بيستودومين داربي بزرگ دنيا در حد و قوارههاي يك فوتبال زيبا و تماشاگر پسند برگزار شد. جمعه ثابت شد داربي ما هم ميتواند مثل خيلي از داربيهاي بزرگ فوتبال دنيا پر باشد از هيجان و جذابيت، پر باشد از صحنههاي ناب فوتبالي كه از ديدنش سير نميشويم.
در این وانفسای فوتبالی که قطره قطره هوادارانش را زنده نگه داشته است روز جمعه فوتبال ایرانی را کمی متفاوتتر از همیشه دیدیم.
جدا از نگاه رنگی و سلیقهای به داربی هشتادویکم باید گفت و نوشت تا آیندگان هم بدانند بهراستی که برنده داربی روز جمعه تفکر برتر مربی بود که توانست 90 دقیقه چگونه توپ در اختیار داشتن، حمله منطبق بر اصل توپربایی و حفظ توپ و پرسینگهای بی بدیل و کمتر دیده شده در فوتبال ایران را به خوبی در زمین پیاده کرد.
داربي 81 پر بود از اتفاقات شيرين. از دقيقه 24 آن كه تا ابد در ويترين اتفاقات فوتبال ايران ميدرخشد و هواداران آن را خلق كردند بگيريد تا صحنههاي زيبايي كه مردان داربي 81 به وجود آوردند و همه را هم به وجد آوردند.
داربی 81 با آخرین ضربه مسابقه به تساوی کشیده شد. اتفاقی که یک برد شیرین را از آبیها گرفت و یک تساوی دلچسب را نصیب سرخها کرد.
نبرد كلاسيك سرخابيها اما چند نكته مهم داشت؛ نكتههايي كه چند سرباز 2 تيم مهرههاي اصلي آن بودند.
شايد مرد اين ميدان سيد مهدي رحمتي بود. همه او را دوست دارند، جز کیروش و چند نفر دیگر! رحمتي درون دروازه موقعیتهایی را از پرسپولیس گرفت که از پس هر دروازبانی بر نمیآمد. تجربه و شیوه کاری او موجب شد تا مهاجمان حریف به جای دروازه 7 متری غولی سبز رنگ را ببینند که فقط با شلوغی جلو دروازه میشد تسلیمش کرد. سنگربان شماره یک استقلال نشان داد شماره یک باید دروازبان بازیهای بزرگ باشد. کوهی از تجربه و اعتماد به نفس.
كمي جلوتر روزبه چشمي در نخستين تجربه حضور در داربي مرد موثري در زمين بود. حرف گوش کن یا مسئولیت پذیر فرقی ندارد. مهره تاکتیکپذیر مظلومی که هیچگاه ترک پست نکرد مگر دقیقه 90 و درست جایی که شرایط بازی و انبوه تعویضهای مظلومي، تقصیری را متوجه چشمی خسته و جنگنده نمیکرد. او چشم آبیها بود تا استقلال نقطه کور نداشته باشد.
راستي نبايد مدافع ارمني آبيها را از قلم انداخت. مگویان در تمام نبردهای تک به تک موفق بود، هرجا لازم بود حضور داشت و به خوبی طارمی را مارک کرده بود تا مهاجم خطرناک سرخپوشان هیچگاه آزادانه کار نکند.
در سوی مقابل رامین رضائیان که نخستين دربی خود را تجربه میکرد حضور داشت که ارسالها و جاگیریهایش یک بازیکن راست ایده آل را نوید میدهد. او با توان بدنی بالا و میل بالای شرکت در حملات، پایه گذار گل تساوی پرسپولیس هم شد.
انصاریهای عالی
گل استقلال را جابری زد که در بازی بزرگ و حساسی چون داربی، پیدا کردن نقاط حساس و سخت را به خوبی پیدا میکرد و گلزنی او هم به همین خاطر بود. البته انصاری تحت تاثیر همنام سرخپوشش نفر دوم داربی هشتاد و یکم است. تعجب نکنید. انصاری پرسپولیس آنقدر خوب، مثبت و تاثیرگذار بود که باید فرار از شکست شاگردان برانکو را به پای او نوشت.
انصاری در تمام دقایق بازی مسلط، خونسرد، سالم و سربالا بود تا بتوان مدعی برگزیده شدن به عنوان دفاع چپ تیم ملی لقبش داد. لذت بردن از بازی این مدافع جوان نیازی به گوشزد ندارد که انصاری اگر میخواهد ملی پوش شود باید همین طور ادامه دهد و بهتر شود. چه فرصتی بهتر از اینکه تیم کیروش مدافع چپ ایدهآل ندارد.
کامیابی تیم کاپیتان
وظیفهای که کامیابینیا در تیم برانکو در اختیار داشت مشابه کاری بود که چشمی به نحو احسن در استقلال انجامش داد. کامیابینیا یک سرباز فداکار بود که خود را فدای تیم کرد تا حتی در دقایق بسیاری که سایر هم تیمیها احساساتی دفاع را رها کرده بودند مانع ضدحمله زدن شاگردان مظلومی شود که یادشان رفته بود دقایق پایانی بازی را میتوانند در کنارهها مدیریت کنند.
داربي را قدر بدانيم
به جرات میتوان گفت اگر پرسپولیس در داربی 81 بازنده نبود تنها بهخاطر روح کاپیتان نوروزی فقید بود. سرخپوشان نمیخواستند بدون شماره 24 ابدی بازنده داربی بزرگ پایتخت باشند، پس تمام دقایق پس از گل خورده را جنگیدند و توپ ریختند تا ابر و باد و باران و زمان پرسپولیسیها را از شرمندگی شکست برهانند!
اين تساوي بسيار شيرين بود. يك تساوي كه در آن هزار اتفاق خوابيده است، اتفاقات شيريني كه شايد سالها از آن به نيكي ياد شود.
|