از زمانی که فیلم "خداحافظی دو دختر اصفهانی پیش از خودکشی" منتشر شده است، این فیلم کوتاه بازتاب زیادی در فضای مجازی، سایتهای خبری و روزنامهها داشته است.حالا خیلیها خواسته یا ناخواسته این فیلم را دیدهاند، وصیت تصویری این دو دختر نوجوان، چند روز است که کانالهای تلگرامی، اینستاگرام و دنیای مجازی را قرق کرده؛ فیلمی کوتاه که نقش اولش هر دو دختری هستند که چند روز پیش بین زندگی و مرگ، مرگ را انتخاب کردند. نوجوانهایی که در این فیلم با آب و تاب، با لبی خندان و چشمهایی پر از شیطنت، به همه آنهایی که پس از مرگشان قرار است این فیلم را ببیند، سلام میکنند.
تماشای این فیلم شوکه کننده است، خیلیها با ناباوری لحظات خداحافظی دو دختر دهه هشتادی را از دنیا تماشا کردهاند؛ لحظاتی که آنها نزدیکانشان را خطاب قرار میدهند و خودشان را آرام و آهسته میرسانند به بلندترین ارتفاعی که برای خودکشی به ذهنشان آمده یعنی "پل شهید چمران" اصفهان و در این مسیر هیچ عاملی، هیچ دلیلی نیست که دست دلشان را بگیرد و پشیمانشان کند برای رفتن. اینکه قدمهایشان آهستهتر شود و پاهایشان سنگینتر و تردید کنند حتی چند لحظه برای استقبال از مرگ.
مردم متاثر از خودکشی مرگبار
خودکشی مرگبار دو دختر اصفهانی با پرتاب خود از روی پل، دل بسیاری از مردم را به درد آورد و جامعه را تکان داد. فیلمی از لحظاتی قبل از خودکشی دو دختر نوجوان اصفهانی در فضای مجازی دست به دست میچرخد . این دو دختر نوجوان در حالیکه شاد و خندان به سوی پل میروند آخرین حرفهای خود را در کلیپی برای خانواده و آشنایانشان ضبط میکنند .
این فیلم میتواند گویای یک بحران در نسل جدید یعنی دهه هشتادیها باشد، نسلی که قبلا هم حرکات دیگری برای خودنمایی از خود بروز داده بودند از جمله جمع شدن مجازی در یک پاساژ تهران که خیلی هم سرو صدا کرد.
انتشار فیلمی از لحظه قبل از خودکشی دو دختر اصفهانی از خندههای این دو دختر دارد. اما دلیل این خندهها چیست؟چرا دختران اصفهانی قبل از خودکشی میخندیدند؟
تقریباً اکثر ما فیلم قبل از اقدام به خودکشی دو دختر اصفهانی را دیدهایم. برای بسیاری از شاهدان این فیلم، خنده ها و نوع رفتارهای این دو نفر سوال برانگیز بود.
مگر میشود آدمی در چنین وضعیت پرنشاطی باشد و در عین حال درصدد خاتمه دادن به زندگی خود باشد. چه واقعیت تلخ و هشداردهندهای در پشت این خندههای تلخ وجود دارد؟
نیلوفر قصد خودکشی نداشت
«ه-ح» دختر 15 سالهای است که به گفته خودش تا کلاس هشتم با نیلوفر همکلاس بوده و از طرف دیگر با او نسبت فامیلی نیز دارد در یک گفتگوی رسانهای میگوید: «نیلوفر قصد خودکشی نداشت. من از اقوام شنیدم که با اینکه کامل به هوش نیامده، گفته نمیخواسته خودش را از پل پایین بیندازد و رفته دست دوستش را بگیرد که خودش را نیندازد پایین که پایش سر خورده و او هم پایین افتاده. میگویند پاهایش خرد شده و دو مهره گردنش هم شکسته است. توی فامیل میگویند احتمال میدهند فراموشی کامل بگیرد».
او ادامه میدهد: «نيلوفرتک فرزند است و تا پارسال که باهم همکلاس بودیم، خبر داشتم که رابطه خوبی با پدرش نداشت؛ یعنی رابطهشان دوستانه نبود. ولی میگویند به خاطر بازی نهنگ آبی دست به خودکشی زده نه به خاطر رفتارهای پدرش. تا پارسال که باهم همکلاس بودیم، ندیده بوم چنین بازی را انجام بدهد. مرداد هم که خانهشان رفته بودم، چیزی در اینباره نگفت. مادرش هم از این موضوع بیخبر است». از خانواده «عسل» - دختر جانباخته- هیچ اطلاعی ندارم. شنیدم مادرش فوتشده و او هم تک فرزند است. الکی خودشان را انداختهاند پایین.در فیلمی که بهتازگی از آنها منتشر شده است، آنها با هم شوخی میکنند و انگار نه انگار قرار است خود را از بلندی به پایین پرت کنند. شاید در لحظات ابتدایی این فیلم هیچ بینندهای تصور نکند قصد خودکشی دارند ولی آنها این کار را انجام میدهند.در کنار تمام تحلیلها و نظرات کارشناسی مختلفی که این روزها برای پاسخ به چرایی وقوع این موضوع مطرح میشود. لازم است به دنبال پاسخ این پرسش باشیم که چه اقداماتی میتوانستیم برای پیشگیری از این وقوع این اتفاق تلخ انجام دهیم که نسبت به آنها بیتوجه بودیم و چگونه میتوان از بروز حوادث مشابه دیگر پیشگیری کرد؟
بی توجهی اطرافیان به تهدیدها
سیدکاظم ملکوتی، رئیس جمعیت پیشگیری از خودکشی ایران، در پاسخ به این پرسش ها در گفتگوهای رسانهای میگوید: ”شجاعت ” و "نترسی” که این دو سعی میکنند به رخ بکشند، حکایت از اوج استیصال، ترس، ناامیدی و تنهایی آنان است که با خنده از حال درون خود حرف میزنند. این جملات که ” دیدی انجام دادم … ” ، واقعیت تلخی را آشکار میکند؛ آنان قبلاً چنین تهدیدی را برای دوستان یا والدین و .... مطرح کردهاند اما انگار کسی گفته بود؛ "جرأتش را نداری یا جگرش را نداری.”
وی ادامه می دهد: اتفاقاً بیتوجهی اطرافیان به این تهدیدها، نخستین خطای شایعی است که معمولاً در رابطه با خودکشی دیده میشود. در بسیاری از موارد اطرافیان این تهدیدها را شوخی، بازی برای ترساندن، تهدید و.... تلقی میکنند. آنان با خود میگویند؛ «اگر این حرفها جدی بود تا حالا اقدام کرده بود. این برای چندمین بار است که تهدید میکند.»
ملکوتی در ادامه تأکید میکند: افسردگی در نوجوانان میتواند به شکل پرخاشگری و بروز رفتارهای خشن نمایان شود.در واقع اقدام به خودکشی در این دختران، وسیلهای برای ابراز خشم آنان بوده است تا به اطرافیان خود ثابت کنند که حرف آنان پوچ نیست بلکه جدی است. خانواده ها میتوانستند به محض مشاهده رفتارهای فرزندشان، مشکل را با مشاور مدرسه یا مرکز مشاوره آموزش و پرورش مطرح کنند و چتر حمایتی روانی مناسبی برای فرزندان خود فراهم کنند.
مهمترین اقدامات پیشگیری کننده
بسیاری از دوستان این دو نوجوان در شک و بهت روانی به سر میبرند و این خود مسأله بسیار مهم دیگری است که حتماً باید مورد توجه خانوادهها، اولیای مدرسه و مسئولان قرار گیرد. رئیس جمعیت پیشگیری از خودکشی ایران معتقد است که مشاوران مدرسه باید نسبت به این موضوع اقدامات موثری همچون ارائه آموزش های لازم و مشاورههای کوتاه مدت به همکلاسیها، سایر دانش آموزان مدرسه و حتی اولیای مدرسه انجام دهند.
ملکوتی تأکید میکند:آموزش علایم افسردگی و شرایط بحران روانی به اولیا مدرسه، والدین و دانش آموزان میتواند در شناسایی افراد و دانش آموزان در معرض خطر کمک کند و موجب پیشگیری از تکرار حادثهای مشابه شود. چنین اقدامی میتواند از سوی مرکز مشاوره سازمان آموزش و پرورش و یا کارشناسان بهداشت روان شبکه بهداشت انجام شود.
بنابراین بررسی روانشناسانه و درک آسیبهای موجود در فرد متوفی و اقدام کننده به خودکشی می تواند از بروز موارد مشابه پیشگیری کند. البته به شرط آن که این اقدامات به آموزش های مناسب در خانواده و مدرسه منتهی شود. آنچه از این داستان به جای ماند این است که الان یکی از دخترها بیش از یک هفته است ميهمان خاک شده و داغ عظیمي بر دل مادربزرگ و برادرش و حتی جامعه گذاشته است و نیلوفر همروی تخت بیمارستان خوابیده و معلوم نیست بعد از سپری کردن دوران نقاهت میتواند بهعنوان یک انسان سالم که دست به خودکشی زده و در این بین دوست صمیمیاش را ازدستداده زندگی کند یا خیر؟
|