انتخابات پنجمین دوره شورای شهر در همدان رنگ و بوی دیگری داشت صرفنظر از تعداد نامزدها و شعارهای تبلیغاتی آنها رقابت 2 لیست مشخص اصلاحطلبان و اصولگرایان تحت عنوان لیست امید و لیست نهاد خدمت در سایه رقابت اصولگرایان و اصلاحطلبان در سطح ملی و در کنار رقابت روحانی و رئیسی رقابت این دوره را جذابتر کرده بود. رقابتی که نتیجه آن همراه با راهیابی 5 نفر از لیست امید موجی از رضایت در میان اصلاحطلبان ایجاد نمود.با فروکش نمودن موج رضایت اولیه و آغاز به کار شورا و در بزنگاه انتخاب شهردار رفته رفته زمزمههایی مبنی بر فاصله گرفتن فراکسیون امید از خواستههای رأیدهندگان به لیست امید به گوش رسید که این زمزمهها با انتخاب عباس صوفی کمی به گوش نزدیکتر شد.اکنون و پس از فروکش کردن فضای خبری انتخاب صوفی به عنوان شهردار و صدور حکم شهرداری وی فرصت خوبی است که نگاهی دقیق و بدون احساسات به وضعیت اصلاحطلبان، لیست امید و اصلاحطلبان درون شورای شهر بیندازیم.
انتخابات پنجمین دوره شورای شهر در همدان رنگ و بوی دیگری داشت صرفنظر از تعداد نامزدها و شعارهای تبلیغاتی آنها رقابت 2 لیست مشخص اصلاحطلبان و اصولگرایان تحت عنوان لیست امید و لیست نهاد خدمت در سایه رقابت اصولگرایان و اصلاحطلبان در سطح ملی و در کنار رقابت روحانی و رئیسی رقابت این دوره را جذابتر کرده بود. رقابتی که نتیجه آن همراه با راهیابی 5 نفر از لیست امید موجی از رضایت در میان اصلاحطلبان ایجاد نمود.
با فروکش نمودن موج رضایت اولیه و آغاز به کار شورا و در بزنگاه انتخاب شهردار رفته رفته زمزمههایی مبنی بر فاصله گرفتن فراکسیون امید از خواستههای رأیدهندگان به لیست امید به گوش رسید که این زمزمهها با انتخاب عباس صوفی کمی به گوش نزدیکتر شد.
اکنون و پس از فروکش کردن فضای خبری انتخاب صوفی به عنوان شهردار و صدور حکم شهرداری وی فرصت خوبی است که نگاهی دقیق و بدون احساسات به وضعیت اصلاحطلبان، لیست امید و اصلاحطلبان درون شورای شهر بیندازیم.
پرده اول
اصلاحطلبان از گذشته تا حال
آخرین باری که اصلاحطلبان برای انتخابات شورای شهر اقدام به معرفی لیست واحد نمودند دوره سوم انتخابات شورا در اردیبهشتماه 86 بود. لیستی که بیشتر از چهرههای حزبی یا نزدیک به احزاب تشکیل شده بود و حاصل آن ورود مهرنوش نجفی راغب به شورای شهر بود و نجفی راغب با این ورود آخرین اصلاحطلبی بود که موفق به ورود به صح شورای شهر شد.
تا قبل از نجفی راغب موفقترین دوره حضور اصلاحطلبان در شورای شهر دوره اول بود. دورهای که رضا لقمانیان، پژمان محبی، طاهره ایزدی و تا حدودی مرحوم محمدجواد ایزدی اصلاحطلبان را در شورا نمایندگی میکردند و در دوره دوم پژمان محبی و طاهره ایزدی سهم اصلاحطلبان بودند.و دوره چهارم شورا علیرغم بیشتر شدن تعداد اعضای شورای شهر اصلاحطلبان مجالی برای حضور نیافتند و اکثر اصلاحطلبان یا اصلاً ثبتنام نکردند یا پس از ثبتنام از شرکت در انتخابات انصراف دادند و به اینگونه شورا به طور کامل در اختیار اصولگرایان قرار گرفت.
در دوره پنجم همسو با سیاست ملی اصلاحطلبان در همدان لیست امیدی شکل گرفت که متشکل از اعضای احزاب و اصلاحطلبان غیرتشکیلاتی بود لیستی که با نگاهی گذرا به آن میتوان شاخصترین فرد از لحاظ تجربه مدیریت شهری در آن را ابراهیم مولوی نامید و سایر اعضای لیست افرادی بودند که شاید در عرصه مدیریت شهری دارای مدیریت عینی نبودند اما دارای مطالعات، برنامه و مشاورانی با تجربه بودند. به هر روی حاصل رأیگیری 28 اردیبهشت آن شد که 5 نفر از لیست 11 نفره اصلاحطلبان به شورا راه یافت و سایر نفرات در زمره اعضای علیالبدل قرار گرفتند. حال اینکه آیا رأیدهندگان اصلاحطلب در زمان رأیگیری بین افراد یک لیست گزینش نمود و رأی دادند یا اینکه بین میزان سبد رأی شخصی اعضای لیست فاصله بوده است موضوعی است علیحده که هر چه باشد حاصل آن به دست آوردن یک اقلیت در جمع 11 نفره شورا بود.
پرده دوم
توقعی که بالا رفت
راهیابی 5 نفر از اصلاحطلبان به شورای شهر که بالاترین میزان موفقیت در 5 دوره گذشته انتخابات در همدان برای این جناح بود توقع را در بین رأیدهندگان برای ایجاد یک تغییر اساسی در مدیریت شهری ایجاد کرد و این توقع در زمانی بالاتر رفت که کامران گردان نامزد مستقل انتخابات خود را به اصلاحطلبان نزدیکتر نمود و این نزدیکی نوید بخش ایجاد فراکسیون منسجمی بود. فراکسیونی که هم صندلی ریاست و نایبرئیسی شورا را از آن خود کرد و هم کلید مهمترین کمیسیونها را به دست آورد. کسب همین موفقیتهای درون شورایی باز هم انتظارات رأیدهندگان به لیست اصلاحطلبان را بالاتر برد و در دنبالکنندگان شورای شهر این تصور و توقع را ایجاد کرد که این اکثریت شش نفره در شورای شهر همدان قادر به اتخاذ هر تصمیمی خواهد بود.
پرده سوم
آنان که شهردار نشدند
حتی اگر مدام شعار مبهم شورای شهر جای سیاسی کاری نیست را سر بدهیم باز هم در اعماق باورمان قبول داریم که شورا هم عرصهای از سیاست است. عرصهای که ایجادش با فرایندی سیاسی است و احزاب و گروههای سیاسی در آن رقابت میکنند و ای بسا حاصل این انتخابها و رقابتها پای بر کرسی مجلس و ریاستجمهوری بگذارد.
اما آنچه مهم است این است که در این عرصه نیز باید پیگیر سیاستی واقعبینانه بود.
اعضای اصلاحطلب شورای شهر همدان از ابتدا در صدد انتخاب شهرداری بودند که از نظر گرایش فکری و سیاسی همسان ایشان یا نزدیک به ایشان باشند. همین میل و کشش هم در بین اعضای اصولگرای شورا کاملاً به چشم میخورد. محمدی، مشهدی یاری و گلیپور شاخصترین گزینههای اصلاحطلبان برای تصدی شهرداری همدان بودند. که در تمام مراحل رأیگیری تمامی شش رأی فراکسیون امید را کسب کردند و با عدم همراهی 5 عضو دیگر مواجه شدند.
اصلاحطلبان شورا
تقریباً تمامی سعی خود را برای شهردار شدن یک اصلاحطلب بکار بردند اما عواملی باعث شد این تلاشها نافرجام باشد. صرفنظر از عدم استقبال 5 عضو دیگر حاضر در شورا از گزینههای اصلاحطلب، مهمترین عامل در موفقیت فراکسیون امید در انتخاب شهردار اصلاحطلب عدم وجود مدیر اصلاحطلب در بدنه شهرداری و سازمانهایی بود که حیطه کاری آنها مشابه شهرداری بود.
شاید اگر دقیق به مدیران اصلاحطلب فعال در همدان نگاه کنیم به این موضوع پی ببریم که مدیرانی که هم اصلاحطلب باشند هم بومی و هم آشنا و با سابقه در امور فنی و مهندسی و شهری و هم در حد و اندازه شهرداری مرکز استان به تعداد انگشتان 2 دست هم نمیرسند و از سوی دیگر بدنه شهرداری همدان هیچگاه مجالی برای رشد مدیران اصلاحطلب فراهم نیاورده است.
دلیل دیگر عدم توفیق فراکسیون امید بومی پسندی بود. فراکسیون امید توان یافتن گزینههای اصلاحطلب و آشنا به امور شهرداری در سایر استانها را داشت اما مذاق افکار عمومی بیشتر میل به شهردار بومی داشت و مطالبهها به سمت بومی بودن شهردار سوق کرد در این خصوص مشهدی یاری که دارای سابقه اصلاحطلبی مشخص و تصدی شهرداری در قم و تهران بود نمونه کاملاً مشخص از تلاش فراکسیون امید و موضعگیری افکار عمومی بود.
پرده چهارم
واقعنگری ملاکی مهم
همانگونه که فوقاً گفته شد در عرصه سیاست پرهیز از تحلیلهای هیجانی و نتیجهگیریهای شتابزده و دقت و جامعنگری عرصه از مهمترین ملاکهای به دست آوردن تحلیلی واقعی و صحیح از صحنه حاکم بر موضوع سیاسی است.
شاید در وهله اول انتخاب نکردن یک شهردار بومی و اصلاحطلب برای فراکسیون امید یک شکست و در وهله دوم انتخاب عباس صوفی که نهتنها سابقه اصلاحطلبی ندارد بلکه او را تا حدودی یک اصولگرا میدانند یک شکست مضاعف باشد.
اما اگر با نگاهی واقعبینانه به فرایند انتخاب شهردار نگاه کنیم شاید این انتخاب چندان هم شکست نباشد. به علل مختلف اکثر مدیران بومی حاضر در شهرداری یا اصلاحطلب نیستند یا گرایش سياسی خود را بروز نمیدهند و این موضوع دست جناح مقابل را برای انتخاب بازتر از جناح اصلاحطلب میکند. مضاف بر این تجربه رأیگیریهایی که در نهایت منجر به انتخاب شهردار شد نشان داد که اصولگرایان با سیاسیکاری و حساسیت بسیار هیچگاه به هیچکدام از نامزدهای اصلاحطلب رأی ندادند و حتی بهترین گزینه اصلاحطلب یعنی مهندس محمدرضا محمدی بیش از 6 رأی فراکسیون امید را کسب نکرد.
هرچند اصلاحطلبان حاضر در شورا با بهره بردن از 6 رأی فراکسیونی میتوانستند علیرغم مخالفت 5 عضو دیگر یک شهردار اصلاحطلب با شش رأی انتخاب کنند اما تجربه ثابت کرده است که انتخاب شهردار با رأی شکننده قدرت عمل و اعتماد بنفس لازم را در پی نخواهد داشت و 5 رأی مخالف در هر شرایطی در برابر تمامی تصمیمات شهردار منتخب خواهد بود.
فرایند رأی گیریهای مرحله اول شورا نیز نشان از آن داشت که عباس صوفی بیش از 4 رأی در جبهه اصولگرایان ندارد و اکنون که با شش رأی فراکسیون امید توانسته است بر صندلی شهرداری همدان تکیه زند بلاشک هم او و هم کنشگران سیاسی همدان میدانند که با حمایت و رأی چه جناح و چه دیدگاهی توانسته است به این مهم است یابد.
پرده پنجم
آینده اصلاحطلبان
حال سؤال اینجاست که پس از انتخاب عباس صوفی آینده اصلاحطلبان چه خواهد شد و آیا انتخاب صوفی به ضرر جبهه اصلاحات در همدان است و موجب از بين رفتن امیدهای بسته شده به اصلاحطلبان است یا راهی است به سوی آیندهای بهتر؟
همانگونه که فوقاً عرض شد واقع بینی اصل اساسی کنش سیاسی است. با این واقعبینی مشخص شد که اصلاحطلبان حاضر در شورا نه یک اکثریت قاطع که یک اقلیت یا نهایتاً یک وزنه میانه هستند. مشخص شد که اصلاحطلبان شورا که اکثرا اولین تجربه حضور خود در شورا را سپری میکنند از لحاظ تجربه فاصله قابل درک با اصولگرایان دارند و مشخص شد که گزینه اصلاحطلب برای تصدی شهرداری همدان که توانایی جذب رأی از سبد اصولگرایان را داشته باشد وجود نداشته است.
با این اوضاع شاید بیراه نباشد که اوضاع شورای شهر همدان را به وضعیت مجلس فعلی تشبیه کنیم. مجلسی که درست است مجلس ششم اصلاحطلب نیست اما مجلس هفتم و هشتم هم نیست. مجلسی است معتدل و معقول. شورای شهر همدان هم با حضور 5 نفر از لیست امید و 6 نفر در فراکسیون امید شورایی تماما اصلاحطلب نیست اما مسلماً شورایی است معتدل. این اعتدال در شورا و توانایی استیضاح شهردار با 6 رأی فراکسیون امید و نیز قدرت صندلیهای ریاست و نایبرئیسی شورا و کمیسیونهای مهم نظیر کمیسیون فرهنگی و سرمایهگذاری که در تصاحب اصلاحطلبان است این امید را زنده میکند که در اداره شهر و شهرداری و شورا نفسی معتدلتر جریان یابد و اصلاحطلبان حاضر در شورا بتوانند با کسب تجربه، خود را آماده رقابت در انتخابات دوره بعد و به دست آوردن کرسیهای بیشتر در شورا کنند.
|