براساس آنچه در زمان پیشبینی شده برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ توسط وزارت کشور آمده است، تقریبا ۹ ماه تا این انتخابات مهم و سرنوشتساز باقی مانده است.
با توجه به تجارب دورههای پیشین و البته فضای سیاسی جامعه، فعالیتها، تحرکات و کنشهای هرچند نامحسوس و غیررسمی از سوی اشخاص و گروههای سیاسی در ماههای آتی امری طبیعی و حتی مورد انتظار است؛ زیرا اهمیت و حساسیت چنین انتخاباتی ایجاب میکند که جریانهای سیاسی برنامهمحور و با استراتژی مشخص وارد میدان شوند.
همین جا باید 2 مقوله کاملا متفاوت را از هم تفکیک کنیم. یکی سیاستزدگی و به حاشیه کشاندن فعالیتهای جاری کشور به بهانه انتخابات که این خواسته و هدف دشمنان است و دیگری پرداختن به مباحث انتخابات براساس یک استراتژی که با توجه به سرنوشتساز بودن و اهمیت انتخابات ریاست جمهوری، امری ضروری است.
بر این اساس جامعه باید پویایی خود را حفظ کند و فعالان سیاسی بهگونهای عمل کنند که شور و نشاط سیاسی و اجتماعی در بین مردم تقویت شود.
درحالحاضر 2 جناح عمده سیاسی در کشور (اصلاحطلبان و اصولگرایان) هریک از نگاه و زاویه دید خود بهعلاوه اهداف موردنظر به مقوله انتخابات مینگرند و بهقطع برنامههایی برای ماههای آتی درنظر دارند.
بهطور طبیعی انتظار عمومی از جریانهای سیاسی معرفی کاندیداهای ریاست جمهوری سیزدهم در موعد مقرر و زمان مشخص و مناسب است که بالاخره اتفاق خواهد افتاد، هرچند تا همین حالا چهرههایی از بین سیاسیون با تفکرات متفاوت در فضای رسانهای بهعنوان نامزدهای احتمالی ریاست جمهوری مطرح شدهاند.
نکته مهمتر اما اهداف و برنامههای کاندیداها در حوزههای سیاست داخلی و خارجی برای اداره کشور و پیشبرد امور اجرایی است که با توجه به سیاستهای کلان نظام، اهداف راهبردی و شرایط امروز کشور باید طراحی و به افکار عمومی عرضه شود.
در نگاه کلی به گذشته، حال و آینده به این نکته مهم میرسیم که مسیرهایی را رفته و موفقیتهای بزرگی بهدست آوردهایم، فرصتها و امکاناتی در اختیار داریم، چالشهایی فراروی جامعه است و مسائل و مشکلاتی وجود دارد که باید برای آنها چارهاندیشی شود.
مهم آن است که برنامه ما برای آینده کشور مشخص شود تا راههای نرفته در راستای توسعه را بهخوبی شناسایی و برای حرکت موفق در آن راهکار پیدا کنیم.
از این روست که فراتر از چهرهها و مصادیق باید به برنامهها اندیشید و اینکه استراتژی ما برای آینده کشور و البته راهکارهای اجرایی برای عبور از وضع موجود و دستیابی به وضع مطلوب مشخص و روشن گردد.
انتخابات ۱۴۰۰ میتواند آغاز راهی باشد که مردم براساس ارزیابی خود از برنامهها و البته توانمندی افراد برای آینده جامعه ترسیم و انتخاب خواهند کرد، مشروط بر آنکه جریانهای سیاسی با درک درستتر و دقیقتر از شرایط موجود و نگاه علمی و کارشناسانه و در عینحال واقعبینانه به آینده، به رسالت خود در این زمینه بهخوبی عمل کنند و برنامهای جامع و مشخص برای پیشرفت جامعه به افکار عمومی ارائه کنند.
به هر حال نگاه ما به انتخابات ۱۴۰۰ باید مبتنی بر یک استراتژی مشخص برای آینده کشور باشد؛ بهگونهایکه هم شرایط موجود و هم الزامات آینده در آن لحاظ گردد.
در چنین شرایطی است که میتوان به یک انتخابات پرشور و پرثمر امیدوار شد و خرداد ۱۴۰۰ را درخشان دید.
|