اطراف همدان پر است از روستاهای توریستی بهطوریکه جاذبههای متنوع همچون هوای تمیز و متفاوت، فرهنگ بومی، طبیعت منطقه و حتی منظر –چیدمان خانهها- روستاهای حومه، آنها را برای گردشگران جذاب کرده است اما نیروی دافعه مشترکی در این روستاها وجود دارد که باعث شده این مناطق به نقاط یکبار مصرف برای گردشگران تبدیل شود.
انباشت سرمایه در مرکز استان و سیاست تمرکزگرایی منجر به توسعهنیافتگی و رشد نامساعد برخی روستاهای اطراف شده که در نتیجه این امر، بهرغم دارا بودن پتانسیل و ظرفیتهای لازم روستاها در بخش گردشگری بهدلیل نبود زیرساختها و سرمایهگذاریهای کلان و همچنین نداشتن برنامههای کاربردی، تفاوتهای شهری و روستایی به تضاد و تقابل مرکز- پیرامون تبدیل شده است.
در یک جمله میتوان گفت متولیان امور گردشگری «دافعه» روستاهای پرجاذبه اطراف همدان برای توریستها را جدی نمیگیرندو این از عدم توازن زیرساختهای رفاهی و خدماتی و اقامتی در روستاها کاملا مشهود است.
بازار گردشگری جهان که با همهگیری کرونا بهشدت مورد آسیب قرار گرفت بهمنظور جبران خسارتهای وارده و بازگشت دوباره این صنعت بهدنبال تغییراتی اساسی در سبک سفرها برآمد. گردشگری روستایی و طبیعتگردی مهمترین تغییرات در سبک سفرها بهشمار میرود که طی یک سال اخیر در بسیاری از کشورها مورد استقبال مردم قرار گرفت. در ایران نیز با توجه به محدودیتهای تردد بین استانی، سفرها به روستاهای اطراف شهرها مورد توجه قرار گرفت و سفرهای کوتاه به مناطق اطراف شهر جایگزین سفرهای بین استانی و طولانی شد. باتوجه به اینکه حجم عمده سفرها ممنوع شده است و درحالحاضر با اجرای محدودیت سفرها، روستاهای اطراف همدان بیشتر مورد توجه شهروندان همدانی قرار گرفته است. اما این درحالی است که با سفری کوتاه به روستاهای اطراف همدان متوجه عقبماندگی شدید روستاهای همدان در توسعهیافتگی بهویژه در بازار گردشگری میشویم که این امر تضادهای اساسی مرکز-پیرامون را کاملا نشان میدهد.
با توجه به اسکان بخش عظیمی از جمعیت در شهرها، زندگی روستایی بخشی جذاب برای جمعیت شهرنشینی بهشمار میرود که این امر نقش اساسی در تبدیل شدن روستا به یک مقصد گردشگری دارد.
از این رو توسعه گردشگری منجر به ارتقای سطح روستاها، افزایش توان مالی مردمان روستا، بهبود اوضاع اقتصادی روستاییان و حفظ محیط فرهنگ روستایی میشود.
با این حال توسعه روستاها مبتنی بر روابط هماهنگ و متعادل بین شهر و روستا در راستای دستیابی به توسعه اقتصادی است. اما در همدان بهدلیل انباشت سرمایه در مرکز منجر به روابط نابرابر به نفع شهر و مهاجرت و جاری شدن سرمایهها از روستا به همدان شده و این امر به عقبماندگی روستاها منجر شده است.
به عنوان مثال روستای سیمین یکی از روستاهای منطقه امامزاده محسن در همدان بهدلیل برخورداری از ظرفیتهای لازم بخش گردشگری همچون داشتن باغها، رود خانهها و کوچههای سنگی ، پتانسیل تبدیل شدن به یکی از جاذبههای گردشگری همدان را دارد. اما بهدلیل عدم بهکارگیری راهبردهای مناسب و برنامههای کاربردی در زمینه توسعه روستایی که مهمترین آن ایجاد زیرساختهای گردشگری همچون تاسیسات اقامتی و خدماتی است، منجر به عقبماندگی سطح اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روستا شده است .
بررسیهای همدان پیام نشان میدهد دلایل متعددی برای ایجاد این حجم از تضاد و تقابل بین مرکز و پیرامون وجود دارد که شاید بتوان اولین و مهمترین دلیل را در شناخت ناکافی از پتانسیلها و ظرفیتهای گردشگری پیرامون همدان دانست که این امر ناشی از تعریف نادرست از گردشگری در گردشگران همدان است که گردشگری صرفا سفر به مناطق دور طی مدت زمان نسبتا طولانی تعریف شده و سفرهای یک روزه و کوتاه را مورد توجه قرار ندادهاند.
بنابراین اقداماتی در راستای ایجاد زیرساختها و سرمایهگذاری جهت توسعه روستایی بهویژه در بخش گردشگری صورت نگرفته است. وقوع بحران کرونا و محدودیتهای سفر طی یک سال اخیر این وجهه از سفر را مورد توجه قرار داده که منجر به نمایان کردن توسعهنیافتگی و رشد نامساعد پیرامون همدان شده است.
زمانی پیرامون یک شهر به سمت رشد مساعد پیش میرود که مرکزاستان با سرمایهگذاریهای کلان در این مناطق ، خرید مواد اولیه ، گذراندن اوقات فراغت و خرید محصولات پیرامون توسط مرکز نقش اثربخشی را ایفا کند.
در واقع تعادل و تعامل این دو گروه منجر به ایجاد یک مرکز جدید در پیرامون میشود که به رشد و توسعه روستاها خواهد انجامید که یکی از مهمترین عوامل رشد و توسعه روستاها، رونق بازار گردشگری و ایجاد زیرساختهای لازم برای جذب گردشگر در روستاها است.
اما آنچه ما شاهد هستیم رشد نامساعد در روستاها است که به مهاجرت نیروی کار و سرمایه از روستاها به همدان یا دیگر شهرها بهدلیل بازده بهتر و مطلوبتر بهویژه در بخش درآمدی و سطح زندگی، ناتوانی فعالیتهای اقتصادی روستاها در رقابت با محصولات مرکز، عقبماندگی پیرامون و سرخوردگی از نادیده گرفته شدن ارزشهای پیرامون از سوی مرکز میانجامد که این امر همان اثر قطبی شدن رشد است.
این درحالی است که در توسعه منطقهای تنها تعادل این دو نیرو وجود دارد و تا زمانی که قطبی شدن غالب باشد پیرامون بهصورت ناحیهای عقبمانده و کاملا وابسته به مرکز باقی میماند. تقسیم نامتوازن سرمایه و امکانات و نابرابری میان همدان و روستاهای اطراف آن منجر به بیتوجهی به جاذبههای گردشگری و ایجاد زیرساختهای لازم همچون رفع یا کاهش فقر، ایجاد اشتغال، بهداشت، تامین امنیت غذایی و پایداری محیطزیست شده است.
بنابراین درصورتی روستاهای استان همدان بهویژه روستاهای گردشگری میتواند به یک مقصد مهم گردشگری در راستای توسعه اقتصادی تبدیل شود که فاصله بین شهر و روستا کاهش یابد و برنامهریزان در حوزه کارکردهای اقتصادی شهر و روستاها باید بین شهر و روستا وابستگی دوطرفه و متقابل ایجاد کنند تا هر کدام عملکردهای متنوع و متفابل ویژه خود را بشناسند و از شکاف درآمدی مرکز و پیرامون و تفاوتهای موجود در خدمات و کیفیت معیشت بین آن بکاهند.
|