1- هر دولتی برای انتصاب مدیران، شاخصهایی چون شایستهسالاری، توانمندی و... را تعریف میکند که معمولا در حد تعریف است و بیان آنها برای رد کردن افرادی است که این شاخصها را دارا هستند.
آنچه در دولتهای گوناگون مشاهده شده، مهمترین شاخص در انتصابات تعاملات و رایزنیها و سیاسیبازیهاست و به همین دلیل مردم معمولا از انتصابات راضی نمیشوند و تنها گروههای محدودی که انتصاب از گروه آنان است، اظهار خوشحالی میکنند.
2- در دولت تدبیر و امید هم پذیرش سیاستها و شعارهای این دولت و تلاش برای پیادهکردن برنامههای دولت از مهمترین شاخصها برای انتصابات اعلام شده، هر چند در برخی انتصابات این شاخصها رعایت نشده و صوری بودهاست.
اما بهرغم این باید گفت، هرکس که در این دولت در استان به مدیریت رسیده سیاستهای دولت را قبول داشته، به دولت پایبند بوده و همت او تلاش در راستای اجرای برنامهها و سیاستهای دولت بودهاست.
3- برخی از طرفداران دولت سعی کردند گفتمان اعتدال را بهعنوان گفتمان سوم در سپهر سیاسی کشور تعریف کنند اما تاکنون توفیقی نداشتهاند.
شاید از دلایل این توفیق نداشتن، یارگیری این مشی سیاسی از 2 گفتمان اصلی سیاسی کشور بدون توجه به شاخصهای دیگر این مشی است و تنها با پررنگتر کردن شاخص اعتدال بودهاست.
4- یارگیریهای فلهای و بیتوجهی به سوابق اجرایی مدیرانی که در این دولت منصوب شدهاند، دلیلی بر جمع آمدن مدیرانی با سابقه تعهد به یکی از جناحین، بر سر سفره اعتدال است.
البته در این میان افراد حرفهای در تغییر جهت، موفقتر عمل کردهاند و توانستهاند خود را مطابق با شاخصهای پست مورد نظر تعریف و مدیریت را کسب کنند و آنچنان که مشخص است، هدفی هم بعد آن برای کارکردن نداشتهاند.
5- پدیده مدیران حرفهای که در هر دولت مدیر هستند و روزی اصولگرا، روزی معتدل و روزی اصلاحطلب میشوند و در این چهل سال هر کجا بودهاند، منافع شخصی اولویت پیگیری آنها بوده از آسیبهای جدی مدیریت منابع انسانی در استان است.
البته شاخص دیدگاه سیاسی نباید در اولویت شاخصهای انتصابات مدیران باشد و شاخصهای توانمندی، تخصص، تعهد، پاکدستی و ...باید در اولویت باشند اما در شرایطی که شاخصهای دیگر در سایه شاخص دیدگاه سیاسی قرار گرفته توجه مردم و رسانهها به این شاخص قابل پذیرش است.
6- آمار جمعبندی شده از انتصابات استان توسط همدانپیام نشانگر ورود افراد بیشتری از مدیران دارای پرچمهای گوناگون بسته به شرایط سیاسی یا همان حزببادیها در استان است که این نقص مشی اعتدال را در انتصابات نشان میدهد.
مشی و روشی که میانهروی باید شاخص اصلی آن باشد اما سابقه برخی از این مدیران میانهای با آن ندارد.
7- دولت تدبیر و امید در سالهای پایانی فعالیت خود قرار دارد و طبیعی است که حزببادیها از اکنون به دنبال پرچم سیاسی جدید خود باشند و روزی هم معتدلبودن خود را نفی کنند همچنان که اکنون اصولگرا یا اصلاحطلب بودن خود را نفی میکنند تا راهی به دولت بعد بیابند.
اما افکار عمومی و رسانهها آنچه دیدهاند را فراموش نخواهند کرد، هر چند امیدوارند که شاخصهای مدیریت از زیر سایه جبههبندی سیاسی خارج شده و مدیریت حرفهای در استان و کشور توسعه بیشتری یافته و عرصه بر حزببادی های ناتوان در جایگاه های مدیریتی، تنگ شود.
|