1- انسانها علاقه دارند که در اجتماع بهگونهای نقشآفرینی کنند که از آنها در آینده به نیکی یاد شود.
این علاقه در مسئولان و مدیران با نگاهی که به قضاوت تاریخ درباره عملکرد خود دارند، بیشتر است.
مدیران معمولا تلاش دارند کارهایی انجام دهند که یاد مردم با نام آنها عجین شود و مردم وقتی به آن طرحها و کارها رسیدند، یاد دوران مدیریتی آنها افتاده و بر توان مدیریتی و درستی کار آنها شهادت دهند.
2- بیشتر مدیران با این نگاه، معمولا تلاش میکنند، کارنامه عمرانی درخشانی از خود برجای بگذارند زیرا آنچه به چشم میآید و قضاوت را عینی میکند، پروژههای عمرانی است.
بر این اساس معمولا چند پروژه مهم در حوزه کاری تعریف و پیگیری آنها با اطلاعرسانی دنبال میشود تا بهعنوان یادگاری از دورانی مدیریتی باقی بماند.
3- در تعریف پروژههای یادگاری البته برنامههای بزرگ فرهنگی، ورزشی و اقتصادی نیز مورد نظر مدیران بوده است.
بهطوریکه اکنون در استان، تشکیل شرکت سرمایهگذاری توسعه، برگزاری جشنواره فیلم کودک و انتقال پاس بهعنوان یادگاریهای خوب یا منفی از دوران مدیریتی گوناگون مطرح است.
4- در دوره اخیر در استان تصمیم به تدوین سند توسعه استان گرفته شده و میزان سرمایهگذاری و اشتغالزایی این سند، اطلاعرسانی تبلیغی میشود.
تدوین سند توسعه اگرچه اقدامی برای احصای اقداماتی است که هر دستگاه در راستای توسعه مکلف به انجام آن است اما خود مانعی برای تلاش بیشتر مدیران برای توسعه، فراتر از سند توسعه استان شده است و کمتر اقدامی خارج از این سند توسط مدیران پیگیری میشود.
5- هر روزه مدیران، اطلاعرسانی زیادی از اقدامات انجام شده و نتایج مدیریت خود در استان ارائه میدهند و از تأثیر خود بر تسریع در توسعه استان و تلاش برای حل مشکلات مردم سخن میگویند.
البته شیوه نادرست اطلاعرسانی مدیران در کنار احساس نشدن آمارهای اعلامی در جامعه بهلحاظ تولید ثروت و گردش مالی و همچنین اشتغالزایی عادلانه، دلیلی شده تا مردم کمتر درگیر اطلاعرسانی مدیران و باور حرفهای آنها شوند.
6- در بسیاری از مواقع مردم برای قضاوت درباره عملکرد مدیران منظر شاهکار یا انجام کاری فوقالعاده و یادگاری قابلتأمل نمیمانند و توجه آنها به کارهایی کوچک است که در عین کوچکی به چالشی بزرگ برای تیم مدیریتی استان تبدیل شده است.
این نوع کارها، مبنایی برای قضاوت مردم درباره مدیران است و انجام ندادن و طولانی شدن آن دلیلی میشود تا کارهای احتمالی بزرگ و شاهکار مدیران هم دیده نشود و همه زیر سایه انجام نشدن کارهای کوچک بماند و مدیران هر چقدر هم برای توانمند و خدمتگزار نشان دادن خود تلاش کنند، در افکار عمومی با این صفات شناخته نشوند.
7- ساخت موزه میدان امام خمینی(ره) در مرکز شهر همدان بهعنوان پروژهای که چندین دستگاه از قبیل استانداری، شورا و شهرداری، راه و شهرسازی و میراث فرهنگی درگیر آن هستند، اکنون همان کار کوچکی است که تبدیل به شاخص قضاوت مردم درباره توان تیم مدیریتی استان شده و نشان میدهد که این تیم توانایی پایان دادن به کاری کوچک و ساخت موزهای کوچک را هم ندارند و تنها هر مدیری از دیگری میخواهد که تکلیف را تعیین و کار تمام شود، غافل از آنکه اگر قرار بود با دستور کار تمام شود، تاکنون تمام شده بود.
واقعیت مدیریت در استان نیز با این موزه مشخص است، مدیریت جزیرهای، ناهماهنگی، بنبستهای مدیرساز، ریسکناپذیری، نبود شجاعت و بیاقتداری در اجرای مصوبات از جمله مواردی است که این محل، پیش از موزه میراث فرهنگی شدن، بهعنوان موزه مدیریتی استان آن را نمایان کرده و به نمایش گذاشته است. تیم مدیرتی استان، میتوانند به این نمایش و تغییر کاربری موزه از موزه نمایش توان مدیریتی استان به موزه میراث فرهنگی و تغییر قضاوت افکار عمومی پایان دهند یا این قضاوت را پسندیده و موزهای نیمهتمام بهلحاظ گردشگری و میراث فرهنگی اما کامل بهلحاظ نمایش توان مدیریتی استان باقی بگذارند.
|