پایان سال ۹۸ بود که ویروس کرونا در بیشتر نقاط جهان از جمله کشور ایران، سر برآورد و بهمرور در زندگی روزمره جای گرفت، استفاده از ماسک یکی از راهکارهای جلوگیری از ابتلا به این ویروس ناشناخته بود، بهگونهای که دیگر به بخشی از ملزومات پوششی تبدیل شد و هر که به تازه کردن نفس در بیرون از خانه احتیاج دارد، بهناچار از آن استفاده می کند.
ابتدای سال ۹۹ بود که روزنامه همدانپیام در نخستین شماره سال در اوج هیجانزدگی و دستپاچگی مسئولان امر، از طرحی رونمایی کردکه درآن حکیم بوعلی سینا آئینه علم طبابت عصر قدیم و جدید در خانه خود به همراه ماسکی که بر صورت دارد در حال تحقیق و مطالعه است .
در آن روزها این طرح، نمادی برای استان بود تا مردم بدانند که برای مقابله با ویروس کرونا باید همچون حکیم بوعلی سینا استفاده از ماسک را فراموش نکنند و درصورت امکان در منزل بمانند.
چندی بعد مسئولان با تأسی از این حرکت فرهنگی همدانپیام، ماسکی برای مجسمه بوعلی سینا تدارک دیدند تا ماسک زدن پورسینا در معرض دید عموم قرار گیرد، اما آیا بهراستی این حرکتی نمادین بود یا تنها یک حرکت نمایشی!؟ انتظار میرفت پس از اینکه بوعلی سینا را ملبس به ماسک جراحی سهلایه کردند، پس از آن نیز چندین پیوست فرهنگی مشاهده شود؛ اما متأسفانه خبری نبود و پس از چندی نیز ماسک حکیم از روی دهان به روی چانهاش لغزید و چندین هفته مردم این دیار با این صحنه روبهرو شدند و دیده میشد که در مرکز شهر، بازار و کوچه و خیابانها بهراحتی تردد میکنند درحالیکه ماسکی به صورت ندارند، یا از آن برای گرم کردن چانه استفاده میکنند و یا اینکه آن را بهصورت گوشواره آویزه گوش خود کردهاند تا مبادا به ویروس کرونا مبتلا شوند!
کرونا آمد تا بدانیم همه ما نسبت به جامعه و اطرافیان خود مسئولیم و ماسک زدن به نوعی ابراز علاقه تبدیل شد تا با استفاده از آن به هم بگوییم جان شما برای من عزیز است.
مهدی کلوندی
|