اوضاع تیم فوتبال پاس گل بود به سبزه نیز آراسته شد.
مدیریت باشگاه پاس در سالهای اخیر آنچنان ضعیف و ناکارآمد شده است که این تیم روزبهروز به قهقرا میرود و با ندانمکاری با اعتبار و آوازه این تیم که آخرین قهرمان آسیا میباشد بازی میکنیم و با ناسپاسی این برند معتبر را روزبهروز تضعیف میکنیم.
این تیم نه هیأتمدیره درست و حسابی دارد و نه مدیرعامل اهل فن و نه متولی که پاسخگو باشد و هر دم از این باغ بری میرسد. تیم فوتبال پاس که روزگاری در قاره کهن سر به آسمان میسائید و سرآمد باشگاههای آسیا بود امروزه چنان خوار و ضعیف شده است که در انتهای لیگ دسته دوم بیمارگونه ادامه حیات میدهد. و هر روز با وصلهای جدید به نام و اعتبار این باشگاه خدشه وارد میشود.
در تازهترین سکانس، این باشگاه متهم به تبانی و اخلاق غیرورزشی شده است و نام و آوازه تیم را آلوده کرده است. اینکه این حکم درست است یا غلط جای آن در این مقوله نمیگنجد، بلکه آنچه مهم است اینکه چرا باید مسئولان و متولیان باشگاه پاس چنین ضعیف مدیریت شود که این اتفاقات به وجود بیاید؟ چرا باید این تیم آنقدر بیدر وپیکر باشد که مسائل مالی موجب افت بازیکنان در بازیها شود و این تیم که ابتدای فصل سودای صعود داشت در انتهای جدول دستوپا بزند. چرا مدیرعامل تیم بر اوضاع باشگاه مسلط نیست و چرا باید چنین عواقب سخت و زیانباری گریبان پاس بزرگ را بگیرد؟
تیم پاس به همدان نقل مکان کرد تا حیاتی دوباره را تجربه کند، اما سالهاست جز ناکامی، عایدی برای فوتبال استان نداشته است و این تیم ناودان دورریز سرمایههای استان شده و حتی اعتبارات ورزشی استان را میبلعد و جز شکست و تحقیر سوغات دیگری ندارد.
پاس مشکل مدیریتی دارد و این مشکل فراتر از مشکل مالی است، این تیم آنقدر ضعیف و بیکس شده است که هرکس به خود اجازه میدهد برای آن تصمیم بگیرد و حتی مدیران و مسئولان نیز با عکس یادگاری آتش بر خرمن این آشفتهبازاری میزنند و آنقدر وضع این تیم نابسامان است که کمیته اخلاق نیز به راحتی این تیم را بدون سند و مدرک محکوم میکند و نام و آوازه پاس را خدشهدار مینماید.
مدیرکل دستگاه ورزش استان، استاندار، نماینده همدان در مجلس شورای اسلامی، شهردار و رئیس هیأت فوتبال باید پاسخگوی این آشفتهبازاری پاس باشند و حقایق را با مردم و هواداران در میان بگذارند و برای یکبار هم که شده شهامت آن را داشته باشند و ناتوانی خود را در اداره این باشگاه اعلام کنند.
ماههاست که سخن از ساختار در باشگاه پاس در میان است، اما در عمل کاری انجام نمیشود و این تیم با روزمرگی روزگار خود را سپری میکند.
باشگاه پاس ابهت و بزرگی خاصی دارد به جای آنکه در پشت این تیم سنگر بگیرید و در روزهای آفتابی عکس یادگاری و در روزهای ابری قایم شوید، بیایید درد این تیم را شناسایی و درمان کنید این تیم نیاز به یک متولی و سرپرست قوی دارد، این تیم مدیرعاملی میخواهد که اهل فوتبال باشد و با نظام باشگاهداری آشنا باشد. این تیم مدیرانی میخواهد که دلسوز و علاقهمند باشند و با دیدگاه اقتصادی به دنبال کسب درآمد پایدار برای باشگاه باشند. این تیم به یک نظام حسابرسی قوی نیاز دارد تا بر روند قراردادها و ریختوپاشها نظارت کند.
بدهی میلیاردی این تیم، پاس را در آستانه ورشکستگی قرار داده است و اگر به خود نیاییم این نام ضعیف و سایه نحیف نیز از این تیم باقی نمیماند. کسانی که خود را متولی پاس میدانید بیایید ساختاری خوب و منسجم برای این تیم تعریف کنید. اسپانسرها را به کار بگیرید و افرادی که علاقهمند به پاس و مطلع از فوتبال هستند را در رأس مدیریت قرار بدهید و از بازاری بازی دست بردارید.
چرا پاس هیأتمدیره ندارد؟ چرا پاس منبع درآمد ثابت ندارد؟ در این 15سال با این تیم چه کار کردید؟ چرا دست روی دست گذاشتید و هر سال این تیم را ضعیفتر از فصل قبل کردید آیا این حکایت از ناتوانی مدیریت شما ندارد؟
بیایید این تیم و هزینههای فصل جاری پاس را با شهرداری همدان مقایسه کنید چرا شهرداری موفق شد بدون حاشیه به لیگ یک صعود کند و پاس نه تنها صعود نکرد، بلکه در انتهای جدول برای بقا جنگید و در آخر نیز متهم به تبانی شد.
دولت دوازدهم به پایان رسید و هیچ کس و هیچ متولی به فردای خود باور ندارد و در این آشفتهبازار پاس بیشتر از هرکس زیان میبیند و تا دولت جدید تشکیل و جا پیدا کند فصل رقابتها آغاز و باز هم با چه کنم چه کنم باید به استقبال لیگ برویم. اگر واقعاً ناتوان هستید با شهامت اعلام کنید و پاس را به اهل آن بسپارید تا دوباره از نو شکوفه بزند و رشد کند.
|