چند سالی است که استفاده از کارتهای بانکی توسط گروههای مردم برای خریدهای روزانه جای هرگونه معاملات نقدی در بازار کسب و کار را گرفته است. از سوی دیگر شیوع بیماری کرونا و احتمال انتقال بیماری توسط پول نقد، مردم را در مدت طولانی همهگیری کرونا وادار به استفاده از کارتخوانهای موجود در هر مکانی به جای پول نقد کرده است و این روزها کمتر کسی برای خریداری مایحتاج خود با پول نقد، روانه بازار و مراکز عرضه خدمات گوناگون میشود . با اینحال مدتی است بیشتر دارندگان دستگاه کارتخوان در محل کسب و کار خود بهراحتی کارت بانکی برای هرگونه پرداخت وجه از مشتریان نمیپذیرند و در خواست خرید نقدی میکنند .
اینگونه فروشندگان، دسترسی به میزان فروش روزانه خود از سوی سازمانهای مربوطه توسط دستگاههای کارتخوان و صدور مالیاتهای سنگین برای آنها را دلیل بیرغبتی خود به فروش غیرنقدی اعلام میکنند .جالب است، برخی فروشندگان به مشتریان خود پیشنهاد میکنند، درقبال خرید نقدی به جای استفاده از کارتخوان، از درصد قابلتوجهی تخفیف بهرهمند شوند . برخی مغازهداران نیز اگر میزان خرید مشتری رقم بالایی باشد از آنها میخواهند تا پرداختی خود را توسط عابربانک نزدیک محل به شماره کارت فروشنده واریز کنند و درصدی هم تخفیف بگیرند.
نتیجه اخلاقی از چنین وضعیتی در بازار، شیوههای جدید تقلب و تخلف برای فرار از مالیات و رفتارهای هنجارشکنانه در بین افراد جامعه در کسب و کار و خدمات و درآمدهای مالیاتی برای دولت در جامعه است که متأسفانه، هر روز و در هر موردی به شکلی وارد فرهنگ عمومی میشود و اگر روزگاری در روبرو شدن با چنین وضعیتی میگفتیم سنگ روی سنگ بند نیست، حالا این جمله را هم اضافه کنیم که هیچ چیزی سرجای واقعی خود قرار ندارد و مشخص نیست این راه اشتباه سرانجام به کجا ختم میشود و تکلیف چیست. واقعیت این است که همه دولتها، در هر کشور پیشرفته یا در حال رشد و حتی عقب ماندهای، قائم به دریافت مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم از خود مردم هستند و روشهای گوناگونی از سوی دولتها برای مجاب ساختن مردم به پرداخت مالیات قانون اعمال میشود. در همین حال فرار از مالیات نیز از رویکردهای معمول اما در حقیقت مجرمانه در تمام جوامع وجود دارد و لیکن هرکجا و در هر کشوری که قوانین مالیاتی منطبق با اصول واقعی فرهنگ اجتماعی و اقتصادی است و مشوقهای مالیاتی به جای خود و مجازات تخلفهای مالیاتی نیز بهجای خود جاری و ساری و در یک معنا هیچ راه فراری از پرداخت مالیات باقی نمانده است، مردم آن با طیب خاطر بیشتری سهم خود از مالیات را به دولت پرداخت میکنند و دولت هم با حساب و کتاب نزدیک به یقین بیشتری، درآمدهای مالیاتی را صرف امور کشور میسازد و در نهایت هم نه سیخ میسوزد و نه کباب!
|