پیروزی یک جریان سیاسی در 2انتخابات ریاستجمهوری و مجلس و به تعبیری یکدست شدن قدرت در قوای مجریه و مقننه گرچه این جریان سیاسی را خشنود ساخته، اما در کنار مزایای آن، هم رئیسجمهوری آینده و هم نمایندگان مجلس باید درباره پیامدهای این شیوه از حکمرانی آگاه و هوشیار باشند.
سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری؛ یکی از قابل تأملترین دوره این رویداد در کشور هم به لحاظ مشارکت مردم، هم آرای باطله و هم نامزدهای آن بود. یکی از این نکات قابل تأمل تلاش و تکاپوی نمایندگان مجلس ابتدا برای حضور و سپس برای پیروزی، رئیسجمهوری منتخب بود. تلاشهایی که با پیروزی آیتا... ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری به بار نشست و اعضای قوه مقننه یا دستکم ۲۰۰نمایندهای که برای حضور وی نامه نوشتند، به هدف خود دست یافتند.
با این همه اما از دید تحلیلگران این میزان یکصدایی میان 2قوهای که وظیفه قانونی یکی از آنها نظارت بر دیگری است؛ در درازمدت میتواند پیامدهایی در پی داشته باشد که اعضای هر 2قوه و اصولگرایان به عنوان جریان پیروز در انتخابات باید درباره آن تأمل و از وقوع این پیامدها تا حد امکان پیشگیری کنند.
مروری بر
تلاشهای اصولگرایان برای پیروزی
پیروزی در انتخابات مجلس یازدهم، پس از مدتها ناکامی در عرصه انتخابات، اصولگرایان را برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم هم مصمم ساخت. آنها تلاش خود در مسیر این مهم را ابتدا با تشکیل شورای وحدت و تحکیم شورای ائتلاف آغاز کردند. نامههای متعدد جریانهای مختلف اصولگرا به رئیسی و ترغیب وی برای حضور در انتخابات ادامه تلاشها بود که در میان این نامهها، درخواست نمایندگان مجلس جالب توجه بود. پس از قبول نامزدی در انتخابات از سوی رئیسجمهوری منتخب، حضور نمایندگان در ستادهای انتخاباتی وی نشان از عزم جزم اعضای قوه مقننه در رساندن رئیسی به ریاست قوه مجریه داشت.
نامه درخواست از دیگر نامزدها برای انصراف از رقابت با وی هم در همین مسیر بود و قبول این درخواست از سوی 2نامزد اصولگرا که هر 2نماینده مجلس بودند؛ هم اوج این تلاشها بود. مجموعه اقدامات و تصمیمات سبب شد که رئیسی به عنوان هشتمین رئیسجمهور ایران انتخاب شده و راهی پاستور شود.
تبعات و مزایای یکدستی قدرت
به گزارش ایرنا، برای دومین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، اصولگرایان در هر 2قوهمقننه و مجریه قدرت را به دست گرفتند. این تجربه طی مجالس هفتم و هشتم و دولتهای نهم و دهم تکرار شده بود. درباره نکات مثبت یکصدایی در قوای سهگانه(با فرض همیشه اصولگرا بودن قوه قضائیه) در روزهای پس از انتخابات تحلیلها و اظهاراتی نوشته و منتشر شد که خلاصه و اصل آن، اشاره به این نکته است که مهمترین مزیت حضور توامان اصولگرایان در رأس 3 قوه، کاهش تنش و اصطکاک میان اعضای آنها به منظور پیشبرد اهداف است.
به نظر این گروه، در چنین شرایطی انرژی و تمرکز قوا صرف اقناع یا حتی انتقاد و هجمه علیه یکدیگر نخواهد شد و امور کشور با آرامش بیشتری پیش خواهد رفت. امیرحسین قاضیزادههاشمی نماینده مجلس و از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری در این زمینه گفته است: «شرایط کشور به گونهای است که ما به دلیل اوضاعی که در حوزه اجرا و مشکلات مردم ایجاد شده نیاز به چنین اتفاقی داشتیم که یک قدرت متمرکز در حوزه اجرا داشته باشیم. کشور برای اینکه از جا بلند شود حداقل 10سالی باید دعواها را کنار بگذارد.
غلامعلی حدادعادل رئیس شورای ائتلاف اصولگرایان هم درباره یکدستی میان مجلس و دولت؛ بیان کرده است: بیش از هرچیز به این هماهنگی قوا نیازمندیم و امروز روزی است که باید خدا راشکر کنیم که دولتی روی کار آمده که سخن رهبری را میفهمد و میپذیرد و برای اجرایش همت میکند. من در این ۴دولت ۸ساله چنین حسی نداشتم ولی الان روز تازهای پدید آمده و مجلس و دولت باید با هم همکاری کنند.
به هرحال قانون اساسی مجلس شورای اسلامی را مقنن قانون و ناظر اجرای آن از سوی قوهمجریه قرار داده است. این نظارت باید چنان قوی و خالی از شائبه باشد که از منافع مردم در مسیر اجرای قانون و برنامه حراست شود. همین گزاره مسئولیت نمایندگان مجلس را در نحوه برخورد با دولت رئیسی؛ یعنی دولتی که برای ایجاد آن بسیار تلاش کردند، سنگینتر میکند. جایگاه مجلس به عنوان نهاد ناظر دولت نباید زیر سایه حمایتهای جناحی نمایندگان اصولگرا قرار بگیرد و در درازمدت شاهد کاهش نقش نظارتی قوه مقننه باشیم. در این شرایط خطیر مجلس باید در مسیر عدالت و انصاف قرار گیرد.
یکی دیگر از تبعات یکدستی در قدرت از منظر تحلیلگران شنیده نشدن صدای مخالفان تصمیمها و اقدامات خواهد بود. تأیید هر لایحه دولت از سوی مجلس و هر طرح مجلس از سوی دولت و نبود صدایی که با یکی از آن دو یا با هر دو مخالفت کند؛ در درازمدت میتواند به ضرر دموکراسی و مردمسالاری باشد. پس از این یکصدایی باید مشخص شود مسئولیت گوشزد کردن کاستیها با کیست؟ اگر موضوعی به نفع کشور و مردم نبود چه نهاد و قوهای باید با آن مخالفت کند؟ پرسشهایی از این دست میتواند از آسیبهای یکصدایی قوا در آینده پیشگیری کند. کشور پیش از این تجربه چندان موفقی از یکصدایی نداشته و باید مراقب تکرار آن بود.
|