انتخابات 28 خرداد ماه 1400 دارای درسها و عبرتهایی برای صاحبان خرد و اندیشه است.
نکته اول مشارکت حدود 50درصدی مردم علیرغم تمامی نارضایتیها و مشکلات موجود و گلههایی که از عملکردهای مسئولان داشتند و تبلیغات منفی دشمنان خارجی و داخلی و در شرایط کرونایی خود یک رکورد است، زیرا که پیشبینیها و نظرسنجیها نیز از 30درصد تا 45درصد مشارکت را نشان میداد که در این دوره صحت نظرسنجیها بیشتر از خطای آنها بوده و اکثر آنها به واقعیت نزدیک بوده است کما اینکه در استان نیز نظرسنجی روزنامه همدانپیام و رسانه دیجیتال همدانپیام تقریباً با هم همخوانی داشته و به نتایج انتخابات بسیار نزدیک بوده است هم در انتخابات ریاستجمهوری و هم انتخابات شوراها و احتمال رأیآوری افراد در 2انتخابات و همچنین در بهار و کبودراهنگ در هر 3انتخابات به واقعیت نزدیک بوده است.
نکته دیگر اما رکورد میزان مشارکت مردم استان در انتخابات است که با کمال تأسف هم نسبت به انتخابات گذشته کمتر بوده و هم نسبت به میانگین کشوری پایینتر بوده است و هم نسبت به میانگین کشوری پایینتر بوده است.
در شرایطی که احساس میشد به علت وجود یک کاندیدای ریاستجمهوری بومی استان بتواند به افزایش مشارکت مردم کمک نماید ولی این اتفاق در استان نیفتاده است و مشارکت استان 45درصد بوده که نسبت به میانگین کشور که 8/48 درصد است حدود 4درصد کاهش داشته است.
نکته دیگر کاهش و تقلیل جایگاه گروههای مرجع در استان است از احزاب سیاسی گرفته تا رسانهها و اشخاص بانفوذ و حتی بزرگان دینی استان همه مردم را به مشارکت حداکثری در انتخابات دعوت کردند گرچه این دعوت تأثیر مثبت در افزایش مشارکت را داشته و در 10درصدی که هنوز تصمیم به شرکت در انتخابات نگرفته بودند ایجاد انگیزه کرده است کما اینکه در نظرسنجیها نیز میزان مشارکت 38درصد بوده که به 45درصد رسیده است. ولی نشان میدهد که گروههای مرجع بنا به هر دلیلی دیگر تأثیرگذاری مورد انتظار را در بین تودههای مردم ندارند. و آنان خود تصمیم میگیرند آنچه که صلاح میدانند عمل کنند. به نظر میرسد گروههای مرجع 2نقطه ضعف اصلی را دارند اول اینکه با جامعه نخبگانی در ارتباط هستند که معمولاً در انتخابات تأثیرگذاری کمتری دارند تا عامه مردم به ویژه قشرهای متوسط و پایین.
دوم اینکه گروههای مرجع به علت ارتباط کم با قشرهای ذکر شده از مشکلات و خواستههای به حق آنان خبر ندارند. و با آنها احساس همدلی و درک متقابل ندارند که باید در روشهای خود به ویژه نحوه حضور و ارتباط خود در بین مردم تجدیدنظر نمایند. از طرفی هم پدرخواندههای سیاسی باید متوجه شوند که دیگر دوران پدرخواندگیهای سیاسی گذشته و با وجود فضای مجازی و رسانههای تأثیرگذار تصمیمگیریها پشت درهای بسته برای مردم دیگر امکانپذیر نیست.
نکته سوم درخصوص انتخابات شورای شهر همدان است کسب رتبه اول آرای باطله است که آن هم نشاندهنده نارضایتی فزاینده از عملکرد شوراها به ویژه شورای پنجم همدان است. و در این زمینه با کمال تأسف همدان در کنار شهرهای کرج و اراک سومین شهری است که این اتفاق نادر افتاده است کسب این رکورد به هیچ وجه شایسته همدانی که دارالمومنین است و نیز پایتخت تاریخ و تمدن را یدک میکشد نیست. باید از این موضوعات درس بگیریم برای آینده. و یک رکورد دیگر در انتخابات شورای شهر همدان انتخاب نشدن حتی یک زن در بین 15نفر اصلی و علیالبدل شورای شهر است.
که این رکورد نیز به نوعی یک نوع عقبگرد نسبت به دورههای پیشین شورای شهر محسوب میشود. در شرایطی که عکس این رکورد در شهر کوچکی در آذربایجان غربی شهر بوکان به دست آمده و 4زن به شورای شهر راه یافتهاند از بین 7نفر اصلی و علیالبدل درک این اتفاق واقعاً مشکل است که چگونه بانوانی که نصف جامعه هستند حتی حاضر نشدهاند. از بین نامزدهای زن که در بین آنها بانوان متخصص و با تجربه نیز حضور داشتند را انتخاب کنند. گر چه یک نکته مثبت در این موضوع وجود دارد و آن نگاه نکردن جنسیتی در سپردن مسئولیتها به افراد است. ولی از آنجایی که در پستهای مدیریتی انتصابی معمولاً انتظار جامعه به حضور زنان در مدیریتهاست، ولی در انتخابها به آن توجه نکنیم تعارضی است که باید برای خودمان آن را حل نماییم.
به نظر نگارنده شورای شهر همدان برای جبران نقیصه حضور نداشتن زنان در شورای ششم دست به اقدام شجاعانه زده و برای انتخاب شهردار آتی مرکز استان از گزینههای زنان شایسته و متعهد و متخصص نیز مورد بررسی قرار داده و در صورت کسب شایستگیهای لازم شهردار زن انتخاب نماید و یا حداقل در انتخاب شهرداران مناطق 5گانه شهر همدان به این مهم اقدام کند.
البته به کارگیری مشاورین زن در شورای شهر و شهرداریها بهویژه در حوزههای اجتماعی و فرهنگی از ضروریات است که انشاءا... شورای ششم در این زمینه اقدام خواهد کرد.
|