امروزه در دنیا بسیاری کشورها هستند که به علتهای گوناگون از جمله استعمارزدگی یا فقر شدید منابع ملی و درگیریهای ناخواسته نظامی، دچار مشکلات گوناگون اجتماعی و گرسنگی میباشند.
در چنین کشورهایی، دولتها ناگزیر چنانچه خیلی هم بخواهند به فکر نجات ملتهای خود از فقر و گرسنگی باشند، دنبال منابع مالی برای تأمین معیشت حداقلی مردم خواهند بود و توسعه عمومی جوامع خود را در اولویتهای چندم قرار میدهند؛ غافل از اینکه با چنین اولویتبندیها نهتنها هیچوقت قادر نخواهند شد کشور و مردم خود را سیر کنند، بلکه مادامالعمر تمام راههای دستیابی به پیشرفت را نیز بهروی خود بسته خواهند دید. واقعیت این است که برای کشورها و ملتهای توسعهیافته و درحال رشد از ابتدا و یا در پی تحولات بزرگ اجتماعی نظیر انقلاب حفظ استقلال از همه لحاظ آن بسیار مهمتر و در درجه نخست اولویت قرار میگیرد و هر ملت و دولتهای آن وقتی دغدغه استقلال و عدم وابستگی به کشورهای قدرتمند داشته باشند با متانت طبع و شکیبایی و استقامت تلاش میکنند با خلاقیتهای انقلابی و عرق ملی بسترهای خودکفایی برای خود را بپیمایند و جامعه را به ساحل نجات از هر نوع وابستگی و رفاه آرمانی برسانند.
کشورها و ملتهای شناختهشدهای نظیر هندوستان، کره شمالی، کره جنوبی، ژاپن و آلمان پس از جنگ جهانی و حتی همین ترکیه در بیخ گوش خودمان، گرسنگی و سختیهای فراوانی را از حداقل 8 دهه پیش تاکنون تحمل کردهاند و برخی بهطور کامل و برخی نیز به نسبت جوامع خود را به مرحله پیشرفت عمومی رسانیده و اکنون آقایی میکنند.
باید توجه داشت که انقلاب اسلامی در کشورمان تفاوتهای قابل تأملی با انقلابهای دهههای گذشته در جهان دارد و یکی از این تفاوتها که بسیار هم بزرگ و تحلیلبرانگیز میباشد، به درازا کشیدن تحولات و حوادث پس از پیروزی انقلاب در کشورمان است! بسیار اتفاق افتاده که جوامع دیگر یک یا ۲ و ۳ سال پس از انقلاب خود، وارد بسترهای بدون دغدغه سازندگی و رفرمهای انقلابی خود شدهاند و روابط بینالمللی خود با کشورهای دیگر را نیز باوجود اختلافنظرهای ایدئولوژیکی برقرار کرده و در جستوجوی منافع ملی و راهبردی هستند، ولیکن کشور و دولت ما پس از گذشت ۴۰ سال از انقلاب هنوز هم بیشترین انرژی و سرمایههای خود را برای خنثیسازی دشمنی دولتهای بیگانه با انقلاب اسلامی گذاشته است و جنگ سرد و گرم دشمنان و مخالفان استقلال واقعی ایران هنوز ادامه دارد.
این نشان میدهد که ایران عزیز ما از لحاظ موقعیت جغرافیایی و معادلات بینالمللی و منابع عظیم ملی برای قدرتهای استعمارگر و زیادهطلب چقدر اهمیت دارد و نقش ایران در تعیین سرنوشت خاورمیانه چقدر مهم و راهبردی است!
در واقع مردم بزرگ ایران میدانند بهدست آوردن استقلال واقعی و حفظ آن برای این کشور چقدر اهمیت دارد و چه هزینه سنگینی باید برای اثبات شایستگی خود نزد جهانیان بپردازیم. متأسفانه در چنین شرایطی دشمنان عقب رانده شده به هر طریقی و با نقشههای موذیانه از جمله با گسترده کردن روزبهروز دامنه تحریمهای خود علیه ایران تلاش میکنند جامعه ما را به سمت و سوی ایجاد مشکلات معیشتی بکشانند.
ممکن است با طرح این موضوع در این نوشتار این پرسش پیش آید که مشکلات معیشتی در سرزمین ثروتمند ایران معنا و مفهومی ندارد و در کشوری که باوجود مشکلات زیاد برای قشرهای کمدرآمد و حقوقبگیر، بسیاری مردم بهجای آرد و آذوقه و مایحتاج روزمره، طلا و جواهر و خودروهای لوکس و گرانقیمت و حتی خانه و ویلاهای ییلاقی و قشلاقی و انواع لوازم خانگی غیرضروری میخرند و ذخیرهسازی میکنند، فقر و گرسنگی چه جایی دارد؟! اما باید قبول کرد که برای از پا در آوردن یک ملت میشود هر لقمهای را چه لقمه خالی و چه لقمه چرب و چیلی مسموم کرد و با ایجاد کمبودهای مصنوعی و بازار سیاه و جنگ روانی و شایعات نگرانکننده، مردم را بهستوه آورد.
متأسفانه هماینک در جامعه ما شرایطی بهوجود آمده که میشود سایههای شوم رضایتمندی دشمن از این شرایط را احساس کرد! چون بهنظر میآید تغییر نگرشهای فرهنگی به نوع رفاه و آسایش در زندگی خانوادگی و اجتماعی در جامعه امروز ایران دارد جای ارزشهای معنوی و انسانی و کرامت مردانگی را میگیرد و کیفیت معیشتی به ارزش روز تبدیل میشود. کیفیت دروغینی که باید به هر قیمت تلخی حاصل شود.
امروزه متأسفانه در برخی فضای مجازی که به اسم گروههایی بیهویت هرروز گستردهترمیشود، موضوعات و مطالبی بسیار لوث و خنک رد و بدل میشود که اغلب در راستای تخریب ارزشهای راستین دینی و فرهنگ ملی و بیثبات ساختن باورهای استقلالطلبانه مردم ما است و زهری به جان جامعه تزریق میشود که بهسختی شاید بتوان پادزهر آن را چاره کرد. متأسفانه توطئه تخریب وقار و شخصیت جامعه ایرانی خیلی وقت است که شکل گرفته و میخزد. شخصیت و وقار اصیل نسل ایرانی که با هر معیشت و با هر کیفیتی قابل معامله نیست.
|