سازمانهای مختلف و دستگاهها و شرکتهای متعدد وابسته به دولت پابهپای بخشهای غیردولتی در سراسر کشور هر روز و هر ساعت در تلاش و رایزنی و شورا هستند تا بهترین راهکارهای ممکن برای بهبود شرایط زندگی مردم را برنامهریزی و سیاستگذاری کنند اما در عمل میبینیم هنوز سلسلهجبالی از مشکلات چون پیلهای محکم جامعه را در بر گرفته و چرخ زندگی مردم بهسختی میچرخد.
شاید مشکلات کنونی در جامعه ما که اغلب ریشه اقتصادی هم دارد به این دلیل باشد که بیشتر آن تصمیمگیریها در سطوح مختلف بهصورت جزیرهای است و هر نهاد صاحب قدرت بیشتر در حیطه عمل خود تصمیم میگیرد و چنین تصمیمسازیها در عمل هیچوقت با خروجی برنامهریزیهای سازمانها و نهادهای دیگر سازگاری نخواهد داشت! البته بسیاری قوانین و قواعد اجرایی هستند که از سطوح بالایی تصمیمگیریها به مرحله عمل گذاشته میشود اما هرقدر به سطوح پایینتر نزدیک شود، زنجیره اتصال به بالا در جایی قطع خواهد شد، دقیقاً مثل رشته باریک نهر آبی که ممکن است هرگز به مزرعههای پاییندستی نرسد و بیابانهای لمیزرع باقی بگذارد. لازمه حل مشکلات کنونی جامعه ما ایجاد یک اتاق فکر منسجم و توانا با میزهای ایدهپردازی یا بهاصطلاح همان کمیسیونهای تخصصی و کارشناسی است که پشتوانه تصمیمسازی و اجرایی آن سلسلهوار به تمام نقاط دور و نزدیک کشور تسری داده شود. چنین اتاق فکری باید فراتر یا در ریل هماهنگ با قوای سهگانه اصلی عمل کند و معنای آن این است که تمام نخبگان جامعه از هر حوزه علمی و تخصصی به عضویت افتخاری و اگر شده انتصابی اتاق جامع فکری پذیرفته و دعوت شوند. مسلماً خروجی جمعبندیشده نظرات تخصصی و کارشناسی اعضای اتاق فکر ملی که حاصل ایدههای ملموس نخبگان اقتصادی، سیاسی، جامعهشناسی و تمام حوزههای علمی یک کشور باشد بسیار مقرون به واقعیتتر از حاصل کار یک مجلس جناحی و شعارپرداز خواهد بود!
فراهم ساختن زمینه چنین مشارکت ملی در هر کشور عملاً دشوار است ولیکن شدنی و جاودانه خواهد بود.
اکنون در وضعیت دشوار جامعه ما، یکی از راهکارهای البته اصولی که مدنظر دولت قرار دارد، ایجاد هرچه بیشتر زمینههای اشتغال میباشد، قطعاً یکی از قابل دسترس بودن برنامهها در فرایندسازی اشتغال و بهویژه اشتغالهای نوظهور در کشوری نظیر ایران که درحال گذار از ساختارهای سنتی به دنیای مدرنیته قرار دارد، بها دادن به کارآفرینی توسط دانشآموختگان دانشگاهی و صاحبان سرمایه و طرحهای قابل توجیه میباشد. یعنی اینکه برای رونق دادن به کسب و کار و اشتغال در جامعه رو به مدرنیته ایران لازم داریم تا به سراغ مشاغل جدید برویم، مشاغلی که حتماً و لزوماً هم نباید با ساختار اقتصاد سنتی جامعه ما همخوانی داشته باشد.
بهتازگی رئیس دانشگاه جامع علمی کاربردی کشورمان در نشستی با دانشگاهیان یکی از استانها گفته است که در دنیای پیشرفته و جوامع مترقی جهان بین 15 تا 16 هزار شغل وجود دارد که نیروی کار عظیمی از قشرها و حرفههای گوناگون را دور خود جمع میکند، درحالیکه ما در ایران با وجود خیل فارغالتحصیلان بیکار فقط حدود 3 هزار شغل داریم که شامل تمام مشاغل رسمی، فصلی، پایدار و موقت میشود.
آقای محمدحسین امید در اینباره تأکید ورزیده است که فاصله ایران با کشورهای پیشرفته در زمینه ایجاد مشاغل ضروری و کارآمد بسیار زیاد است و لازم است تا برای ایجاد زمینه اشتغال جدید در کشورمان ایدههای فراگیر و رشتههای دانشگاهی جدیدی فراهم سازیم!
البته رئیس دانشگاه جامع علمی کاربردی کشورمان به یک نکته بسیار حیاتی و سرنوشتساز هم در اینباره اشاره داشته است، اینکه درایجاد رشتههای جدید شغلی حتماً باید به ریشه فرهنگی و آداب و سنن و باورهای دینی خود توجه داشته باشیم، در غیر اینصورت موفق نخواهیم بود. این همان حرف و اشاره درستی است که حلقه گمشده زنجیر موفقیتهای جامعه امروز ما است و در مقدمه نوشتارمان نیز بدان اشاره کردیم. بدون شک اگر بسیاری از مشاغل جدید کشورما بهرغم تلاش نیرویهای مبتکر و کارآفرین تاکنون در همان مرحله آزمون و خطا باقی مانده و سرمایهگذاریهای بیزبانی زمین خورده است، بهدلیل همان بیتوجهی به مؤلفههای فرهنگی و سنتی و خلق و خوی ایرانی و نتیجه عملکردها و تلاشهای عبث جزیرهای است. باید در نظر داشت که برخی مشاغل ابتکاری و شاید هم کپیبرداری شده از جوامع غربی و با انگیزههای مطالعه نشده که سالهای اخیر در کشورمان حتی اگر بهصورت آزمایش هم به مرحله عمل درآمد، به جای اینکه برای حل مشکلات مردم چارهساز باشد، مشکلآفرین و هزینهساز شد و نتوانست نظر قشرهای اجتماعی ما را که به سنتهای خود پایبند هستند و یا از درآمد مالی شکنندهای برخوردارند، جلب نماید. نمونه چنین مشاغل شکست خورده بسیار است و متأسفانه در حوصله این نوشتار نیست. قطعاً جامعه دگرگون شده ایران امروز نیازمند خدمات و مشاغل جدیدی برای کمک به روانسازی زندگی روزمره مردم است، ولیکن لازم است پیش از هر اقدام و ابتکار شغلی جدید، آسیبشناسی لازم و تطبیقسازی آن با فرهنگ و سطح درآمد و باورهای مذهبی جامعه با وسعت نظر کامل انجام پذیرد و لازمه آن هم اتکا به تفکر فراگیر ملی و بینالمللی است.
|