1403-02-021403-02-12bool(false) پایگاه اطلاع رسانی روزنامه همدان پیام
 
تاریخ چاپ : چهارشنبه ، 12 ارديبهشت 1403

کد خبر : 121231

 
پدربزرگ و مادربزرگ‌ها کلاس‌آنلاین می‌روند
تاریخ خبر : 1400-09-27
     
 
 
     
متن خبر :

 با ادامه واکسیناسیون و روند رو به بهبودی که در کنترل بیماری اتفاق افتاد خیلی از ادارات، که پیش از این به‌صورت دورکاری فعالیت داشتند به حالت عادی برگشتند و مدارس هم بازگشایی شدند به عبارتی دانش‌آموزانی که پیش از این در ایام کرونا در کلاس‌های مجازی شرکت می‌کردند و والدین در کنارشان بودند حالا باید پس از 2سال به شرایط قبل زندگی خود بازگردند.
خیلی از این دانش‌آموزان که والدین شاغلی دارند این روزها مجبورند در کنار مادربزرگ و پدربزرگ‌هایشان کلاس‌های مجازی خود را پشت سر گذارند و این اتفاق برای مادربزرگ‌ها در بسیاری از روزها تبدیل به یک چالش اساسی می‌شود.
اعظم 50 ساله و مادربزرگ پارمیس است که امسال سال دوم ابتدایی است به خبرنگار ما می‌گوید: عروس من پرستار است و پسرم هم کارمند، برای همین هر روز نوه‌ام از صبح منزل ما است تا غروب، حتی روزهایی هم که باید مدرسه برود من او را می‌برم و روزهایی هم که آنلاین باید سرکلاس باشد من باید پا به پایش بنشینم تا کلاس‌هایش تمام شود.
او می‌افزاید: بعضی از روزها اینترنت مشکل دارد و من هم که از آن سر در نمی‌آورم به خاطر همین پارمیس برای حضور در کلاسش به مشکل می‌خورد و همه چیز را از چشم من می‌بینید و گلایه می‌کند که چرا من بلد نیستم کاری برایش کنم که اینترنت درست شود.
او می‌گوید: با اینکه خیلی به اینترنت و این چیزها وارد نیستم، اما از صبح همه کارهای خانه را کنار می‌گذارم و پیش نوه‌ام می‌نشینم که یک وقت از کلاس درس خارج نشود، کتاب و درس اینها هم که با زمان ما خیلی فرق دارد.
او ادامه می‌دهد: با اینکه تا قبل از این فقط با گوشی جواب تماس و پیامک می‌دادم، اما برای اینکه بتوانم به نوه‌ام کمک کنم این روزها هر شب مشغول به گوشی و اینترنتم که بتوانم حداقل کاری برای نوه‌ام کنم.
اصغر پدربزرگ رهام است و 65 سال دارد و می‌گوید: دخترم کارمند است و سال‌هاست که همسرم به رحمت خدا رفته است برای همین همیشه از همان روزهای اول که مدارس مجازی شد، دخترم، رهام را خانه ما می‌گذاشت و من نگهداری می‌کردم اینطوری هم از تنهایی درمی‌آمدم و هم کمک‌حال دخترم بودم.
او ادامه می‌دهد: رهام کلاس چهارم است و ما با هم سرکلاس‌های درس آنلاین می‌شویم، کلاس که تمام می‌شود با هم ناهار می‌خوریم، بازی می‌کنیم و منتظر می‌مانیم تا دخترم از اداره برای بردن رهام برگردد.
او دوست دارد نوه‌اش فردی مستقل بار آید و می‌افزاید: چون رهام در سن رشد است و نیاز به آموزش دارد دوست دارم درست مثل فرزندانم او هم مستقل بزرگ شود برای همین روزهایی که پیش من است سعی می‌کنم برخی از مسئولیت‌های خانه را به او بدهم و جالب است که با این کار احساس می‌کند بزرگ شده و می‌گوید بابابزرگ من دارم مرد می‌شم!
زهرا که بازنشسته آموزش و پرورش است و 2 نوه دوقلو از پسرش به نام‌های رها و سها دارد، می‌گوید: 30 سال معلم هزاران دانش‌آموز بودم و بهترین خاطراتم را از لحظه‌هایی دارم که در مدرسه کنارشان بودم و تک‌تک بچه‌ها را چهره به چهره می‌شناختم و می‌دانستم در کدام درس مشکل دارند و سعی می‌کردم ضعفشان را برطرف کنم.
او می‌افزاید: نوه‌هام استعداد خوبی دارند و حالا امسال به کلاس ششم می‌روند، اما چون از بچگی عادت دارند که وقتی عروس و پسرم سرکار می‌روند پیش من بمانند هنوز هم پس از سال‌ها از صبح تا غروب را ما کنار هم می‌گذرانیم.
او ادامه می‌دهد: چون خودم معلم بودم به نوه‌هایم آموزش دادم و کلاس سوم ابتدایی را جهشی خواندند، البته این ماجرا مربوط به قبل از کرونا می‌شود، از وقتی که کرونا آمد همه چیز تغییر کرد و احساس می‌کنم حتی از نظر درسی نوه‌هایم نسبت به قبل ضعیف‌تر شده‌اند.
او می‌گوید: گاهی اوقات خانم معلم پیام می‌دهد، اما نوه‌هایم می‌گویند که برایشان چیزی نیامده و کلافه می‌شوند، با هزار بدبختی تکالیف مدرسه را سعی می‌کنم در حد توانم برایشان مرور کنم، اما خوب روش معلم‌های امروزی فرق دارد، اصلاً کتاب‌ها عوض شده و راستش را بخواهید من هم خیلی سر درنمی‌آورم.

 

 
 
نشر و نقل مطالب فقط با ذکر نام روزنامه همدان پیام بلامانع است.