آخرين مرحله از انتخاب و تحكيم و شروع به كار عباس صوفي به عنوان شهردار همدان، روز يكشنبه هفته جاري در تالار فجر با برگزاري آيين مفصل معارفه انجام شد و اكثر قريب به اتفاق مسئولان سياسي و اجرايي استان و شهرستان همدان در اين آيين حضور داشتند.
در حال حاضر آقاي صوفي با كولهباري بزرگ از ايدههاي گوناگون و تجربههاي خوبي كه در بدنه مديريت شهري همدان تاكنون به دست آورده است، عزم خود را جزم كرده است تا بنيانگذار تحولات بزرگ و اساسي در زادگاه خود باشد. البته در آيين توديع و معارفه شهرداران سابق و جديد صحبتهاي زيادي توسط مسئولان ارشد و نمايندگان در خصوص افقهاي توسعه كلانشهر همدان و پايتخت تاريخ و تمدن ايران به عمل آمد و سخنرانان نسخههاي متعددي براي نحوه مديريت شهري و بايدها و نبايدها پيچيدند؛ حرفهاي بزرگي كه اگرچه لازمه توسعه بنيادين هر سكونتگاه انساني است، اما در عمل مستلزم زمان، نيروي انساني بسيار توانمند و خلاق و البته كه منابع مالي و پشتوانه پولي معتبر و مطمئن ميباشد.
كلانشهر همدان نه به شهرستان رزن، بلكه بايد حداقل تا محدوده پليسراه همدان زيرساخت و توسعه داشته باشد تا بتوان آن را در قدوقوارههاي يك كلانشهر نگريست. اين حرف برخي از سخنرانان بود كه به شهردار جديد همدان توصيه ميشد.
خوب اين فكر و پيشنهاد خيلي خوب است، شايد هم پشت اين حرف آيندهنگري خيلي هوشمندانهاي نهفته باشد، اما گويا خودِ آقاي عباس صوفي اگرچه قلباً دوست دارد كلانشهر همدان را تا خود شهرستان رزن توسعه و زيرساخت دهد، وليكن در عمل ميداند پليسراه هم قدم دور و درازي است كه نبايد تابع احساسات مطلق و شعاري پيشدرآمدي براي شروع كاري سرنوشتساز و دشوار باشد. تفكر ايدهآليستي چندان هم بد نيست؛ چون ممكن است چشماندازهاي قابل دسترسي در انديشههاي ايدهآليستي پيدا كرد و دنبال آن رفت و البته كه اگر غير از اين باشد، نبايد ايدهآليست بود. همانگونه كه خود شهردار همدان در اوليترين نشست همانديشي در جمع دانشجويان ضمن دعوت جوانهاي دانشپژوه و خوشفكر و عمل به همفكري و همكاري، درخواست كرده است كه طرحهاي ايدهآليستي و آيا شود يا نشود را براي خود نگه داريد. اما چنانچه بخواهيم ايدهآليست هم باشيم و برخي ايدههاي هرچند محال را هم پاي كار ببريم، ميگوييم خيلي راحت ميشود كلانشهر همدان را در بسترهاي توسعه و پيشرفت تا محدودههاي پليسراههايمان هدايت كنيم؛ چون چارهاي غير از اين نداريم.
اول اينكه چون اشعههاي توسعه شهري همدان از سمت و سوي جنوبي و دامنههاي الوند بسيار محدود و غيرقابل نفوذ ميباشد، راهي برايمان باقي نميماند الا كه از سمت شمال و شمال غرب و شرق، دامنه شهر را بكشانيم و توسعه بدهيم. بنابراين لازم است در اجراي اين انديشه غيرقابل گريز، فاصله جنوب و شمال شهر را با اجراي طرحهاي اجباري كم كنيم؛ يعني اينكه هر آنچه براي زيباسازي و ساختوسازهاي بلندمرتبه و عمودي و در كنار آن مبلمان شهري داريم به پس از حاشيههاي شهر از شمال و غرب و شرق هدايت كنيم، به نحوي كه نقاط و محلههاي حاشيهنشين و فقير در محاصره شمال و جنوب قرار بگيرد، آن وقت است كه خود به خود فشار توسعه توسط مردم و سرمايهگذاران بخش خصوصي به گرده اينگونه محلهها و حاشيهنشينيهاي ديروز وارد ميشود.
و طبيعي است در چنين مرحله و برههاي از لازمههاي توسعه شهري پاي قانون و مجوز و تعريض و تخريب هم به ميان ميآيد و ناگزير شهرداري بايد وارد عمل شود، اعمال قانون كند، مجوز صادر نمايد و نقشه راه را در اختيار صاحبان طرح و برنامه و سرمايه قرار دهد. بديهي است در چنين شرايط و برهه از زمان دست شهرداريها به تدريج باز و بازتر ميشود و چندان بعيد نيست مناطق محروم و توسعهنيافته شهر در برنامههاي آتي و در راه توسعه كلانشهر تا محدودههاي پليسراه خود به خود به نقشه گنج تبديل شود و آن وقت است كه نسلهاي آينده با سيماي توسعهيافته كلانشهر همدان مواجه خواهند بود.
|