«خواجه شَمس الدّین محمّدبن بهاء الدّین حافظِ شیرازی» ملقّب به «حافظِ شیرازی» و «لِسان الغیب» از بزرگترین شاعران غزل سرای ایرانی است که در «قرن هشتم هجری» در شهر شیراز پرورش یافته است.
«حافظ» به عنوان یکی از بزرگترین و چند شاعر مطرح ایرانی است که در سطح جهان مشهور است. غزل های حافظ از «زیباترین» و «نغزترین» اشعار ادب فارسی است. در مورد زندگی و احوالات وی اطّلاعات ما بسیار کم و اندک است. حافظ در جوانی در «نانوایی» و «خمیرگیری» مَحلّه، کار و امرار معاش داشته است. «حافظ» با توجه به اینکه در جمع آوری اشعار اهتمام نداشت، پس از وفاتش، اشعارش توسط دوست و هم درسش «محمّد گُل اندام»، جمع آوری و تدوین شد. دیوان حافظ دارای 500 غزل، 5 قصیده، چندین قطعه، تعدادی رباعی، 2 مثنوی کوتاه معروف به «ساقینامه» و «آهوی وحشی» است.
«حافظ» از جمله شاعرانی است که در ایام حیات خود شهرت یافت و در نقاط مختلف ایران حتی خارج از مرزهای ایران زمان خودش در بین پارسی گویان کشورهای دیگر مورد قبول و محبوب بود. وفات وی را در سال 792 هجری گفته اند. آرامگاه حافظ در شهر شیراز و در منطقه «حافظیه» قراردارد. او دارای زن و فرزند بوده است. درباره عشق او به دختری به نام «شاخِ نبات» داستان ها و افسانه ها ساخته اند. حافظ به مرگ فرزند جوانِ خود دچار و در سوگ او می گوید:
قُره العین من آن میوه دل یادش باد // که چه آسان بشد و کار مرا مشکل کرد.
«حافظ» به دلیل آشنایی با «علوم شرعی» به ویژه آشنایی با «علوم قرآنی» و «ادبیات»، بیانی سحرانگیز و اعجاب آور دارد. وی با هنرمندی و چیره دستی و با زیبایی و شِکوه، هرچه تمام تر غزل عارفانه مولانا و غزل عاشقانه سعدی را به هم آمیخت و با تکبیتهای منحصربهفرد خود «نوآوری» و «استقلال جدیدی» در عرصه غزل به وجود آورد.
حافظ بهترین غزل های مولوی، سعدی، هُمام، اوحدی و خواجو یا «بهترین بیتهای» آنان را مورد استقبال و جوابگویی قرار داده است. تأثیر حافظ که به «لِسانُالغیب» هم مشهور شده است بیشتر از «قرآن کریم» است. کلام نافذ و اثرگذار و همچنین موفقیت و دل انگیز بودن اشعار حافظ را می توان در «خلوت های شبانه» و راز و نیازهای سحرگاه او با خداوند عنوان کرد.
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ // از یُمن دعای شب و ورد سحری بود
اندیشه، تفکر، تأمّل و تسلّط و آشنایی با کلاما... مجید (علاوه بر حفظ قرآن) علم به قرائت های 14گانه، او را به مرحله ای می رساند که میفرماید:
عشقت رسد به فریاد ار خود بِسان حافظ // قرآن زِبَر بخوانی در چارده روایت
فکر، زبان و شعر حافظ آمیخته با عطر و بوی قرآن است و این در بین پارسی زبان شهره عام و خاص گردیده و مردم برای «راهگشایی» و «حلّ مشکلات» خودشان به دیوان او «تفأل» و «فال» می زنند. «ابهام ها»، «تأویل های» گوناگون و «توجیه های» فراوان از شعر حافظ موجب شده که مخاطب با استنباط فکری خودش برداشت موردنظر خود را از دیوان حافظ دریابد. «فال حافظ» و استخاره به دیوان او را می توان به عنوان یک اعجاز در فرهنگ و ادبفارسی به حساب آورد. فال و تفأل، سنّتی تازه نیست، بلکه از دیرهنگام در میان کسانی که با حافظ سَر و سِری دارند، رواج داشته است.
از آنجا که از قدیم الایام که استخاره با قرآنکریم برای کارهای مهم و خیر فال می زدند، دیوان حافظ همیشه در کنار قرآن کریم کارکرد زیادی داشته و از غیب و پشت پردههای عالم مادی، برای مردمان سخن و بازگو کننده حقیقت است. پس از کلاما... مجید که مُقدّس ترین کلام و معجزه جاوید مسلمانان است، با کنکاش و دقت در فرهنگ های دیگر، به هیچ دیوان یا کتاب شعری بر نمی خوریم که مردم برای حل مشکل و پیدا کردن راه حقیقت به آن تفأل و یا استخاره بگیرند. البته در «فرهنگ یونان» و «روم باستان» که به آثار «هومر» و «ویرژیل» هم فال می زدند باید توجه داشت و همچنین به «شاهنامه» و «مثنوی معنوی». اما آنچه شُهره و مشهور هست همین تفأل به «دیوان حافظ» هست.
«خوشبختانه 7 و تا 8 بار حافظ فال را جوری به کار برده که بر می آید اعتقاد به صحت و درستی فال دارد. فال را بازی روشنفکرانه یا بازی فرهنگی- علمی نمی داند. بلکه راهبر حقیقت و جهان غیب می داند. می فرماید:
به ناامیدی از این در مرو بزن فالی // بود که قُرعه دولت به نام ما افتد.
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش // زده ام فالی و فریادرسی میآید.
روز هجران و شب فرقت یار آخر شد // زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد.
نحوه و تنوع تفأل به دیوان حافظ هم در دیرباز بسیار فراوان بوده است. با وضو، رو به قبله بودن، با نیّت پاک و به شاخ نباتش قسم دادن و ذکر فاتحه و صلواتی بر روح صاحب دیوان و... با این مقدمات و آداب میتوان فال را از کتاب گشود و طریق صحیح را حدس زد.
|