14 تيرماه به نام روز شهردار و روز دهيار نامگذاري شده است تا در اين روز جامعه با اين 2 شخصيت حقوقي بيشتر آشنا شود.
شهرداران در سيستم مديريت شهري از اختيارات بالايي برخوردار هستند و هرچند برخي اختيارات مديريت شهري را ناكافي ميدانند و همواره به دنبال افزايش اين اختيارات بودهاند، در عرصه عمل كليد شهر در دست شهرداران است و آنها هستند كه نسخه توسعه شهر را ميپيچند.
مديريت شهري در ايران فرايند پيچيدهاي را طي كرده است و همواره به دنبال روشهايي نو و تركيبي از روشهاي جهاني با روشهاي بومي بوده است.
آنچه اكنون در مديريت شهرهاي ايران اجرا ميشود، انتخاب شهردار توسط شورا است كه خود با رأي مردم انتخاب شده و در واقع شهردار با واسطه توسط مردم انتخاب ميشود. البته موضوع انتخاب شهردار توسط مردم به صورت مستقيم از موضوعاتي است كه به نظر اجراي آن در كلانشهرها به قدرت شهرداران افزوده و اين نهاد را بيشتر به سوي نهادي مردمي هدايت خواهد كرد.
در سالهاي اخير شهرداران با استفاده از خدماتي كه به مردم داشتهاند، در انتخابات ورود جدي داشته و خود را به محك رأي مردم گذاشتهاند كه نتيجه آن علاوه بر پرشور شدن انتخابات، انتخاب آنها در مقاطعي براي پستهاي حساس سياسي بوده كه در ميان آنها شهردار سابق تهران، بالاترين پست يعني رياستجمهوري را در اختيار گرفت.
مجموع اين رويدادها حكايت از آن دارد كه شهرداري مقدمهاي براي فعاليتهاي سياسي شهرداران در آينده است و از اين رو انتصاب شهرداران دقت زيادي لازم دارد.
به همين دليل اگر انتخاب شهرداران به مردم واگذار شود، اين روند با دقت مردم تكميل خواهد شد.
آنچه در تعامل شورا و شهرداريها اكنون جريان دارد در مواقعي افت جايگاه شهرداران و شهرداريها را در برابر شوراها به دنبال داشته است.
البته آسيبشناسي اين ارتباطات، موضوع جدايي است اما به نظر ميرسد شوراها به جاي اينكه از پيچيدگي كار در شهرداريها يا همان بروكراسي و كاغذبازي كم كنند با توصيهنامههاي خود بر آن افزودهاند.
در مواقعي مشاهده شده كه شوراها، شهردار را عامل خود در شهرداري فرض ميكنند و از وي به جاي مطالبه خدمت به شهر و شهروندان، خدمت به شورا و اعضاي آن را مطالبه ميكنند.
اين روند باعث شده كه توصيهنامههاي اعضاي شوراها در برخي شهرداريها كارتابل مخصوصي در دفتر شهردار داشته باشد!
نتيجه اين نوع تعامل بزرگ شدن شهرداريها و تبديل اين نهادهاي شهري به معضلي براي شهروندان بوده است.
ازدياد حقوقبگيران كه اميد به بودجه شهري دارند، وضعيتي را ايجاد كرده كه اگر درآمدهاي ناپايدار شهرداري پايين بيايد، پرداخت حقوق به بزرگترين مشكل اين نهادها، تبديل شده و دغدغه و ورشكستگي آنها را رها نخواهد كرد.
در كنار اين مشاهده شده كه دغدغه درآمد و نبود درآمد پايدار باعث چشم بستن برخي شهرداريها به بعضي تخلفات شده كه نتيجه آن از بين رفتن باغات، دامنهها و فضاي سبز استان شده است.
در روستاها نيز دهياريها كموبيش با مشكلات شهرداران دست و پنجه نرم ميكنند با اين حال وقت آن است كه با ورود مجلس و دولت و تبديل رويههاي منطقي به قانون، شهرداران و دهياران مقتدر شوند تا با قدرت از شهر و شهروندي و منافع روستا در جايگاه خود دفاع كنند.
|