اين منطقي است كه وقتي تقاضا زياد ميشود تحركي در بازار ايجاد شود و قيمتها بالا ميرود اما اين در حاليست كه اجناس موجود در بازار با كاهش مواجه شوند نه اينكه آخر اسفند كه ميشود هنوز جنسها روي دست فروشندهها مانده و خريداران هم توان خريد ندارند و نتوانستهاند مایحتاج خود را بخرند.
درست است که در حال حاضر بازار مملو از جمعیت است ولی در گزارشهای مردمی متوجه میشویم که این جمعیت ساعتها دنبال کالایی با قیمت مناسب هستند و آخر وقت هم که میشود هنوز نتوانستهاند مایحتاج خود را بخرند و پولشان هم تمام شده است. زیرا در 3 سال اخیر برخلاف وعدههای دولت، مبنی بر خروج از رکود و رونق اقتصادی، اما روزبه روز توان خرید پایین آمده است. در این میان تنها خواسته مردم از دولت وجود رونق اقتصادی و بالا رفتن توان خرید برای همه اقشار جامعه است و میخواهند مایحتاج خود را بدون نگرانی تهیه کنند و برای اینکه خریدهای روزمره خود را انجام دهند مجبور نباشند ساعتها، فروشگاههای مختلف را بدنبال کالاهایی با قیمت مناسب بگردند.
در این وضعیت اقتصادی راکد بسياري مواقع فروشندگان هم حاضر نيستند اجناس خود را با قيمت پایینتر بفروشند بلكه آنها سقف سود را از فروش محدود ميخواهند و به بازار رقابتی توجه چندانی ندارند. اين در حاليست كه معمولاً سود زياد در فروش بالا با درصد سود كم است و صاحبان کسب و کار باید بدنبال جذب هرچه بیشتر مشتری با ارائه تخفیفهای مناسب و برگزاری حراجهای واقعی باشند.
البته در این میان نظارت بر بازار نقش مهمی ایفا میکند، اما وقتی مردم در حال خرید متوجه میشوند قیمت بسیاری از کالاها بر روی آنها نصب نشده و یا حتی در برخی مواقع قیمت کالاها پایینتر از قیمت فروش، بخاطر مأموران اماکن، نصب شده و یا قیمت اجناس مغازهای با مغازه بغل دستی متفاوت است و برخوردی با آنها صورت نمیگیرد بی اعتمادی را در بین مردم ایجاد میکند و در هر صورت صدای مشتری را در میآورد.
اگر همه اينها را يك طرف بگذاريم وضعيت اقتصاد مردم را هم يك طرف، ميبينيم كه اكنون وضعيت طوري است كه مردم خودشان بايد به خودشان كمك كنند و دست از گران فروشیها بردارند. درست است که قیمت تمام شده کالا برای تولیدکنندگان بالا و اجاره و قیمت ملک در شهر همدان گران است و توان خرید پایین آمده اما با این حال باز هم مردم خود باید در انصاف دست پیش بگیرند و سعی نکنند به اندازه درآمد یکسال گذشته خود، در همین یک ماه درآمد داشته باشند و کسادی بازار را جبران کنند زیرا به خاطر توان پایین خرید این اتفاق نمیافتد و جنسها روی دست میماند و مردم هم نمیتوانند به طور کامل مایحتاج خود را بخرند.
به طوري كه مرد 35 سالهاي ميگفت: وقتي قصد خريد داريم نميتوانيم مورد دلخواهمان را بخريم بلكه مجبوريم آنقدر بگرديم تا كالايي با قيمت مناسب پيدا كنيم. اين وسط علاقه و سليقه ديگر مطرح نيست.
زن حدوداً 50 سالهاي هم گفت: وضعيت طوري شده كه از هر كجا نميتوانيم خريد كنيم. من از بالاي شهر چند كورس تاكسي سوار ميشوم كه فقط از فروشگاههايي خريد كنم كه قيمتشان مناسبتر از جاهاي ديگر شهر است. اينطور هم نيست كه دارم و نميخرم بلکه همه اعضای خانوادهام تا چند سال پيش سعي ميكرديم از همان مراكز نزدیک منزلمان خريد كنيم ولي در حال حاضر توان پرداخت قيمتهاي گزاف را نداريم.
خانم 40 سالهاي كه در خيابان بوعلي در حال تماشاي ويترين لباسفروشي بود، هم ميگفت: نميدانم چه دليلي دارد كه دم عيد يكباره قيمتها دوبله و سوبله ميشوند، هرچند در بسياري مواقع مردم ناچارند خريد كنند اما اين دور از انصاف است كه فروشندگان اينطور با مشتري تا كنند. بيشتر آنها به قيافه و ظاهر مشتري نگاه ميكنند و قيمت ميدهند!
زن 33 ساله ديگري هم كه با دختر كوچك و همسرش در حال خريد بودند، ميگفت: من شنيدهام كه از قديم كسبه همدان به انصاف معروف بودهاند. ولي نميدانم اين روزها انصاف كجا رفته. چرا من وقتي ميروم شهري مثل شيراز، میبینم که روسري 15 هزار تومان است ولي همان روسري بدون كوچكترين تفاوتي در همدان 55 هزار تومان است؟ درست است كه ملك در همدان گران است ولي آيا به اين بهانه بايد سر يك قلم كالاي كوچك 40 هزار تومان بكشند؟ چرا نظارت کافی بر بازار نیست تا آنها هم از کلاه گذاشتن بر سر مردم دست بردارند؟
سمانه، زن جوان ديگري هم ميگفت: ما از فروشندگان همدان انتظار داريم نزديك عيد كه ميشود اجناس بنجل را نياورند و به مشتري به عنوان مُد روز قالب كنند. بعد مشتري ببيند سرش كلاه رفته و دستش هم به جايي نرسد. اتفاقاً مغازهداران همين روزها است كه به راحتي ميتوانند براي خود مشتريان ثابتي جذب كنند؛ چون در اين شلوغي بازار اغلب ميخواهند سر هم كلاه بگذارند ولي وقتي فروشندهاي با انصاف باشد مشتري هم در طول سال از همان جا خريد ميكند. چون این روزها مردم بدنبال فروشگاههایی هستند که اجناس را با قیمتهای مناسبتر اعرضه میکنند، هرچند که بخاطر سرزدن به فروشگاههای مختلف خستگی به تن میماند.
رمضاني شوهر اين زن جوان هم گفت: اگر اجناس با قيمت مناسب عرضه شوند همه توان خريد پيدا ميكنند، فروش خودِ فروشندهها هم بالا ميرود و به راحتي ميتوانند سود بيشتر كنند و جنسها هم روي دستشان نمیماند. ولي متأسفانه بسياري از كاسبها اين اصل را رعايت نميكنند و وقتي ميبينند تقاضا كم ميشود به خاطر اينكه سودشان پايين نيايد مدام قيمتها را بالا ميبرند جنس شان به بنجل تبدیل میشود. که اگر در این میان بر بازار نظارت باشد دیگر چنین اتفاقهایی نمیافتد.
وي ادامه داد: البته بخش بزرگي از گراني موجود بخاطر قيمت تمام شده كالاست. اگر توليدكننده كالا را به فروشنده ارزان بدهد، مغازهداران هم قيمتشان را پايين ميآورند ولی در ایران قیمت تولید بالاست.
علي، مرد 43 سالهاي هم كه با خانواده 3 نفرهاش در خيابان بوعلي در حال خريد بودند، گفت: همدان يكي از شهرهاي گران است. در بسياري مواقع ديدهام کالایی با يك جنس از يك كارخانه و كاملاً شبيه در همدان چند برابر قيمت برخي شهرهاي ديگر است. من شهرهاي بسياري را گشتهام ولي به جرأت ميتوانم بگويم كه شايد قيمتها فقط در سنندج و لاهيجان كمي بالاتر از همدان است. البته به تازگي همدان هم خوب شده؛ اگر خوب بگردیم جنس ارزانقيمت هم ميتوانیم در اين شهر پيدا كنیم و حتماً لازم نيست براي خريد به تهران يا شهرهاي ديگر برويم.
هرچه به روزهای پایانی سال نزدیکتر میشویم بازار و مراکز خرید شلوغتر میشود اما این بخاطر آن است که بسیاری از آنها بیشتر وقت خود را برای گشتن در فروشگاهها صرف میکنند تا کالایی با قیمت مناسب پیدا کنند که همین موجب شده ازدحام جمعیت در خیابانها دیده شود و بسیاری از مردم ناراحت از اینکه کل حقوق و درآمد خود را خرج کردهاند اما هنوز نتوانستهاند اقلامی مورد نیاز خود را بخرند. بنابراین در حال حاضر اگر مسأله پایین بودن توان خرید را کنار بگذاریم باید نظارت بر بازار بیش از پیش باشد و مأموران سرکشی حتی کوچکترین تخلفی را هم نادیده نگیرند.
|