پایگاه اطلاع رسانی روزنامه همدان پیام
 
تاریخ چاپ : جمعه ، 14 ارديبهشت 1403

کد خبر : 106034

 
مردی که همیشه زنده است
تاریخ خبر : 1398-11-28
نویسنده : حمید جباری
     
 
 
     
متن خبر :


 سال ۸۸ زمانی‌که 2 حزب اساسی «مشارکت» و «مجاهدین انقلاب اسلامي» لغو امتیاز و فعالیت و دفاتر آنها غیرقانونی اعلام شد، اتمسفری از یأس و نواميدي بسیاری از کنشگران سیاسی خاصه اعضاء دو حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب را در تهران و سراسر کشور فرا گرفت به‌ویژه که عمده رهبران 2 حزب هم در زندان بودند.
بسیاری در اندیشه عزلت‌نشینی و برخی به نوع دیگری از کنش سیاسی می‌اندیشیدند، اما همان زمان از اندک فعالان سیاسی که همچنان معتقد به کارکرد حزبی و تلاشی دوباره برای تأسیس احزابی در عمق و راستای احزاب مشارکت و مجاهدین انقلاب بود، 2 فرمانده 8 سال دفاع مقدس حاج مهدی کیانی و مرحوم حاج ذبیح‌ا... صفایی بودند.
کیانی مانیفست خود را در دفتر کارش تدوین می‌کرد اما مرحوم صفایی اندیشه‌‌ها و برنامه‌هایش را هر جمعه در کوهپیمایی دارآباد با دوستان و همرزمانش قبض و بسط می داد و هر سه‌شنبه در دفتر حاج مهدی همچون سنگ بنایی بنیان حزب مجمع ایثارگران را پی ریزی می‌کرد.
تلاش‌های خستگی‌ناپذیری که نهایتا به‌رغم تمام سنگ‌اندازی‌‌ها، نامرادی‌‌ها و حساسیت‌های ویژه که در تشکیل حزبی اصلاح‌طلب متشکل از فرمانده‌هان و نیروهای جنگ بود، به ثمر رسید.
بنابراین یکی از نخستین معماران و بنيان‌گذاران حزب مجمع ایثارگران مرد متواضع و مهربان استان ما حاج ذبیح‌ا... صفايي بود.
او که مبارزات سیاسی‌اش را با تأسی از منویات امام خميني در دوران دانشجویی در دهه 50 آغاز کرد ، بارها تحت تعقیب قرار گرفت، بازداشت شد و به زندان افتاد.
در اسدآباد میزبان روحانیون تبعیدی و از جمله آیت‌ا... جنتی بود.
خودش در یکی از کوهپیمایی‌‌ها گفت که از سر اخلاص مرحوم پدر و ايشان چه خدماتی را در مواقع بیماری و زمین‌گيري برای آقای جنتی انجام داده‌اند.
برای همان شخصی که وی را در مجلس هفتم رد صلاحیت کرد.
صفايي پس از انقلاب برای حفظ ارزش‌های انقلاب و نهایت ایثارگری به مردم به عضویت سپاه درآمد و به‌عنوان دومین فرمانده سپاه اسدآباد به تشکیل و سازماندهی آن در این شهرستان اقدام نمود همان زمان در جنگ با ضد انقلاب که از سنندج گذر کرده و تا چند کیلومتری قروه هم پیشروی کرده بودند با همرزمانش حضور یافت و در کنار شهید صیاد شيرازي و بچه‌های سپاه همدان از جمله شهید شاه حسینی ضدانقلاب را به عقب راندند.
وی مدتی هم مسئول تبلیغات سپاه منطقه ۷ کشور که فرماندهی استان‌هاي ایلام کرمانشاه، همدان را عهده‌دار بود را هم برعهده داشت ضمن آنکه از فرماندهی جنگ هم غافل نبود.
به تعبیر دیگر او هم فرمانده ستادی بود و هم فرمانده عملیاتی.
او در چند دوره نماینده مردم اسدآباد در مجلس بود که آخرينش مجلس ششم بود.  در آن دوره اصلاح‌طلبان اکثریت قاطع مجلس را به دست گرفتند و صفایی هم یکی از نمایندگان اصلاح‌طلب توانمند و باتجربه در مجلس ششم بود.
صفایی پس از مجلس ششم راه خودسازی پیشه کرد و هرگز در مسیرهای فراوانی که به رانت، منافع و مواهب مادی منجر می‌شود، گام بر نداشت.  وی دیگر برای خود موقعیت، جایگاه و سهمی قائل نبود و هرچه می‌کرد برای اعتلای ایران و ایرانی بود.
وی از تشتت آرا و نفوذ اندک فرصت‌طلبان و رانت‌خواران در جبهه اصلاحات رنج می‌برد و همواره در پی احیای اصلاح‌طلبی راستین بود.
 همان اصلاح‌طلبی که رکن رکينش مردم و افکار عمومي است.
وی به‌رغم بیماري‌های مزمن فشارخون و قند خون در یک سال گذشته تلاشی فراتر از توان خود برای راه‌اندازی شعب حزب مجمع ایثارگران و به‌ویژه تشکیل و به سامان رسیدن شورای اصلاح‌طلبان در استان‌های غربی کشور از خود بروز داد.
سفرهای مکرر وی به استان‌های مختلف به موازات قشری‌نگری‌‌ها و رفتارهای ناپسند برخی مسئولان احزاب وی را بارها و به‌شدت رنجاند.
با این حال وقتی در ۲۲ بهمن (چند روز پیش) به عیادتش رفتم درحالی‌که به‌سختی سخن می‌گفت باردیگر با همان قلب رئوفش گفت: به آنها سلام برسانید و سعی کنید تا همیشه یکی باشید.
وی در عین حال گفت: اگر از بستر بیماری برخیزم بازهم تلاش خواهم کرد تا شورای اصلاح‌طلبان استان همدان را یکپارچه‌تر کنم.
وی اکنون در میان ما نیست اما سیرهء او، اندیشه‌های به عمل گراییده او و خاطرات همیشه زنده او در ذهن ما باقی مانده است و رسالت ما را برای سرفرازی ایران عزیز و دفاع از جمهوریت و حقوق مردم بیشتر کرده است.  مرگ حق است و همه و از جمله ما اصلاح‌طلبان هم از دنیا خواهیم رفت اما رسالت همه ما تداوم اندیشه، گفتمان و منویات اصلاحات است.
همان سنگ بنایی که ذبیح‌ا... صفایی هم یکی از معمارانش بود.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
 

 
 
نشر و نقل مطالب فقط با ذکر نام روزنامه همدان پیام بلامانع است.