پایگاه اطلاع رسانی روزنامه همدان پیام
 
تاریخ چاپ : شنبه ، 15 ارديبهشت 1403

کد خبر : 80273

 
چنين بلايايي درون‌سوز!
تاریخ خبر : 1396-05-03
     
   
     
متن خبر :

در خبرها آمده بود پدر يك خانواده 5 نفري به خاطر كمتر از 2 ميليون تومان بدهكاري روانه زندان همدان شده است. خوشبختانه مدت حبس اين پيرمرد زحمتكش و بدهكار حدود يك هفته بيشتر به طول نينجاميد. چون يكي از خيل افراد خوش‌قلب و خيّر كه اين خبر را خوانده بود، آستين همت بالا زد و با پرداخت اصل بدهي راه خلاصي او از محبس را هموار ساخت. اما اين پايان تمام گرفتاري‌ها و بدهكاري صدها انسان درمانده در جامعه ما نيست و اين يكي از پرونده‌اي اينچنيني است كه از حسن تصادف سر از رسانه‌ها درآورد و يكبار ديگر خون هموطنان نوع‌دوست و مهربان به جوش آمد و همنوعي از زندان رست.
خاطرم هست حدود 16 سال پيش چنين پرونده‌اي با مبلغي به مراتب كمتر در زندان شهر كرمانشاه به گوش رسانه‌ها رسيد و موجي از عاطفه و مهرباني در سراسر كشور به راه افتاد. آن سال يك زوج سالخورده از شهر شيراز كمر همت بسته و با اهداي مبلغ 20 ميليون تومان زمينه آزادي تعدادي از زندانيان بدهكار را فراهم ساختند و از تهران و خودِ شهر كرمانشاه نيز افراد زيادي براي كمك به آزادي زندانيان بدهكار اعلام آمادگي كردند.
 موضوع خيلي گويا و اما تكان‌دهنده است. به واقع قلب هر انسان نوعدوستي از اين خبر به درد مي‌آيد. مگر افراد مستأصلي كه براي چندصد هزار تومان بدهي سر تسليم فرود مي‌آورند، كيستند؟ راحت مي‌توان حدس زد. مثلاً چنين فرد درمانده‌اي در همدان از حاشيه‌نشينان اين كلان‌شهر است كه روزگاري با داشته‌ها و نداشته‌هايش همراه آبرو و اعتبار روستانشين بوده و به هزار دليل مهاجرت كرده است، بلكه با درآمد و شرايط بهتر، آينده و وضعيت خوبي براي خانواده‌اش فراهم سازد. اما دريغا كه چنين تصور نزد اكثر غريب به اتفاق مهاجران روستايي خيال خامي بيش نيست و چه بسا حتي اجاره‌بهاي يك خانه بي‌دروپيكر را هم در حاشيه‌ترين نقطه شهر رؤياهايت نتواني پرداخت كني و به خاطر آن سر از زندان درآوري!!!
اين تراژدي تلخ سرنوشت بسياري از مردمان و ساكنان نه‌تنها روستايي بلكه شهري و فارسي‌بلد شهر ماست و كافي است از سر حوصله و كسب آگاهي سري به محاكم شوراي حل اختلاف همدان يا هر شهر ديگر بزني و بداني چگونه اوراق بهاداري نظير چك و سفته و نظاير آن باارقامي به مراتب ريزتر از 2 ميلیون و 5/1 ميليون روي هوا پراكنده‌اند و خيل بدهكاران و بستانكاران از سروكول هم بالا مي‌روند تا مگر يكي حكم زندان بستاند و يكي هم از سر مهر و گذشت حكم برائت!
اين شرايط بخشي از تمام علت‌ها و معلول‌هاست؛ چراكه به علت همين بدهكاري‌هاي ريز و لاعلاجي‌هاي ملال‌آور، صف‌هاي طويلي از ضارب و مضروب، سارق و مالخر و مالباخته و معتاد و موادفروش و زنان و مردان جوان به جان آمده از زندگي برزخي و تلخ و خالي از سفره نان، تشكيل شده است و خدا بدهد حوصله و شكيبايي و علم  عدالت خدابين تا اين همه كرختي و كژي و عصيان را به قرار و مدار و مدارا بياورد و دريچه‌اي به آرامش و اميد دلخوشي بگشايد.
خاطرمان باشد اين بدهي كمتر از 2 ميليون تومان معادل همان هزينه پذيرايي با محاسبه ارزش افزوده براي يك خانواده 6 نفره در يكي از  هتل‌هاي 5 ستاره شهر ماست ولي خوب حكم تقدير است كه بايد يكي را صدگونه نعمت و يكي را هم قرصي جو آغشته به خون باشد!!
به راستي كه چرا اينچنين؟ چرا همه شلوغي‌ها و گرفتاري‌ها و پرچم‌هاي برافراشته محاكم قضايي و حقوقي ما براي حل‌وفصل بده‌وبستان‌هاي سردردآورد؟! باور كنيد هزينه تشكيل يك محكمه از حقوق قاضي و كارمند و آب و برق و  گاز و دفتر در يك وقت معين نيم ساعته بسيار فراتر از ارزش يك دعواي 2 ميليون توماني است!!! آيا نمي‌شود درصدي از مجموع تمام چنين محاكم و دعاوي را در جايي ديگر و در مجمعي ديگر خرج كرد و تدبير كرد تا كار به كلانتري و دادگاه و پرونده‌هاي اينچنيني نينجامد!؟ آيا نمي‌شود علاج تمام وقايع اين چنينی را قبل از وقوع كرد؟ يا نمي‌شود ابتدا در روستاها و شهرهاي كوچك كار و مشغله و آباداني به وجود آورد تا بر بار مشكلات شهرها، سربار و سربار و سربار اضافه نشود؟ آيا نمي‌شود در همين شهر خودمان همدان چند كارخانه و واحد توليدي قرص و محكم حداكثر براي اشتغال 10 هزار نفر جوان تحصيلكرده ايجاد كرد تا اين همه مشاغل بي‌دروپيكر واسطه‌اي و مصرفي بي‌سرانجام مثل علف هرز از زمين لم‌يزرع شهرهاي استان نرويد؟! آخر چقدر فلافلي، كبابي و ساندويچي و سوپرماركتي و رنگ‌موفروشي، مسافركشي وغيره و... كه بيشتر از جمعيت كل شهرها و ظرفيت گردشگري و خدمات مورد نياز جامعه بايد رديف شود تا حداقل درآمد آن معادل اجاره مغازه‌داري آن باشد؟!
نتيجه چنين كار و كاسبي و فعاليت اقتصادي بي‌ضابطه و بي‌قاعده سرانجام بدهكاري ريز و متوسط است و اثرات ناخواسته آن هم عذاب وجدان، دلهره و نگراني و افسردگي خانواده‌هاست و هيچ دستاورد مفيدي عايد جامعه نمي‌شود. اينگونه مسائل ريز و ناديده و نانوشته است كه جامعه‌اي را از درون مي‌پوساند و به سمت ناهنجاري‌ها و بار گران براي دولت‌ها مي‌كشاند. بايد پذيرفت اگر بشود جلوي ضرر را از هر كجا بگيريم، متحمل ضررهاي بيشتر در آينده نخواهيم شد!

 
 
نشر و نقل مطالب فقط با ذکر نام روزنامه همدان پیام بلامانع است.