نتايج كنكور سراسري امسال خيلي از جوانها و دانشپژوهان و مرتبط با آن يعني خانوادههاي ايراني را در شوك فرو برد. اگر دشواري و پيچيدگي يا سهولت و سادگي در سؤالهاي كنكور امسال در تمام رشتههاي آزمون وجود داشت، براي تمام شركتكنندگان بود و هر كس كارت شركت در آزمون سراسري روزهاي 8 و 9 تيرماه را روي سينه خود داشت از شرنگ يا شهد اين رقابت علمي چشيد و شرايط براي همگان يكسان بود. آنكس كه استحقاقش را داشت در رقابت پيش افتاد و آنكس كه به دليلي از عهده پاسخ امتيازآور سؤالها برنيامد، به پس رانده شد.
قديميها مثلي داشتند كه به آدمهاي موفق اطلاق ميشود و آن دسته از افراد جامعه كه در امر تحصيل و گذراندن مدارج علمي به جايي و مقامي ميرسيدند، شامل اين مصداق ميشدند كه فلاني «دود چراغ خورده است». در واقع آن قديميها كه خانهها برق نداشتند و از چراغ لمپا يا گردسوز و پيهسوز براي روشنايي استفاده ميشد، دود اينگونه چراغها هم بيشتر نصيب كساني ميشد كه چراغشان تا سپيدي سحر و طلوغ آفتاب براي مطالعه و كارهاي لازم روشن ميماند و قاعدتاً چنين افرادي كه بيشتر دود چراغ را تحمل ميكردند، نكات بيشتري هم ميآموختند و در رقابت با ديگران موفقتر مينمودند و به اصطلاح «دود چراغ» خورده بودند. در واقع دود چراغ خوردهها راه روشني را براي خويش انتخاب كرده بودند و تصميم و همت داشتند كه با كمترين امكانات به اوج موفقيتها ميرسيدند. يادش بخير روانشاد پروفسور محمود حسابي در بيان خاطرات خود از دوران سختيهاي تحصيل به اين نكته هم اشاره ميكرد كه در ديار غربت در روشنايي كمسوي چراغ تا سحرگاهان مطالعه ميكرد و به دود و بوي گزنده چراغ نفتسوز عادت كرده بودم. با اين حال آن مرد بزرگ از تلاش و رياضت خسته نميشد تا اينكه در بهترين دانشگاههاي بيروت و فرانسه قبول شد و پا به پاي انيشتن پيش رفت تا سرآمد دانشمدان جهان در علم فيزيك گرديد.
دود چراغ براي نسل امروزيها معنا و مفهومي ندارد. نسل امروزيها در كنار تحصيلات معمول ابتدايي و دبيرستان، همهگونه كلاسهاي فوقالعاده تقويتي و دروس كمكي و كتابهاي گرانقيمت حاوي نمونه پرسش و پاسخهاي اساتيد بنام كشور و همچنين دورههاي فشرده آموزشي در آموزشگاههاي علمي را دارند و كمر پدر و مادرها را خم ميكنند تا مگر صاحب رتبه و عنواني دركنكورهاي سراسري بشوند. اما به تحقيق ميتوان گفت تمام رتبه برتريها در كنكور و رشتههاي مختلف علمي از بين كساني هستند كه اگر دود چراغ نخوردهاند ولي به اتكاي دانش و آموختههاي واقعي خود وارد دانشگاه ميشوند. به هر تقدير اراده و همت و صرف فعل خواستن پشتوانه موفقيت در تمام عرصههاي كار و زندگي است. اراده و شناخت و درك واقعي در مراحل زندگي انسان را وادار به تلاش و پيروزي ميكند و پول و امكانات نقش بسيار كوچكي در موفقيتها دارد.
اما چنين حرفها و استدلالهايي باعث نميشود تا از جويايي علت عقبماندگي استان همدان در بستر كنكورهاي سراسري چند سال اخير غافل بمانيم. چرا بعد از تهران شهرها و استانهايي نظير آذربايجان شرقي، مازندران، يزد، شيراز، لرستان به نسبت استانهاي ديگر در جريان كنكور امسال صاحب برترينها در تمام رشتهها هستند اما هيچ اسم و رسم و يادي از همدان نيست.
چرا همدان در رتبهبندي استانها براي آمار ورودي به دانشگاهها در رديفهاي آخر قرار ميگيرد، اما در رتبهبندي براي شناخت استانهاي مسألهدار نظير بيكاري، فرار از ازدواج، طلاق، اعتياد و پرخاشگري عناوين برتر را به خود اختصاص ميدهد؟
شايد بتوان آسمان و ريسمانهاي بسياري رديف كرد و ته قوطيهاي عطاري استدلالهايي پيدا كرد كه بدون رتبه ماندن در رقابتهاي كنكور سراسري با رتبههاي برتر آوردن در ناهنجاريهاي اجتماعي هيچ ارتباط و قرابت فاميلي با هم ندارند، اما عقل و حساب دو، دوتا، چهارتا، اين بار واقعيتهاي تلخي را نشان ميدهد. واقعيت اين است صرفنظر از كيفيت دروس تحصيلي، ادبيات تعليم و تربيت هم به تدريج دچار دگرگوني شده و معلم و دبير در فضاي درس و مدرسه آن پرسشگر و ناخداي هميشگي نيست. اين درست كه چوب و تركه و فلك دانشآموزان سركش و نافرمان از ادبيات تعليم و تربيت حذف شده اما چنين تغيير و حذف و اضافهاي نبايد منجر به سست شدن صلابت و احساس تكليف پدرانه و مادرانه معلم در مدرسه و سر كلاس درس باشد.
واقعيت اين است كه اغلب خانوادههاي ما به لحاظ ناآشنايي با مطالب درسي دانشآموز خود از كنكاش و راهنمايي صحيح آنان عاجز ماندهاند، اما در مدرسه و دبيران عزيز كه با جديت و دلسوزي و پيگيري ميتوانند از دانشآموزان خود بخواهند و بپرسند و دليل بخواهند و دليل بگويند، در كنار آن مديران مدرسه هم اين مسئوليت و اين اجازه را دارند كه كيفيت آموزش و درس و مشق را از معلمان و دبيران خود جويا شوند. مديران مدارس اين حق را هم دارند كه در اوقات منظم و موظف جلسههاي سلسلهوار با معلمان و دبيران خود داشته باشند و به نوبت و تناوب اوليا را هم به اين جلسهها بخوانند. اما آيا در تمام طول سال حتي يكي از اين جلسهها در مدارس ما اتفاق ميافتد؟ مسئولان رتبه بالاي آموزشوپرورش ما هم ميتوانند و موظف هستند و مديون كه مديران مدراس را دائم وارد جريانهاي تعيينكننده و سياستگذاريها و آموزههاي روز نظام تعليم و تربيت ساخته و بر كار مدارس دائم نظارت داشته باشند.
با هدفگذاري و برنامهريزي و برگزاري كارگاههاي آموزشي به جاي همايشها و سمينارهاي تشريفاتي ميتوان روح شاداب و تابان در كالبد بيجان تمام عوامل و عناصر آموزشوپرورش دميده و كسب رتبههاي برتر در كنكورهاي سراسري را هدفگذاري كرد. بنابراين به خودمان اميد ميدهيم كه حق رتبه برتري همدان در كنكورهاي سراسري آينده محفوظ داشته شود.
|