پایگاه اطلاع رسانی روزنامه همدان پیام
 
تاریخ چاپ : پنجشنبه ، 9 فروردين 1403

کد خبر : 67821

 
به مناسبت سالروز مرگ فئودور داستایوفسکی

"راویِ شرّ ذاتی بشر"
تاریخ خبر : 1394-11-07
نویسنده : فرهاد شکیبا
     
   
     
متن خبر :

  فئودور داستايوفسكي اگر نه بزرگترين و تأثيرگذارترين نويسنده تاريخ ادبيات جهان كه يكي از چند نويسنده‌اي است كه همچنان پس از 200 سال مي‌توان از او نوشت و او را خواند و از اين همه عمق و معني به شگفت آمد. چه آنكه كمتر نويسنده‌اي مانند او در تاريخ ادبيات جهان وجود دارد كه آثارش چنين بحث‌ها و منازعاتي را در روان‌شناسي، جامعه‌شناسي، فلسفه و شاخه‌هاي علوم انساني ايجاد كرده باشد.
فيودور ميخاييلوويچ فرزند دوم خانواده داستايوفسكي در 11 نوامبر 1821 در مسكو به دنيا آمد.پدرش پزشك و از اوكراين به مسكو مهاجرت كرده بود و مادرش دختر يكي از بازرگانان مسكو بود.در سال 1834 همراه برادرش به مدرسه شبانه‌روزي رفت و 3 سال آنجا ماند. در 17 سالگي پدرش و در 18 سالگي مادرش را از دست داد و سال‌ها بعد وقتي داستايوفسكي در اوج شهرت بهترين آثار تاريخ ادبيات را مي‌نوشت، زخم‌هايي كه از جواني به همراه داشت بزرگترين بن‌مايه داستان‌هايش بود: مرگ و حس نزدیکیِ آن به انسان.
نویسندگان هر جامعه غالباً در شرایط و اوضاع سختی زندگی می‌کرده‌اند اما بدون شک داستایوفسکی سخت‌ترین و پردردترین تجربه‌ها را پشت سرگذاشته است.
بازداشت به جرم شرکت در مباحث جوانان آزادی‌خواه، محکومیت به مرگ، تبعید به سیبری، مرگ همسر، بدهکاری‌های مالی که او را مجبور می‌کند از روسیه به سوئیس، ایتالیا، فرانسه و در نهایت انگلیس پناه برد، و همه اینها در کنار دست و پنجه نرم کردن با بیماری صرع گواه زندگی دشوار و سختی‌های داستایوفسکی‌اند که نگرش او به انسان را خلق می‌کنند.
همین تلخکامی‌های زندگی داستایوفسکی موجب می‌شود که او برخلاف تولستوی که به زندگی جامعه فئودالی و شاهزادگان روس می‌پردازد و چخوف که دغدغه جامعه روشنفکری را دارد، در داستان‌هایش به گزارش مشکلات و شرح زندگی پایین‌ترین قشرهای جامعه بپردازد.
 مرگ اما در آثار او نه آن بود كه مردم عادي مي‌پندارند كه از پيري و كهولت سن است. مشهورترين نوشته‌هاي او، جنايت و مكافات و برادران كارامازوف بر مسائل اخلاقي، رفتاري و تضادهاي دروني انسان‌بنيان نهاده شده است.
از نظر داستايوفسكي اعمال انسان به ناچار گاهي به بن‌بست‌هايي برخورد مي‌كند كه نياتِ حتي خيرِ او، ناخواسته به شر تبديل مي‌شوند. در جنايت و مكافات شخصيتي عدالت‌خواه و درستكار تصادفاً دست به جنايتي مي‌زند و همين مكافاتي ابدي براي او رقم مي‌زند. گويي انسان به ناچار در درون خود با نوعي شر روبه‌روست. اين نگاه عميقاً بر فيلسوفان دوران جديد تأثير گذاشته است.
ژان پل‌سارتر و كساني كه از او متأثر بودند نگاه و رويكرد داستايوفسكي به انسان را مي‌ستودند. اگزيستانسياليست‌هاي فرانسوي اگرچه به شرّ ِذاتي بشر اعتقاد داشتند اما هيچگاه به اين توجه نكردند كه نويسنده روس در زندگي شخصي ديدگاهي عرفاني و معنوي داشت و صحبت از شر را در جهت هشداري به انسان در نظر مي‌گرفت. این دوگانگیِ عمیق، داستایوفسکی را تا همیشه منبع الهام همه هنرمندان و نویسندگان کرده است: صحبت از شر ذاتی بشر نه برای مقاصد هیچ انگارانه، بلکه به قصد هشدار و مراقبت از خویشتن.

 
 
نشر و نقل مطالب فقط با ذکر نام روزنامه همدان پیام بلامانع است.