سهشنبه شب(24 فروردین) بهروز کمالوندی معاون و سخنگوی سازمان انرژی اتمی خبر داد که به دستور رئیسجمهوری، سازمان انرژی اتمی موظف به راهاندازی خط تولید اورانیوم ۶۰ درصدی شده است.
سیدعباس عراقچی معاون سیاسی وزارت امور خارجه و مذاکرهکننده ارشد هستهای کشورمان در نشست کمیسیون مشترک برجام در نامهای به مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد که کشورمان غنیسازی ۶۰ درصدی را آغاز میکند.
حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی رئیس جمهوری کشورمان روزگذشته در جلسه هیأت دولت تصریح کرد که «اینکه امروز ما اعلام کردیم IR6 را در نطنز فعال خواهیم کرد یا غنیسازی را به ۶۰ درصد خواهیم رساند، این پاسخ خباثتهای شما است. نمیتوانید علیه ملت ایران توطئه کنید و در نطنز جنایت کنید. دست شما را ما میبریم وقتی که جنایت کردید. دو دست شما را ما زدیم. یک با IR6 زدیم و یکی با ۶۰ درصد زدیم. معلوم است که ما نمیایستیم.»
اظهارات رئیس جمهوری از اینرو مطرح میشود که اسناد و مدارکی موجود است که رژیم اسرائیل عامل خرابکاری در نطنز است.
البته در این میان نیز سهشنبه یک کشتی باری اسرائیل در سواحل فجیره در امارات مورد حمله موشکی قرار گرفت که مقامات اسرائیلی ایران را مقصر این حمله میدانند.
حال پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که چه شده رژیم اسرائیل جسارت چنین اقدامی علیه کشورمان را پیدا کرده؟ جایگاه دشمنی کشورمان با اسرائیل در تاریخ انتقلاب مشخص است، اما چرا در یک سال اخیر اسرائیل دست به اقدامات عملی زده و آن را اعلام میکند؟
در جواب این پرسشها باید گفت که نه اسرائیل از پشتیبان تازهای برخوردار شده و نه به جسارت خاصی در برابر کشورمان رسیده است. بلکه این رژیم اشغالگر درحالحاضر ریسک و خطرات این اقدامات را برای جلوگیری از وقوع خطر بزرگتری به جان خریده است.
این خطر بزرگتر چیست؟
پس از رویکار آمدن دونالد ترامپ در ایالات متحده آمریکا، اسرائیل بهعلت نفوذی که بر این رئیسجمهوری داشت، توانست وی را مجاب به خروج از برجام کند. اینکه این اقدام دولت وقت آمریکا تا چه اندازه سبب ایجاد ضعف در دیپلماسی این کشور شد! جای بحث دارد.
ترامپ که کمر به نابودی برجام برای جلب رضایت اسرائیل بسته بود، نتوانست کار خود را به سرانجام برساند و با وجود اقدامات زیادی که طی این چند سال علیه کشورمان انجام داد نتوانست ایران را دچار اشتباه محاسباتی کند.
حال پس از روی کار آمدن دولت جو بایدن شاهد این مسأله هستیم که رژیم اسرائیل تنها و بدون پشتوانه و حمایت ترامپ دست به اقدامات خرابکارانه علیه کشورمان میزند.
انعقاد و احیای برجام 4 فاکتوری را که اسرائیل از آنها واهمه دارد و یا از آنها علیه کشورمان استفاده میکند را دربرمیگیرد:
■ هستهای: اصلیترین مشکل کشورهای رقیب ایران در منطقه با برجام بر سر مسأله هستهای کشورمان است. برجام حق ایران برای غنیسازی اورانیوم و تولید آب سنگین را به رسمیت شناخته و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل هم این حق را برای ایران تصویب کرده است. این مسأله حتی در زمان شاه که روابط خوبی با غربیها و آمریکاییها داشت نیز محققشدنی نبود. اسرائیل بهعنوان کشوری که از سلاح هستهای در منطقه برخوردار است نمیخواهد که ایران به رقیب هستهای آن، بهصورت قانونی تبدیل شود. البته گفتنی است که هر کشوری که توانمندی غنیسازی اورانیوم و تولید آب سنگین داشته باشد، قدرت ساخت بمب هستهای دارد و این مسأله نیز مورد تأکید اسرائیل علیه کشورمان بوده است.
■ فصل 7 منشور سازمان ملل: هرکشوری که با اجماع قدرتهای جهانی در فصل 7 منشور سازمان ملل قرار گیرد، تهدید صلح و امنیت جهانی تلقی میشود. آمریکا و اسرائیل با استفاده از بحران هستهای توانستند موافقت قدرتهای جهانی از جمله روسیه و چین و اروپا را گرفته و در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، طی 6 قطعنامه ایران را در قالب فصل 7 منشور، بهعنوان کشور تهدیدکننده صلح و امنیت جهانی قرار دهند. اسرائیل که همواره خواستار تغییر رژیم در کشورمان بوده، قرار گرفتن ایران در فصل 7 منشور سازمان ملل را غنیمت و فرصت خوبی برای خود درنظر داشت. برجام نام ایران را از لیست فصل 7 منشور سازمان ملل خارج کرده است.
■ ضعف اقتصادی ایران: برجام بسیاری از تحریمها علیه کشورمان را برمیدارد، از اینرو از لحاظ اقتصادی دست کشور برای گسترش تجارت باز شده و این مسأله در تولید و رشد اقتصادی مؤثر خواهد بود. درگیری کشورمان با مشکلات اقتصادی و معیشتی خواسته دشمنان کشورمان است.
■ نفوذ در منطقه: اسرائیل طی سالهای اخیر تلاش کرده با معرفی ایران بهعنوان دشمن مشترک کشورها در منطقه به کشورهای عربی نزدیکتر شده که در منطقه قدرت بگیرد. همانطور که شاهد بودیم در زمان ترامپ بسیاری از اقداماتی که خط قرمز کشورهای عربی محسوب میشد را به سرانجام رسانید. برجام که موجب میشود برنامه و فعالیت هستهای ایران ذیل تأیید سازمان بینالمللی هستهای قرار بگیرد، سبب میشود که هشدارهای اسرائیل از دسترسی کشورمان به سلاح هستهای بیمعنی شود.
هدف اسرائیل از این اقدامات چیست؟
پاسخ به این پرسش را میتوان گفت که واضح است. اسرائیل بههمراه ترامپ اقدامات زیادی را برای نابودی برجام انجام دادند. با اینحال از لحاظ حقوقی نتوانستند که این معاهده بینالمللی را نابود کرده و شانس بازگشت دولت بعد(دولت بایدن) به برجام را از بین ببرند.
در این میان تنها یک راه برای دشمنان برجام باقی مانده، آنهم اینکه ایران نیز همانند آمریکا از برجام خارج شود.
هنگامی که بایدن بهعنوان پیروز رقابت انتخاباتی با وعدههای جبران اشتباهات ترامپ پا به کاخ سفید گذاشت، دشمنان برجام با انجام یک عملیات تروریستی شهید فخریزاده را به شهادت رساندند. مجلس شورای اسلامی در قانون ابلاغی با عنوان رفع منع تحریمها به دولت، خواستار اخراج بازرسان آژانس هستهای از کشورمان شد. این مسأله بازگشت آمریکا به برجام را تا نسبتی پیچیدهتر میکرد، البته با طرح صالحی این مسأله تا اندازهای رفع شد و برای بازگشت آمریکا به برجام وقت خرید.
از اینرو بسیاری از کارشناسان داخلی و خارجی کشورمان اعتقاد دارند که اسرائیل با اقدام خرابکارانه اخیر، امید دارد تا در راستای پاسخ و انتقام به اقدام خرابکارانه این رژیم غاصب، بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریمها که در نشستهای اخیر در وین پیگیری میشود، پیچیدهتر شود.
پس میتوان از این دید به اتفاقات اخیر نگاه کرد که اسرائیل برای جلوگیری از وقوع خطر بازگشت آمریکا به برجام و افزایش قدرت دیپلماسی، هستهای و اقتصادی ایران دست به این اقدامات زده که مسلماً میداند عواقب خطرناکی برایش در پیش خواهد داشت.
آیا معادلات نشست وین برای
لغو تحریمها پیچیدهتر شده یا میشود؟
برخی از کارشناسان و مقامات داخلی میگویند که درحالحاضر که کشور از لحاظ هستهای دچار آسیب شده است، ایران در مذاکرات دست پایین را خواهد داشت و باید تا جبران خسارات وارد مذاکرات وین متوقف شود. از سوی دیگر برخی دیگر از تحلیلگران و کارشناسان بر این باورند که این مسأله باعث دست بالا داشتن ایران در مذاکرات و طلبخواهی خواهد شد.
البته در این میان نیز متأسفانه میتوان گفت که در سیاست خارجی کشورمان برخی از رقابتهای سیاسی داخلی نیز تأثیرگذار شده است. البته اختلافات برسر سیاست خارجه همواره مورد تنقاض در میان احزاب بوده است اما در شرایط کنونی در کشورمان شاهد این مسأله هستیم که برخی با بازگشت آمریکا به برجام و لغو تحریمها مخالفتی ندارند، اما برای کسب منافع حزبی خواهان ادامه مذاکرات در دولت بعد هستند.
|