استاندار سابق همدان به علت تمکین نکردن مدیرکل اسبق فرهنگ و ارشاد از پذیرش و کارپردازی کمک مالی به جشنواره ملی پویانمایی، وی را مورد غضب قرار داد و باعث برکناری او از سوی وزیر شد.
هرچند کم و کیف این خبر مورد توجه و مداقه رسانهها قرار نگرفت، اما عبادی که به انضباط مالی شهره بود، از ترس نظارتهای بعدی دیوان محاسبات عطای مدیریت را به لقایش بخشید و صندلی را رها کرد.
از نظر مدیریتی و مالی میتوان بر کار هر دو مدیر پایین و بالادستی ایراداتی وارد کرد که در این مقال نمیگنجد.
اما پس از عبادی، داستان مدیریت بر ارشاد به گره کوری دچار شد که با آمدن و رفتن درویشنژاد و گذراندن دورهای فترت با سرپرست و حال که مدیرکل جدید منصوب شده است؛ هنوز هم این ادارهکل از ثبات قابل قبول برخوردار نشده است.
مشکل اصلی مدیرکل فعلی که احیاناً قصد یارگیریهای جدید برای معاونان و مدیرانش را دارد؛ نه در گزینش همکاران، که بیش از هر چیز ناشی از کمبود اعتبارات و منابع مالی است.
اگر مدیرکل جدید، بنا به آنچه که شنیده میشود بیگدار به آب بزند و تغییرات گستردهای اجرا کند؛ تهی شدن مدیریتها از افراد مجرب و کاردان، سکانکشتی فرهنگ را در این تلاطم اقتصادی به دست طوفانهای پیشبینی نشده خواهد سپرد و دود آن در نخستین بازتاب به چشم خودش خواهد رفت.
از مدیرکل جدید انتظار نمیرود با این بودجههای اندک، تحولی شگرف ایجاد کند، اما اهل فرهنگ و هنر انتظار دارند اگر وعدهای داده میشود، در همان حد و اندازه به آن عمل شود.
با این وصف، پیشنهاد کاربست راهکارهای زیر شاید بتواند راهگشای برخی مشکلات فرهنگی در این اداره اثرگذار شود.
1- ادارهکل فرهنگ بیشتر از هر زمانی در لاک درونسازمانی خویش فرو رفته است. تعامل فرهنگی و مالی با نهادهایی مثل شهرداری، سازمان تبلیغات، میراث فرهنگی، آموزش و پرورش و دانشگاهها، فراتر از تعارفات معمول، میتواند در دستورکار قرار گیرد.
2- معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری همدان که سرجمع اعتبارات آن از هر سازمان فرهنگی دیگری در استان بیشتر است، تاکنون جزیرهای عمل کرده است و حتی در برنامههای استانی مثل روز همدان، با دستگاههای دیگر کمتر تعامل و همکاری مشترک داشته است.
هدایت این اعتبارات برای هزینهکرد در برنامههای ماندگار و غیر بنری و خودنماییهای ظاهری؛ از طریق تعامل و همکاری با ادارهکل ارشاد؛ هم میتواند از اسراف و دوبارهکاری جلوگیری کند و هم در این دوره تحریم، به همافزایی امکانات بینجامد.
3- برونسپاری وظایف اجرایی این ادارهکل که جزو سیاستهای وزارت فرهنگ و ارشاد محسوب میشود، بایستی با دقت و توجه بیشتری مدنظر قرار گیرد. تجربه سالهای گذشته ثابت کرده است، اجرای برنامههای مشترک با تشکلهای فرهنگی و علمی خارج از ارشاد؛ هزینهها را حتی تا یک سوم نیز کاهش داده است.
4- ادارهکل ارشاد نباید تدارکچی فرهنگ تلقی شود و در برنامههای استان با سرِ کج و بله قربان به سایر ادارات ظاهر شود. شأن بزرگ این دستگاه که متولی فرهنگ و هنر محسوب میشود، بایستی در همه مراودات اداری، برنامههای مشترک و ارایه ایدههای ابتکاری رعایت شود. نیروی انسانی کاردان و ماهری که در این نهاد فرهنگی تربیت شده است؛ بیش از هر اعتبار مالی میتواند یاریگر آن در مناسبات فرهنگی استان باشد.
5- از قدرت لابیگری و نظارت و پیگیری نمایندگان استان، بویژه دو نماینده مرکز استان نباید غافل شد. تجربههای قبلی ثابت کرده که اگر مدیران استانی نتوانند در پایتخت از پشتوانه لازم و ناظر و پیگیری مثل مجلسیها بهینه استفاده کنند؛ تأمین اعتبار برای برنامههای ملی و بینالمللی و افزودن بر فعالیتهای ملی دشوار خواهد بود. در شرایط مالی بسته و کاستی بودجه کشور، استفاده از این ظرفیت اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
6- پذیرش توانمندیهای استان در برگزاری همایشهای بینالمللی از طرف وزارتخانه، بایستی به عنوان نقطه قوت کارکنان و مدیران فرهنگی این دستگاه تقویت شود. ارایه طرحهای نو و ابتکاری و پذیرش میزبانی جشنوارههای جدید میتواند این امتیاز را همچنان برای استان محفوظ نگه دارد. ایجاد ظرفیت در برگزاری جشنواره ملی دوبیتی و ثبت روز بزرگداشت باباطاهر دو پیشنهاد اولیه در این زمینه به شمار میروند.
7- ظرفیت بزرگی به نام میراث بزرگان تاریخ و تمدن در شهر و استان باستانی همدان، میتواند ادارهکل فرهنگ و ارشاد را به پایلوت گرامیداشت مفاخر تبدیل کند. بسیاری از برنامههای ملی که در تهران برگزار میشود میتواند با همکاری این ادارهکل در همدان برگزار شود. برپایی همایش و آیینهای بزرگداشت برای ابنسینا، باباطاهر، میرسیدعلی، حبقوق، میر رضیالدین، عینالقضات، ابوالعباس، جُنید و صدها مفاخر دیگر، اگر در همدان اجرایی نشود، کدام شهر دیگر صلاحیت میزبانی آن را دارد؟
همکاری با کمیته فرهنگ و تمدن اسلام و ایران که زیر مجموعه شورای عالی انقلاب فرهنگی و سیاستگذار این حوزه است و نیز بنیادهای ایرانشناسی، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، مؤسسه حکمت و فلسفه ایران و... از جمله پیشنهادهایی است که میتواند در دستور ابتکار عمل مدیرکل قرار گیرد.
در این زمینه میتوان از ظرفیت دانشگاههای بوعلیسینا و علومپزشکی، بنیاد بوعلیسینا، مرکز اسناد غرب کشور، نهاد کتابخانههای عمومی و... استفاده کرد. در زمینه تجلیل از بزرگان فعلی در حوزه علم و فرهنگ و هنر نیز کار ماندگاری مثل اردیبهشت مفاخر نه تنها نباید فراموش و تعطیل شود، بلکه باید بر غنا و تکرار و تکثیر آن در مرکز استان و شهرستانها افزوده شود.
تکمله: آنچه گفته شد، تنها نمونهای از سیاهه بلندی است که اگر فرهنگ و هنر همدان در انجام آن سرمایهگذاری فرهنگی و انسانی انجام دهد، از حالت رکود و ایستایی فعلی خارج خواهد شد. همین.
|