پایگاه اطلاع رسانی روزنامه همدان پیام
 
تاریخ چاپ : پنجشنبه ، 9 فروردين 1403

کد خبر : 83625

 
هنر سفال و سراميك با سودآوري زياد در همدان باقي نمي‌ماند
تاریخ خبر : 1396-11-09
نویسنده : مهدي ناصرنژاد
     
 
 
     
متن خبر :

 همه همداني‌ها هنرمند و توليدكننده كالاهاي سفال و سراميك نيستند، اما از هر همداني در هر نقطه از عالم بپرسند سفال و سراميك چيست، تمام اطلاعات و آمار و انواع اين ظروف و اشياي شيك و نوستالژيك و كار راه‌انداز را به طور كامل در اختيار سؤال‌كننده قرار خواهد داد. به عبارتي ديگر همه مردم همدان از هر قشر و طبقه‌اي دغدغه هنر و صنعت سفال و سراميك ديار خود را دارند و عشق مي‌ورزند كه اين آثار در نزد مردم جهان شهره است. وليكن و صد افسوس كه، چه سود!؟ اغراق و دروغ نيست چنانچه نگارنده بنويسد و شما بخوانيد كه خبرنگاران از هر رسانه‌اي در همدان بيشتر و ملموس‌تر از همشهريان و هم‌استاني‌هاي خود، دغدغه صنعت مهجور سفال و سراميك زادگاه خويش را دارند و من كه ناظر و شاهد اين مدعي هستم، مي‌دانم كه مطبوعات و ديگر رسانه‌هاي شنيداري و ديداري همدان در هر فرصت و هر فعاليتي چگونه از اين سوژه داغ خبري مي‌نويسند و مي‌گويند و نمايش مي‌دهند.
همين چند روز اخير بود كه به بهانه‌اي گذارم به يك توليدي و نمايشگاه سفال و سراميك در محل ميدان باباطاهر افتاد. متصدي نمايشگاه يك‌تنه و بي‌حوصله خود را به چيزي در آن مكان بزرگ و مملو از انواع دست‌ساخته‌هاي سفال و سراميك مشغول كرده بود و از هيچ تماشاگر و خريداري هم خبري نبود. بعد از مختصر احوالپرسي و خسته نباشيد براي اينكه دلگرمي به آن هنرمند محترم داده باشم، گفتم چند هفته‌اي بيشتر به شروع سال نو و سرازير شدن مسافران نوروزي به همدان باقي نمانده قطعاً روزهاي پررونقي را در پيش خواهيد داشت! با لبخند بي‌روحي پاسخ داد «اي آقا... چه فايده، با چند روز تعطيلي و معدودي مشتري كه مخارج و هزينه‌هاي سنگين توليد و زندگي يكساله ما جبران نمي‌شود!» پرسيدم «يعني در ساير ايام سال آنقدر كساد هستيد كه درآمدي حاصل نمي‌شود!؟» جواب داد «تقريباً اكثراً همينگونه است و مشاهده مي‌كنيد كه اغلب مغازه‌داران سفال و سراميك در اين محل تعطيل و يا به مشاغل ديگري مي‌پردازند. البته سال‌هاي قبل در خيابان بوعلي و همين خيابان باباطاهر نيز تعدادي فروشگاه و نمايشگاه سفال و سراميك فعاليت داشتند كه آنها نيز جمع كرده و رفته‌اند!»
از فحواي كلام هنرمند سفال‌ساز شهر ما كه عمري بر وي گذشته و گويا در خانواده خويش آخرين نسل از سفالگران همداني است، چنين برمي‌آيد كه كالاي سفال و سراميك حتي در بين مردمان استان همدان نيز خريدار و مصرف‌كننده چنداني ندارد و تتمه علاقه مردم به اجناس سفال و سراميك نيز با جادوي كالاهاي چيني كاملاً زايل شده و از بين رفته است. دليل چنين رويكردي در حال و زمانه ما اين است كه استفاده از ظروف سفال و سراميك نيز مشمول دگرگوني‌هاي فرهنگي شده، به‌گونه‌اي كه اگر در سال‌هاي نه‌چندان دور در آن خانه‌هاي خشت و گلي با طاقچه و رف‌هاي متعدد و سلسله‌وار براي چيدمان ظروف و اشياي زيباي هنرمندان وطني از جمله چراغ لاله و لمپا و شمعداني و گلدان و پيه‌سوز و سماور و استكان و نعلبكي و قوري‌هاي نقش شاه‌عباسي و انواع سفال و سراميك، فضاي كافي وجود داشت، خانه‌هاي لانه‌زنبوري و 50 و 60 متري امروزي‌ها كه ديگر اجازه چنين دكوراسيون‌هاي وطني و هنرنمايي چيدمان مادربزرگ‌ها و عمه‌خانم‌ها و خالجان‌هاي خوش‌سليقه را نمي‌دهد.
در آپارتمان‌نشيني‌هاي امروزي اگر خيلي هنر به خرج دهيم و دست‌ودلبازي كنيم، نهايتاً يك تابلوفرش ماشين‌بافت بتوانيم در زاويه‌اي از هال 18 متري خود بگنجانيم و دريغ از حتي يك تكه هنر سفال و شيشه و شمعداني لاله‌عباسي در گوشه و كنار ناهمگون ساختمان! از سويي ديگر مي‌شد با كمي سليقه و دلبستگي و تعصب چند عدد ظرف ماست‌خوري و آبخوري و پارچ و ليوان ساخت وطن در يكي از كابينت‌هايمان جاي بدهيم، وليكن هزار حيف كه اين ظرف و ظروف‌هاي بلور و كريستال چيني و تركيه و اين آخري هم محصول كشورهاي تازه استقلال يافته حوزه درياي خزر اصلاً اجازه اين كار را نمي‌دهند!
چند وقت پيش ميهمان عزيزي از استان مازندران داشتيم. اين ميهمان ما هوس كرد چند تكه ظرف سفال هم براي زيبايي و هم براي استفاده در آشپزخانه فراهم كند و به همين خاطر سوداي سفري نيم‌روزي به پايتخت سفال جهان يعني لالجين به سرش زد. البته در آن سفر چند ساعته ما همراهشان نبوديم و ترجيح داديم در حال‌وهواي خودشان باشند. تعريف مي‌كرد، چند مغازه براي تماشاي آن همه هنرنمايي و زيبايي‌آفريني را گشت زديم و قيمت‌ها را سؤال كرديم و دست به اولين تكه از ظروف مورد نظرش بردم، جواب شنيدم، قيمت 27 هزار تومان آنهم براي يك كاسه سفال كه قديم‌ها به نوعي از آن مي‌‌گفتيم لانجين، اما نه به آن بزرگي و شكل و قيافه كه فقط الگوي كوچكي از آن بود! 27 هزار تومان! ناخودآگاه دستم را پس كشيدم و گفتم با اين پول كه مي‌شود يك دست كاسه و ميوه‌خوري كريستال تهيه كرد و فروشنده هم جواب داد «آقا جان... مواد لعاب‌دهنده اين كاسه از خارج وارد مي‌شود و بسيار هم گران است!» البته فروشنده راست مي‌گويد لعاب سفال و سراميك نسبت به چند سال قبل بسيار گران است. وليكن بايد دانست كه هزينه تمام‌شده و واقعي آن كالا چقدر است و فروشنده با چند درصد سود راضي مي‌شود!
واقعيت اين است كه در شرايط كنوني اگر ما با توليد سفال و سراميك دنبال سود و درآمد مكفي و كافي باشيم، وضع اين هنر و صنعت از همين هم كه هست بدتر خواهد شد. اما اگر بخواهيم صرفاً اين هنر و اين هويت را در شهر خودمان نگه داريم و هزاران كارگر و توليدكننده و فروشنده هم در كنار آن ارتزاق كنند، بايد قيد سود و درآمد بالا را بزنيم و مدارا كنيم. بازار دائمي و تحرك آهسته و پيوسته بهتر از رونق چند روزه و زوال تدريجي است و مسئولان و دولت نيز بايد ورود كرده و حمايت كنند.

 
 
نشر و نقل مطالب فقط با ذکر نام روزنامه همدان پیام بلامانع است.