بلاشک اگر به بحث زیرساختها بپردازیم آن چیزی را که در جامعه کنونی برای رفاه مردم و استفاده از خدمات مشاهده و لمس میکنیم باید بیاغراق و بیتعارف بگوییم در جایگاهی نیستیم که بهراحتی بتوانیم ۱۵۰ میلیون نفر جمعیت داشته باشیم. مسأله اینجاست که مسئولان در امر افزایش جمعیت به بیراهه رفتهاند.
مسأله پیری جمعیت همچنان یکی از معضلات بزرگ کشور محسوب میشود و در واقع در مدت 3سالی که از تصویب و ابلاغ قانون جوانی جمعیت میگذرد موفقیت چندانی در این زمینه کسب نشده است.
البته هیچکس منافی افزایش جمعیت نیست ولی مگر میتوان جمعیت را بدون زیرساخت در نظر گرفت؟!
در حالی که طبق آمارهای ارائه شده ، کشور ما دارای ۵درصد منابع دنیاست اما در حوزه زیرساختها کافی است با کشورهای همسایه مقایسه کنیم و ببینیم که چه مقدار از آنها عقب افتادهایم هر چند جنگ و تحریم در این موضوع بیتأثیر نبوده است اما کشورهای جنگ زده و تازه به دوران رسیدهای را هم دیدهایم که با اتکا به منابع خود توانستهاند در توسعه حرف اول را بزنند.
با این حال اما آیا ادعای مطرح شده از سوی رئیس مرکز تحقیقات جمعیت کشور مبنی بر ظرفیت کشور برای پذیرش ۱۵۰میلیون جمعیت پایه علمی و تحقیقاتی دارد؟
متاسفانه مسأله اینجاست که مسئولان ما وقتی حرف از ظرفیت میشود تنها پهناوری کشور را در نظر میگیرند آنهم پهنایی که این روزها با مشکلات زیست محیطی، عاری از منابع پایدار خدادادی هم میشود.
کشور با مشکل بزرگ کمبود آب و خشکسالی مواجه است. خشک شدن تالابها و دریاچهها میتواند سبب بروز مهاجرتهای اجباری از برخی روستاها شود؛ یعنی برخی از روستاها و حتی شهرهای ما در آیندهای نه چندان دور بنا به گفتههای کارشناسان محیطزیست ممکن است دیگر قابلیت سکونت نداشته باشد. حالا اگر میل مهاجرت جوانان به سایر کشورها را هم در نظر بگیریم باید بگوییم تا زیرساختی فراهم نشود سیاست افزایش جمعیت به هدف نخواهد رسید و همین جمعیت کنونی را هم رفته رفته از دست خواهیم داد.
از نظر زیرساختهای اساسی همین استان همدان که درنهایت جایگاهی از منظر اقتصادی و گردشگری در غرب کشور دارد را در نظر بگیریم. زیرساختهای اجتماعی شامل درمان، آموزش و پرورش، رفاه اجتماعی و امنیت شغلی و از سویی سلامت روان افراد با مشکلات عدیدهای مواجه است.
پزشکان تخصصی از استان مهاجرت کردهاند و ما در بخش کودکان با وجود افتتاح بیمارستان تخصصی کودک، متخصص مربوطه را نداریم. همین چند وقت پیش پرستاران دست به اعتراض و اعتصاب زدند. هزینه درمان برای بیشتر مردم جامعه کمرشکن شده است.
آموزش و پرورش به ویژه در همدان با کمبود معلم 2000 معلم و نیز فضای آموزشی مجهز به سبک امروزی رو به رو است و هرساله نزدیک مهر این ابر چالش رخ مینماید و سپس از یاد میرود. آموزش با کمترین امکانات انجام میشود و دیگر مدرسه برای حضور دانشآموز لذت بخش نیست.
برخی دانشآموزان برای جبران هزینههای اقتصادی در حال ترک تحصیل هستند و برخی ها هم نهایت تا دیپلم ادامه میدهند و به دانشگاه و مدارج بالا فکر نمیکنند گویی ادامه تحصیل فقط برای قشری خاص شده است.
زیرساختهای رفاهی بسیار کم است و مردم جایی برای تفریح آن چنان که باید و شاید ندارند و اگر هم هست برای همه اقشار نیست، زیرا که تفریح در این کشور پولی است.
به لحاظ امنیت شغلی و اشتغال وضع خوبی نداریم و هر چند هر مسئولی که میآید آمار را بالا و پایین میکند و به سلیقه و تعریف حود حتی یک روز کار در هفته را هم جزو شغل حساب میکند ولی همین که میشنویم سرانه مصرف برخی اقلام چون گوشت و شیر و لبنیات در همدان پایین است خود گواه بر درآمد اندک مردم و کوچک شدن سفره خانوادهها است.
از همه مهمتر به لحاظ سلامت روان هم در جایگاه خوبی نیستیم که این موضوع را نه از ذهن و نوشتار من بلکه در اخبار مرکز آمار و اطلاعات کشور که همدان را از استانهای دارای خشونت معرفی کرده است میتوان یافت.
از نظر سیاسی هنوز برای رسیدن به تعامل به لحاظ اختلاف بین سیاسیون و اینکه هر گروهی ساز خود را می زند مشکل داریم و همین 2قطبی بین مردم و ایجاد مسألهای به نام خوبها و بدها شده است.
وضع اقتصادی را هم از افزایش بیرویه فقر در جامعه، سرکوبهای مزدی، میلب به مهاجرت برای کسب درآمد، نبود امکانات مهمی از جمله مسکن ارزانقیمت و....میتوان دریافت.
با اتفاقاتی که گفتن آنها ضروری نیست لازم است بگوییم که مدتی است مردم اعتماد خود را از دست دادهاند، زیرا که مسئولان تنها کاری که انجام دادهاند وعده یا شعار بوده و مردم گام عملی مؤثری را برای رفع مشکلات شاهد نبودهاند.
با این شرایط مردم چطور میتوانند تنها به پشتوانه وعدههایی که به آنها داده میشود برای جوانی جمعیت گام بردارند.
تأکید می کنم هیچ کس مخالف جمعیت و افزایش جمعیت که خود باید شادابی یک جامعه میشود نیست اما راه درست را بیابید و بر اساس آن نقشهای بچینید که این سیاست معضلی دیگر برای جامعه کنونی نشود.
تا زمانی که این مشکلات حل و فصل نشوند شاید منطقی نباشد که با هر نوع سیاستی از جمله حذف غربالگری بارداری، و حتی سیاستهای تشویقی چون اختصاص وام و خودرو و ... از مردم بخواهیم فقط زاد و ولد کنند.
|