در روزهای اخیر شاهد اظهارات صریح و در عینحال قابل تأمل مقامات اروپایی درباره برجام و احتمال بازگشت این توافقنامه به مسیر پیشین خود بودیم که نشان از انگیزه اتحادیه اروپا برای تحقق آن دارد.
مهمترین این اظهارات به مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برمیگردد که تأکید کرده این یک توافق هستهای نیست بلکه یک توافق اقتصادی نیز محسوب میشود. جوزپ بورل البته بازگشت به برجام را کار آسانی ندانسته و از نگرنی طرفین درخصوص لغو دوباره آن ازسوی آمریکا سخن گفته است.
علاوهبر این موگرینی مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز که هدایت مذاکرات فشرده هستهای را برعهده داشته است، تأید کرده که تحت هیچ شرایطی مقامات ایران نمیتوانند وارد مذاکرات جدید شوند مگر اینکه برجام بهصورت کامل ازسوی طرفها اجرا شود.
این اظهارات درحالی از زبان اروپاییها مطرح میشود که آنها در تداوم برجام پس از خروج آمریکا از این توافقنامه ناتوان بودند و بهرغم موارد ادعایی و حرکتهایی کوچک که مشاهده شد، نتوانستند گامهای مؤثری در این زمینه بردارند.
حال با توجه به پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، اتحادیه اروپا آرامآرام بهدنبال گرم کردن تنور مذاکرات است، هرچند این یک راه سخت و دشوار به نظر میرسد اما اروپا اکنون با امیدواری به آینده برجام مینگرد و بهدنبال آن است تا نقش میانجی را بهگونهای بازی کند که درنهایت برگ برنده را در برجام داشته باشند.
اظهارات اخیر مقامات اروپایی گذشته از میزان انطباق با واقعیت موجود و شرایط پیشروی فضای بینالمللی پس از روی کار آمدن بایدن، از انگیزه بالای اتحادیه اروپا برای اجرای دوباره برجام با حضور آمریکا دارد.
بهعبارتی اروپا میخواهد در مسیری که هنوز آمریکا پای در آن نگذاشته است، بهگونهای حرکت کند که درنهایت شرایط بهنفع برجام با محوریت تروئیکای اروپایی رقم بخورد.
این تاکتیک میتواند در راستای استراتژی مهمی باشد که اتحادیه اروپا در سایه برجام دنبال کرده و آن بهرهمندی حداکثری از منافع حاصل از برجام و حفظ جایگاه بینالمللی اتحادیه است.
جمهوری اسلامی ایران اما چهارچوبهای مشخص خود را دارد و براساس اصول ثابت و پایدار سیاست خارجی مبتنی بر عزت، حکمت و مصلحت همچنان بهدنبال حقوقی است که در قالب برجام عینیت یافته و البته آمریکا آن را برخلاف قطعنامه شورای امنیت نادیده گرفته است.
در همین راستا کاهش تعهدات برجامی بهصورت گام به گام و بهدنبال خروج آمریکا از برجام و ناتوانی اروپا در جبران خسارات صورت گرفت که البته بارها بر بازگشت آنها پس از بازگشت آمریکا به برجام و انجام تعهدات توسط طرفهای مقابل تأکید شده است.
آنچه بهتازگی ظریف وزیر خارجه کشورمان در توئیت خود آورده و تأکید کرده است که اگر آمریکا به تعهداتش ذیل قطعنامه 2231 پایبند باشد ما هم تعهداتان ذیل برجام را اجرا میکنیم، بهخوبی نشان میدهد که چنین سیاستی بهعنوان یک راهبرد از سوی تهران دنبال میشود.
اتحادیه اروپا نمیخواهد برجام از بین برود و یا بیش از این آسیب ببیند. جمهوری اسلامی ایران نیز بارها بر اهمیت برجام و ضرورت حفظ آن با مشارکت همه اعضا تأکید کرده است، با این حال هر دو راه سختی پیشروی خود دارند و هیچ کدام انتظار ندارند بازگشت به حالت عادی و اجرای برجام بهآسانی و در مدت کوتاه اتفاق بیفتد.
نکته حائز اهمیت امیدواری توأم با نگرانی اروپا به آینده برجام است که ریشه در گره خوردن تصمیمات آنها به رفتار کاخ سفید دارد، هر چند اروپاییها همواره سعی کردهاند بهعنوان یک مهره تأثیرگذار وارد میدان شده و نقش محوری در عرصه بینالمللی داشته باشند و در برجام نیز با همین رویکرد مذاکرات را آغاز کردند اما عملکرد تقریبا غیرقابل دفاع آنها در حدود 3 سال اخیر و ناتوانی در انجام تعهدات بهرغم تأکید آنها سبب شده تا امروز چالشی جدی پیشرو داشته باشند.
اروپا شاید مؤلفههایی برای بازی مؤثر در عرصه بینالمللی داشته باشد و جایگاه اتحادیه اروپا نیز گواه برآن است و البته تجربههای موفقی را برای کشورهای اروپایی به ارمغان آورده است اما در بحث برجام این اتحادیه نتوانسته است چنین نقشی را در حد انتظار ایفا کند.
حال اروپا در نقطهای قرار گرفته که باید نقش خود را ایفا نماید و بتواند فرصتهای از دست رفته را جبران کند و به همان مسیری برگردد که از آغاز در آن گام نهاده بود. این کار سخت است اما اروپاییها میخواهند با انجام آن پیش از هر چیز جایگاه خود را بازیابند؛ بنابراین با امیدواری به رویکرد چندجانبهگرایی بایدن در ماههای آتی تلاش خواهند کرد تا جاییکه میتوانند مسیر سخت و دشوار بازگشت برجام به حالت عادی را هموار نمایند، اما اینکه چقدر در این مسیر سخت موفق شوند بستگی به عوامل بسیاری دارد که باید شکل بگیرند تا فضای فعلی تغییر کند.
|