از بیش از یک دهه پیش موضوع کلان شهری همدان مطرح بوده و علیرغم برجستگی دائمی آن در تریبونها همدان به ازعان مدیران شهری حتی حداقلهای کلانشهری را هم ندارد.
کلانشهری موضوعی بود که در سالهای دهه 80 با ایده «همدان به شعاع 15 کیلومتر» از زبان نماينده وقت تيتر همدان پيام شد مطرح شد و پس از آن یکی از نمایندگان وقت مردم همدان و فامنین در مجلس با پر و بال دادن به آن این موضوع را بیشتر در دهانها انداخت و البته عواید سیاسی نیز برای او در برداشت.
طرح این موضوع اما علیرغم نان داشتن برای تریبون داران برای همدانیها تاکنون آبی نداشته است و اگرچه به تصویب دولت رسیده اما اعتبارش در همان مجموعه دولت و مشخصاً وزارت کشور زیر سؤال رفته است. به این دلیل که وزارت کشور برابر قوانین خود شهرهای بالای یک میلیون نفر جمعیت را کلانشهر میداند و به این ترتیب همدان تا این شرط باید 400 هزار نفری به خود بیفزاید!
اما بیتعارف اگر همین امروز هم ارکان دولت کلانشهری همدان را میپذیرفتند بازهم نشانههای کلانشهری در آن دیده نمیشد. همدان که برخی آقایان از روزهای نخست جلوس خود در مجلس بر گسترش و لوکس شدن آن تأکید داشته و به این واسطه برای خود رأی جمع کردهاند امروز نه طرح جامعی برای کلانشهر شدن دارد و نه بودجه و اعتباری که کیفیت شهرنشینی آن را افزون کند حتي در اين سالها شهردارش نيز در جمع شهرداريهاي کلانشهرهاي کشور نيز دعوت نشده است.
وقت آنست که از مدعیان قدیمی و مصر بر کلانشهر شدن همدان پرسیده شود که در این چند دوره حضورشان در مجلس مشخصاً برای این موضوع آیا تلاش و برنامهای داشتهاند یا فقط بدنبال جملات تیترواری برای مطرح شدن در اذهان عمومی بوده اند؟!
یا مجموعه نخبگان همدان در تهران که دارای نفوذ در مدیریت کلان کشور نیز هستند اساساً در این موضوع اساسی شهر خود چه دستاوردی داشتهاند؟! اینها سؤالاتی است که پاسخهایش بیانگر باور مطرحکنندگان موضوع کلانشهر همدان را عیان میکند.
کلانشهری همدان آنچنان که شهردار جدید همدان - که خود نیز از خانواده بانفوذان در استان میباشد - هنوز در باور همدانیها هم نگنجیده است چه برسد به کابینه دولت و نهادهای اعتباردهنده به کلانشهرها.
به واقع باید گفت که کلانشهری همدان همان اندازهای مطرح بوده که تریبونها ایجاب میکرده وگرنه ورودیهای شهر، برنامهها و ایدههای مدیریت شهری و نوع اعتبارات رسیده همدان را در حوزه زیرساختها ناتوانتر از کلانشهرها نشان میدهد.
امروز مدیریت شهری برای اداره همدان برای دستیابی به درآمدهای جایگزین چاره میکند و این یعنی تخصیص همان 450 تا 500 هزار تومانی که صوفی سهم هر شهروند از بودجه شهرداری عنوان کرده نیز سخت مینماید. این در حالی است که بر اساس گفتههای شهردار، برای هر شهروند اصفهانی یا تبریزی سالی يك میلیون و 200 هزار تومان هزینه میشود و با این تفاسیر همدان برای کلانشهر حالا حالاها کار دارد.
بیتعارف، آنچنان که شهردار جدید همدان نیز دریافته و بر آن تأکید داشته همدان برای اداره خود با موانع درشتی روبهروست که چیرگی بر آن به منزله موفقیت شورای شهر و شهرداری خواهد بود.
کلانشهری پروسهای زمانبر است که نیاز به همراهی مجموعه مدیریتی دراستان، احساس مسئولیت همدانیهای با نفوذ در مرکز و تلاش حداکثری برای جذب اعتبارات در اینباره است. مدعیان سیاستپیشه کلانشهر شدن همدان بهتر است امروز به جای تکرار این ادعا با خود خلوت کنند که در این سالها برای کلانشهری همدان چه کردهاند که از دیگران طلبکار آن میشوند.
|