حوادث ناگوار و تلخ هفتههای اخیر قلب مردم ایران را به درد آورده و هر احساس پاکی را جریحهدار ساخته است، بهویژه اینکه حادثه سقوط هواپیمای پرواز کشور اوکراین و دلیل این واقعه تأسفبار هموطنانمان را در بهت و حیرت عمیق فرو برد.
دنبال چگونگی این حوادث بزرگ و مقصران آن نیستیم، زیرا در این باره اخبار، گزارش و تحلیلهای گوناگونی از رسانههای مختلف داخلی و خارجی شنیده، دیده و خواندهایم.
افکار عمومی کشورمان در باره کم و کیف اخبار سقوط هواپیمای مسافری و شهادت دهها هموطن عزیز و همنوعان بیگناهمان از ملیتهای مختلف، انگشت اتهام خود را به طرف رسانههای داخلی هم نشانه گرفتند و این سوال به حق را مطرح ساختند که با وجود بسیاری آگاهیها چرا باید چنین خبر مهمی با تأخیر چند روزه در رسانههای داخلی رونمایی شود؟! چرا زودتر از این نه؟!
در این باره و در پاسخ به این سوال به عنوان یک مویسپید کرده رسانه، به یک نکته اصلی در خبرگیری و اطلاعرسانی اشاره میشود که برای هر رسانه و در هر سطح بینالمللی نیز صدق میکند، اینکه ماهیت یک خبر واقعی همواره با تقابل بین واقعیت و حقیقت موضوع در کشاکش هستند و بسیار اتفاق میافتد که در جریان اطلاعرسانیها اصل حقیقت فدای واقعیت آن میشود. مصداق ما در این باره خبر آتشسوزی یک انبار بزرگ کالا با ارزش اقتصادی بسیار بالا میتواند باشد که اعلام میشود، این انبار بر اثر بیاحتیاطی یک فرد و رها کردن ته سیگار روشن در جوار کالا و اجناس قابل اشتعال دچار آتشسوزی شده و کل موجودی انبار سوخته و نابود شده و خسارتهای سنگین مالی بر جای گذاشته است. بله واقعیت امر بر اساس نظریه کارشناسان سازمان آتشنشانی و نیروهای انتظامی این است که یک عدد تهسیگار روشن بر اثر بیاحتیاطی یک انسان به انبار پر از کالا رسیده و حادثه آتشسوزی اتفاق افتاده است، اما حقیقت امر که هیچ عنصر حقوقی و قانونی به آن توجه ندارد، این است که اگر تهسیگار روشنی در جهان وجود نداشت، کمتر مکان و کالای ارزشمندی صرفاً به این دلیل سوخته و نابود میشد!
با این حال اصل موضوع خبر و اطلاعرسانی آن وظیفهای است که به عهده رسانههای رسمی در هر جامعه است و هر خبرنگار و رسانه مربوطهاش تلاش میکنند حداقل واقعیت موضوع را قبل از اینکه دچار آسیبهای بیرون سازمانی و درون سازمانی شود، در اختیار افکار عمومی خود قرار دهد درحالیکه حقیقت موضوع همان چیزی است که همواره به دلایل گوناگون و غیرارادی و جبری آسیبپذیر خواهد بود و نمیتوان رسانهای را زیر سوال برد که چرا به حقیقت نمیپردازید.
از سویی دیگر ورود رسانه به هر حریم شخصی و حقوقی دلیل جسارت و شجاعت نمیباشد و در یک کشور و در حریم فعالیت ملتها مسائل و واقعیتهایی وجود دارد که بازگوکردن آن بیشتر بحرانآفرین خواهد بود تا ایجاد آرامش برای جامعه و قطعاً افکار عمومی به نحوی باید آمادگی شنیدن و در جریان واقع شدن بسیاری مسائل حساس و تنشزا را داشته باشد.
واقعیت سقوط هواپیمای مسافری به دلیل اصابت موشک سوای هر حقیقت مربوط به آن نظیر تهدید و جوسازیهای دشمن مسألهای نبود که خیلی راحت در همان لحظه و روز واقعه بتوان منتشر کرد.
|