روزگاری در تهران تنها دو روزنامه و یک خبرگزاری تلگرافی مشغول به فعالیت بودند و اگر نشریه ای در شهرستانها هم بود فقط بولتن نامه ای خبری با تیراژ ناچیز و برای خوشایند مدیران بود. با فرا رسیدن عصر انفجار اطلاعات و گسترش و گشایش فضای سیاسی و توسعه استانها ، مطبوعات و رسانه ها در شهرستانها – هرچند نه به اندازه مرکز- رشد امیدوار کننده ای یافتند.
نیروهای با استعداد و با ذوق محلی وارد رسانههای کشوری شدند و شاکله اصلی تحریریه خبرگزاری ها و مطبوعات کلان کشور شدند. همزمان با این دوران جذب نیروهای با استعداد و علاقمند در شهرستانها نیز ادامه یافت هر چند که رسانههای محلی گام هایشان کند تر از آنچه که انتظار میرفت بود. اما بد شانسی مطبوعات از هنگامی آغاز شد که فضای مجازی وارد خانه ها و در اولویت گزینش کاربران اخبار قرار گرفت.
در این فضا مطبوعات غافلگیر شده رو به افول گذاشته و با کاهش تیراژ و مخاطب مواجه شدهاند. هر چه اما آگاهان و ناظران برای افزایش اعتماد به نفس به مطبوعات می گویند و بر اصالت و سندیت کار این گروه تاکید دارند در این سو افول محسوس رسانههای مکتوب در پایتخت نمایان است.
آمار برگشتیها، کاهش نیروها، تقلیل بهره وری کار در این رسانهها و گم شدن انگیزهها نشانههای رو به وخامت رفتن مطبوعات در ایران است. اما آنچه که در بین سرو صداها و آه و افسوسهای رسانهای ها گم شده گنجی است که در میدان کار مطبوعات و رسانههای محلی نهفته است.
قدر این گنج را البته پیش از ما جوامع پیش رو در رسانه دانستهاند. امروز مهم ترین اخبار و رویدادها را مردم آمریکا از رادیوهای محلی و روزنامههای ایالتی میخوانند. نه از این بعد که زبانی همخوان تر وبه اصطلاح رسانههای همشهری بهحساب میآیند بلکه از این رو که از گزارشهای بکر و دست نیافتنی که در پایتخت و وزارتخانههای بلند مرتبه دولتی جستجو میشوند با خبر میشوند.
وجود چنین میدانی جستجو نشده و دورمانده از تمرکز رسانهها در ایران، فرصت احیای جایگاه حقیقی و تقلیل یافته مطبوعات را در دست رسانه ها و مطبوعات محلی قرار داده اگر که قدر این موقعیت را بدانند.
پرداخت به سوژههای اثرگذار و فراتر از انبوه سوژههای تبلیغاتی و کم عمق، کشف استعدادهای بی نظیر و خبرسازی آن در جنبههای مختلف ، رمزگشایی و افشاگری از رازها و اعمال بهدور مانده از چشم قضاوت عمومی در شهرستانها میتواند در ابعاد مختلفی جریان خبری را به سمت رسانههای محلی سوق دهد.
نمونه ای از ظرفیت و توانایی میدان کار رسانههای محلی را میتوان در موردی دید که روزنامه همدان پیام در اقدامی جسورانه و برای نخستین بار در کشور به انتشار فیشهای دریافتی دو مدیر میانی در استان اقدام کرد که سرمنشا ماجرای پرونده حقوقهای نجومی در کشور شد.
دور و نوبت به رسانههای محلی رسیده اگر که قدر این فرصت را بدانند و با خروج از چارچوب غلط کپی صرف اخبار و اجاره تمام و کمال صفحات خود به مسئولان و مدیران استانها به هوای جذب رپورتاژ در پی ایفای نقش تاریخی خود باشند. نقشی اگر محقق شود این بار مطبوعات سراسری خواهند بود که مدیون رسانه ها و نشریات محلی میشوند.
|