی به افزایش اعتماد عمومی و ارتقاء سرمایه اجتماعی و حل و فصل مشکلات دولت به معنای عام با مردم نخواهد کرد و ضروری است تمامی نمایندگان به ویژه نمایندگان استان اصل مهم دموکراسی یعنی جایگزینی همدلی و همکاری با رقابت، پس از انتخابات را رعایت کنند و همه به جای فکر کردن به پایان دولت پس از 6 ماه و احتمال روی کار آمدن دولتی همسو با آنها که بسیار پر هزینه خواهد بود، به رأی مردم احترام گذاشته و در اجرای برنامهها به رئیسجمهور منتخب کمک کنند.
|