توافق تهران و ریاض پس از ۴ روز مذاکرات فشرده نمایندگان 2 کشور با میانجیگری دولت چین در پکن امضا شد.
توافق اخیر در شرایطی حاصل شد که از اوایل سال گذشته مذاکرات میان هیأتهای 2 کشور به میزبانی بغداد آغاز شده بود. تا اردیبهشت ۱۴۰۱، 5 دور مذاکرات میان طرفین برگزار شد که 3 دور آن غیر علنی و 2 دور پایانی به صورت رسمی بود.
آخرین دور مذاکرات 2 کشور به میزبانی بغداد در اردیبهشت ماه سالجاری برگزار شد. در حالیکه مقرر شده بود، دور جدید مذاکرات در تابستان یا اوایل پاییز برگزار شود، تحت تأثیر ناآرامیهای داخلی ایران و فضای متشنج بینالمللی، گفت وگوهای جدید با تعلیق مواجه شد. با این وجود، پس از قریب به ۱۰ ماه تعلیق، اینبار این نقش سازنده و ویژه شیجینپینگ رئیس جمهوری خلق چین بود که بانی صلح تهران و ریاض شد.
بر اساس توافق حاصل شده، جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی توافق کردهاند ظرف حداکثر 2 ماه، روابط دیپلماتیک خود را از سرگرفته و سفارتخانهها و نمایندگیها را بازگشایی کنند. این توافق واکنشهای گستردهای را به همراه داشتهاست. اما فراتر از پرداختن به واکنشها، آنچه که حائز اهمیت میباشد آن است که این توافق چه پیامدهایی در ابعاد سیاسی خواهد داشت؟.
مهمترین و اصلی ترین پیامد و حتی میتوان گفت عامل اساسی برای پیگیری این توافق را میتوان کاهش تنش در منطقه عنوان کرد، زیرا 2 کشور ایران و عربستان دارای قدرت و نفوذ بسیاری در منطقه هستند که در طول سالهای اخیر و با ایجاد تنش و شکلگیری، روابط 2کشور دچار بحران و خصومت شده بود که میتوان عوارض گسترده و خطرناکی چه برای هر2 کشور و چه برای منطقه داشته باشد. اما حالا با شکلگیری این توافق شاهد وقوع یک نوع ثبات و صلح بین روابط 2کشور خواهیم بود و از تبعات آن وفاق بین 2 دولت برای اهداف مشترک و افزایش آنها و پیشبرد آن است.
پیامد دیگری که میتوان از یاد کرد و اهمیت آن زیاد خواهد بود این است که شاهد گسترش نفوذ چین در منطقه خواهیم بود. چین سالهاست که با افزایش قدرت اقتصادی که به دست آورده با آمریکا درگیر رقابتهای سیاسی و اقتصادی شده است و اینک با ایجاد این توافق میتوان گفت که باید شاهد کاهش نفوذ آمریکا در منطقه باشیم. ابتکار چین در تلاش برای توافق بین 2 رقیب نه تنها برای ثبات منطقهای در خاورمیانه مناسب است، بلکه به نفع ابتکار کمربند و جاده پکن نیز خواهد بود، که به دنبال توسعه زیرساختها در سراسر جهان برای تقویت تجارت است. این موضوع قطعاً از سوی واشنگتن به عنوان اقدامی از سوی پکن برای تشدید رقابت ژئوپلیتیکی خود با آمریکا در خاورمیانه تفسیر خواهد شد.
از سوی دیگر این توافق باعث ایجاد موازنه در بین روابط خارجی ایران خواهد شد و دور از انتظار نیست که اگر بگوییم که این توافق میتواند زمینهساز توافقهای مهمتری همچون برجام باشیم زیرا روابط رژیم صهیونیستی با عربستان به گونهای بود که هر 2 برای مخاصمه با ایران تلاش میکردند و حال که احتمال میرود روابط عربستان با رژیم صهیونیستی بهم خورده یا دچار پیچیدگی شود، میتوان گفت که دسترسی به برجام را یک گام به جلو بردهاست.
در پایان نیز اگر بخواهیم یک درس از این توافق بگیریم آن است که باید در آینده بیشتر مراقب تندروی و تندروها بود. طی سالهای گذشته حتی از سوی مقامهای رسمی دولت نیز انتقاداتی جدی نسبت به جریانها و افرادی که فراتر از اراده عمومی و رسمی به سفارتخانهها حمله میکنند، مطرح شدهاست.
تندروی در هر حالت آن قابل نکوهش است. تندروی چه در ضدیت با غرب یا در قالب نزدیکی به غرب، قابل نقد خواهد بود. اینکه یک جریان خود را سینه چاک در گرایش به یک باور نشان داده و هزینههای گزاف را بر کشور تحمیل کند، ضروریست محدود شود.
|