■ در جامعه استعدادیابی میکنیم، اما استعدادپروری نداریم
مصطفی بارانچی زاده سال 1366 در همدان و در یک خانواده مذهبی و فرهنگی به دنیا آمده است، او از سال 1386 بهطور رسمی وارد رشته فیزیولوژی ورزشی شده و مقاطع کارشناسی، کارشناسیارشد و دکتری را در دانشگاههای دولتی گذرانده است.
به گفته خودش از همان سال فعالیتهای پژوهشی را آغاز کرده و از سال 1390 نیز مشغول تدریس در دانشگاههای مختلف همدان شده است.
او در دوران تحصیل جزو رتبههای برتر، استعدادهای درخشان و بنیاد ملی نخبگان بوده و در سال 1397 هم برترین عنوان دانشجویی کشور را دریافت کرده و یک سال بعد هم به عنوان جوان نمونه علمی استان شناخته شده و در سالجاری هم جایزه بنیاد البرز را که به آن نوبل ایرانی هم میگویند، دریافت کرده است.
در همین راستا با این نخبه همدانی گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه آن را میخوانید:
در مورد جایزه ملی بنیاد البرز توضیحاتی ارائه دهید و اینکه بر چه اساسی به افراد نخبه تعلق میگیرد؟
این بنیاد توسط شخص خیری به نام حسینعلی البرز تأسیس شده و از آن زمان تشویقات و وامهای بلاعوضی برای نخبگان در نظر گرفته شده است. پس از فوت این شخص خیّر، در حالحاضر این بنیاد زیرنظر سازمان اوقاف فعالیت میکند. امسال 50مین دوره این مراسم بود که هرساله در بخشهای مختلفی همچون بخش دانشآموزان، بخش دانشجویان، بخش طلاب و حوزویان و بخش اساتید و دانشمندان برگزار میشود و مشوقهای مالی را به نخبگان اختصاص میدهد.
تاکنون چه طرحها و فعالیتهایی انجام دادهاید که این جایزه به شما تعلق گرفته است؟
برای اختصاص این جایزه جنبههای مختلفی لازم است که بعد آموزش، معدل و سطح دانشگاه در این زمینه تأثیر دارد و از بعد پژوهشی، تعداد مقالات و طرحهای پژوهشی تأثیر دارد که تاکنون 11عنوان مقاله پژوهشی در مجلات بینالمللی و داخلی و 20عنوان مقاله را در کنفرانسهای بینالمللی و ملی و 2 عنوان کتاب به چاپ رساندهام و3 عنوان اختراع کاربردی در حوزه ورزشی نیز دارم. یکی از این اختراعها دستگاه توانبخشی مچ پا و دیگری میز بدنسازی بوده که همه حرکات را میتوان با آن انجام داد. همچنین در زمینه کارهای فرهنگی، دبیر انجمنهای دانشگاهی و به مدت 10سال در دانشگاههای همدان به تدریس پرداختهام.
درخواست شما از مسئولان و متولیان امر برای حمایت از نخبگان چیست؟
به نظر من جامعه هوشیار است؛ و وقتی که میبیند که به افراد دانشگاهی، استاد، معلم و نخبه آن توجهی نمیشود و در جایگاه با شأن آنها قرار ندارند، دچار یأس و دلزدگی میشود.
هنگامی که در جامعه ما یک سلبریتی یا ورزشکار جایگاه و شهرتش از یک استاد دانشگاه یا نخبه بالاتر است و ظاهر بر باطن ارجحیت دارد، چطور میتوان انتظار پیشرفت در آن را داشت و چگونه میتوان به جامعهای با فرهنگتر، انسانیتر و والاتر امیدوار باشیم. متأسفانه ما استعدادپروری نکردهایم و در جشنوارههای مختلفی با داوریهای پیچیده فقط استعدادها را شناسایی میکنیم و آنها را رها میکنیم. استعدادیابی مرحله نخست پرورش نخبگان است که پس از آن روی او سرمایهگذاری و از قابلیتهایش استفاده شود، درحالی که در جامعه ما پایان کار است و پس از آن آنها را رها میکنیم و این بینظمی موقعیتی میشود که فرار نخبگان روی بدهد تا این قابلیتها را در اختیار دیگر کشورها قرار دهند.
زمانی که یک نخبه در جایگاه متناسب و در شأن خودش قرار نگیرد، ناامید میشود و دیگر گرایشی برای ادامه کارش باقی نمیماند. اکثر مهاجرت نخبگان ما از روی خواست خودشان نیست، بلکه از روی اجبار روی میدهد.
آیا تاکنون حمایتهای لازم از شما انجام شده و اینکه شامل چه مواردی میشود؟
متأسفانه تاکنون هیچ حمایتی انجام نشده و برخی اوقات قولهایی در این زمینه داده شده است که تاکنون عملی نشدهاند. من به عنوان کسی که دارای بهترین رتبه و سطح علمی است، تاکنون دارای شغلی مناسب نیستم و توجهی نشده است. الان دانشگاههای ما از لحاظ علمی افت شدیدی را تجربه کردهاند و در حالحاضر ما نسلی را به جامعه تحویل میدهیم که هیچ سواد و آگاهی علمی ندارند.
راهکار شما برای حمایت از نخبگان و جلوگیری از مهاجرت آنها چیست؟
فکر میکنم اگر فرهنگسازی شود، در این زمینه تأثیرگذار است و هنگامی میتوان به فرهنگسازی دست یافت که نخبگان را در جایگاه واقعی و متناسب با شأن آنها قرار دهیم. اگر فرد نخبه احساس کند که از تواناییهایش در جامعه استفاده میشود، بهطورقطع با امید بیشتری به کارش ادامه میدهد و به فکر مهاجرت نخواهد بود.
به نظر شما سطح استان نسبت به دیگر استانها در حوزه نخبگان چگونه است؟
درواقع در این زمینه اطلاعی ندارم، ولی تا جایی که میدانم، نخبگان در جای جای کشور هستند و متعلق به منطقه یا شهر خاصی نیستند و میخواهند تمام توان و قدرت را برای آبادانی و پیشرفت کشور به کار گیرند.
نخبگان تا چه حد میتوانند در زمینه سطح پیشرفت کشور تأثیرگذار باشند؟
بهطورقطع خیلی تأثیرگذار هستند. درواقع اگر افرادی در جایگاهی قرار بگیرند که درواقع لیاقت و توانایی آن را ندارند، این حقالناس و ظلم به دیگران محسوب میشود، ولی متأسفانه اکنون شاهد خودخواهی افراد در پستهای مختلف هستیم. درواقع برای گرفتن جایگاه و پستهای مهم در کشور، نخبگان در اولویت هستند که اگر از آنها استفاده شود، راندمان و بهره کاری افزایش چشمگیری خواهد داشت و پیشرفت در سطح کشور رخ میدهد.
حرف آخر...
نظر خاصی ندارم و این مواردی هم که بیان کردم، به منزله اتمام حجتی بود برای وضعیت کنونی، همچنین معتقدم آدم باید تمام تلاش خود را در یک زمینه خاصی انجام بدهد و در پایان اگر توجهی به او نشد، میتواند نسبت به آن گلایه داشته باشد. در پایان از تمام عوامل و دستاندرکاران همدان پیام تشکر میکنم که این فرصت را در اختیارم قرار دادید.
|