بازتاب رسانهای دیالوگ جنجالی حاجیبابایی و فردوسیپور در برنامه 90 به قدری گسترده بود که تاکنون تحلیلهای گوناگونی در خصوص آن از سوی کارشناسان فوتبال و البته سیاسیون و فعالان رسانهای ارائه شده است.
اینکه در این گفتوگوی تلفنی چه نکاتی حايز اهمیتی بود و چه نتیجهای به دنبال داشت و حتی بازخورد اظهارات نماینده همدان در مجلس شورای اسلامی، به هیچ وجه مقصود این یادداشت نیست.
ما میخواهیم از زوایهای دیگر به چالشی بپردازیم که سالهاست ذهن مردم خوب بویژه جوانان استان و البته رسانهها و حتی در مواردی مسئولان را به خود مشغول نموده است.
این چالش به نوع برخوردها و مواجهه ما با مسائل و موضوعات مهمی چون مسأله تیم پاس برمیگردد که اتفاقاً از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار است.
اینکه در مقطعی با شور و حرارتی وصفناپذیر به جوانان امید دهیم که تحولی در عرصه ورزش استان با آمدن یک تیم بزرگ صورت خواهد گرفت و با ژستی پیروزمندانه و قهرمانانه تصویری بسیار امیدبخش برای مردم ترسیم نماییم و بعدها نیز به کرات آن را بازتاب دهیم اما با گذشت زمان و بویژه روشن شدن ابعاد یک قضیه و بروز مشکلات عدیدهای که معلوم نیست اسباب و علل آن از کجاست، صحنه را خالی و یا سکوت پیشه کنیم نهتنها قابل تأمل است، بلکه اصولاً اینگونه روندها برای افکار عمومی قابل هضم نیست.
ما را چه شده که روزگاری برای ثبت یک افتخار به نام خود از یکدیگر سبقت میگیریم اما همین که اوضاع وفق مراد ما نبود و شرایط طور دیگری رقم خورد، سعی در فرار از ماجرا و یا مسئولیت را به گردن دیگران انداختن داریم.
واقعیت امر آن است که درآمدن پاس به همدان افراد زیادی مؤثر و نقشآفرین بودند که هر یک از آنها در آن ایام با افتخار از اقدام خود دفاع نمودند و حتی روزهای خوب و درخشانی را به مردم وعده دادند.
امروز اما این افراد یا در دسترس نیستند و یا اصولاً خود را درمقام پاسخگویی نمیبینند.
اینجاست که افکار عمومی با این سؤال جدی مواجه میشود که چرا برخیها در هنگام خوشیها و پیروزیها سعی در حضور پررنگ در صحنه دارند و تلاش میکنند هر طور شده خود را سهیم در موفقیتها نشان دهند، اما در سختیها و گرفتاریها که بعضاً همین افراد نیز به نوعی مسبب آن هستند، صحنه را خالی یا بسیار خلوت میبینیم؟!
داستان پاس نمونهای از این چالش بزرگ است که در موارد مشابه نیز مشاهده شده است؛ از این رو بهتر است قدری تأمل کنیم و صادقانه خود را در معرض افکار عمومی قرار دهیم و حواسمان باشد که مردم تیزتر و دقیقتر از هر کسی هستند و تمام حرکات و سکنات ما را بیکموکاست مشاهده میکنند.
از این داستان درس عبرت بگیریم.
|