مسابقات کشتی فرنگی جام بینالمللی تختی هفته گذشته انجام شد و تنها نماینده استان همدان در این رقابتها با شکست مقابل حریفش وداع زودهنگامی با این مسابقات داشت.
سروش رنجبر که چندی پیش در رقابتهای قهرمانی کشور زاهدان خوش درخشید و با غلبه بر تمامی حریفان سکوی نخست سنگینوزن را کسب کرد در عرض 40 روز با افت شدیدی روبهرو شد بهطوری که در جام تختی حرفی برای گفتن نداشت و خیلی زود از گردونه رقابتها خارج شد.
دلایل حذف رنجبر خارج از مسائل فنی دلایل حاشیهای نیز داشت که موجب شد وی با روحیهای شکننده قدم به مسابقات بگذارد و به دلیل تنهایی و بیکسی خیلی زود قافیه را ببازد.
وقتی سروش از قهرمانی کشور زاهدان بازگشت و تنها مدال پرافتخار استان را در کشتی فرنگی کسب کرد امید میرفت که این مدال موجب تحرک اهالی کشتی استان شود و با حمایت مادی و معنوی سروش را از نظر روحی و روانی برای رقابتهای جام تختی آماده کنند که متأسفانه چنین نشد و قهرمان کشتی فرنگی استان در سنگینوزن بدون همراه و مربی و به تنهایی قدم به کارزار رقابتهای بینالمللی تختی بگذارد حال از مسئولان ورزش استان و هیأت کشتی باید پرسید که چرا سروش را در فاصله زمانی قهرمانی کشور تا جام تختی حمایت و همراهی نکردند؟ چرا به همراه سروش مربی اعزام نشد و چرا باید محمدبنا، سرمربی تیم ملی حریف سروش را کوچ کند؟ مگر بنا پدر خانواده کشتی فرنگی نیست و چرا به خود اجازه داد که بین فرزندان تفاوت قائل شود؟
مدیریت دستگاه ورزش که خود گوششکسته است و به خوبی این ناملایمات را احساس میکند و در دوران قهرمانی ورزش خود بارها این تبعیضها را درک کرده چرا قدم پیش نگذاشت و حمایت لازم را از این فرنگیکار همدانی انجام نداد.
چرا هیأت کشتی که شبانهروز در راه اعتلای کشتی تلاش میکند آنطور که شایسته بود از این قهرمان حمایت نکرد و برای وی حریفات تمرینی جور نکرد.
شهریار رنجبر پدر سروش که خود از ورزشیهای قدیمی است و سنگربان فوتبال بوده با خون و دل این قهرمان را بزرگ کرد، دل خونی از بیمهری متولیان ورزش دارد و در نامهای سر گشاده به محمدبنا اجحاف در حق سروش رنجبر را به رشته تحریر درآورد و از نامهربانیها و بیمهریها گلایه کرده است و مدعی شده که با این کار قهرمانان دلسرد شده و دیگر رغبتی برای ادامه دوران قهرمانی ندارند وی از بیکسی سروش در جام تختی سخت گلایهمند بود و مدعی است که در حق سروش اجحاف شده است و انتظار مساعدت و حمایت بیشتری از هیأت، دستگاه ورزش استان و حتی مربیان تیم ملی دارد.
وی در قسمتی از نامه سرگشاده خود به محمدنیا آورده است چرا باید فقط نفرات المپیکی را دید و نسبت به سایر کشتیگیران و جوانان بیتفاوت بود؟ چرا قهرمانان کشتی فرنگی زاهدان در جام تختی عنوانی کسب نکردند؟ چرا باید سروش به دلیل نداشتن حریف تمرینی یکباره از عرش به فرش نزول کند؟ و چرا قهرمان طلایی کشور در جام تختی حرفی برای گفتن نداشت؟ و هزاران چرای دیگر که در این نامه سرگشاده به آن اشاره شده است.
ما نیز بنا بر وظیفه رسانهای خود تلاش کردیم تا حرف پدر این قهرمان را به گوش اهالی ورزش برسانیم و اگر هیأت نیز پاسخی نسبت به آن دارد میتواند برای روزنامه ارسال نماید.
استان همدان هیچگاه در کشتی فرنگی حرفی برای گفتن نداشته است و ظهور تکستاره فرنگی در این سالها بارقه امید را در دل کشتیگیران زنده کرد که اگر سرمایهگذاری شود و به کشتی فرنگی بها داده شود میتوان به آینده این رشته مجهور در استان نیز امیدوار شد و امید میرود که طلای سروش رنجبر در قهرمانی کشور نمادی باشد برای تلاش بیشتر جامعه کشتی و دادن بهای لازم به کشتی فرنگی استان.
و امید میرود که سروش رنجبر نیز در این ناملایمات درس بگیرد و با انگیزه بالا برای گرفتن حق خود تلاش کند.
این قهرمان باید بداند حق گرفتنی است و اگر فکر میکند که در حقش اجحاف شده باید آنقدر تمرین و سختی بکشد تا بتواند بار دیگر روی سکوی افتخار برود و جشن قهرمانی بگیرد. سروش و شهریار باید بپذیرند که باید بیشتر تلاش کنند تا به آنچه استحقاقش را دارند به آن برسند.
نامه سرگشاده پدر سروش رنجبر به محمد بنا
محمدبنا سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی بزرگسالان کشور
سلام به آرزوهای قشنگ تمامی کشتیگیران و جوانان پرهیاهوی این مرز و بوم.
سرمربی تیم ملی با کشتی فرنگی چه کار کردی که جوانان کشتی ما هر روز برای رفتن لحظهشماری میکنند. من فکر میکنم با عقاید و روشی که پیش گرفتی دارید قسمت صادرات را برای کشتی افتتاح میکنی. در تیم ملی قهرمانپروری تکبعدی به وجود میآید. دیگر شاهد قهرمانان در وزنهای کشتی نخواهیم بود و از تیمهای B وC و D خبری نخواهد بود، زیرا فقط دارای تیم A هستیم. شما دارید فاصله قهرمان نخست و دوم و بقیه را زیاد میکنید. ما دوست داریم شما و دیگر دستاندرکاران با مردم و منتقدان جلسه داشته باشند و از ایرادهایی که به شما وارد است دفاع کنید. نمیشود به آسانی با سرمایههای ملی اینطوری برخورد کرد و قهرمان را بعد از رفتن تخریب کرد و برای برگشت او نه تنها کاری نکردید، بلکه انگ دوپینگ نیز به وی زدید. رفتار یک مربی حرفهای اگر هم چنین اتفاقی افتاده باشد باید به چشم وظيفهای که روی دوش او نهادند پیشگیری نمایید و تمامی شاگردان خود را به یک چشم نگاه کنید و روز و شب همه را مراقبت نمایید. باید همان احترامی که برای نفر نخست قائلی برای نفر هزارم هم قائل باشید. زمان نشان داده حتی اگر نفر آخر تشویق شود چه بسا به جایگاه نخست بازگردد. کسی که زحمت کشیده و خود را برای یک دوره مسابقه قهرمانی کشور ثابت کرده است. در فرصت ۴۰ روزه با شرایط حاضر و نبود امکانات و حریف تمرینی در شهرهای مختلف از بالا به پایین تنزل میکند و ندیده شدنش در افکار و روحش تأثیر منفی میگذارد. و وقتی در مرحله بعدی میبیند مربی تیم ملی حریفش را کوچ میکند انگار که آب سردی بر روی آن میریزند. زیرا او آمده که محمدبنا او را ببیند؛ ولی با این صحنه روبهرو میشود. محمد بنای عزیز تحقیق کنید از 10 نفر قهرمان کشور در زاهدان چه اتفاقی افتاده که ۷نفر حذف میشوند و۳ نفر به نقره و برنز میرسند. راستی این همه افت چه توجیهی دارد؟
این سؤالات دغدغهای شده که منتظر جواب برای من و خیلیهای دیگر گردیده که امیدوارم پاسخی قانعکننده برای آن داشته باشید.
|