هر سال به نام یکی از مفاخر، بزرگان، شعرا و ادبیان همدان نامگذاری شده است که امسال به نام باباطاهر، شاعر دوبیتیسرای شهر همدان نامگذاری شده است که امیدواریم بتوانیم این شاعر نامی را بیش از پیش شناخته و بشناسانیم.
به گزارش فارس، باباطاهر همدانی، معروف به «باباطاهر عریان»، عارف، شاعر و دوبیتیسرای اواخر سده چهارم و اواسط سده پنجم هجری است.
درباره خاندان، سال تولد و وفات، نحوه معاش و طریق کسب دانش و معرفت و مسلک عارفانه او، از منابع قدیم، اطلاعات دقیق و روشنى وجود ندارد اما آنچه از گذشتگان به ما رسیده است یادکردی از زیست عارفانه و خوی درویشی اوست و این از نام او هویداست.
«بابا» لقبی بوده که در گذشته به پیران وارسته میدادهاند و «عریان» به دلیل بریدن وی از تعلقات دنیوی بوده است.
ترانههای شورانگیز این بابای همدانی با لهجه دلپذیر لری، ترجمان روح و قلب حساس و پرسوز این عارف گرانمایه است و اهل ذوق را با جذبه خاص تحت تأثیر خود قرار میدهد.
دوبیتیهای عاشقانه باباطاهر چنان در دل و جان اهل شعر و ادب نفوذ کرده که پس از گذشت سالیان دراز هنوز هم میتواند عشق را در دلهای عشاق زنده کند و تسکینی برای زخم عاشقان باشد.
باباطاهر در شهر قدیمی همدان زندگی خود را به گمنامی سپری میکرد و به تدریج در اثر پاکی درون، خودسازی و بیعلاقگی به دنیا دارای کراماتی شد که نام او را بر زبانها انداخت.
گویند که در هنگام ورود طغرل شاه سلجوقی به همدان، باباطاهر در قید حیات بوده و ملاقاتی میان وی و امیر سلجوقی روی داده است، این دیدار تأثیر شگرفی بر طغرل برجای میگذارد که شرح آن چنین آمده است: «شنیدم که چون سلطان طغرلبیگ به همدان آمد، از اولیا سه پیر بودند: باباطاهر، باباجعفر و شیخ همشا که در کوهکی بر همدان که آن را خضر خوانند، ایستاده بودند.
سلطان گفت: آنچه تو فرمایی، بابا گفت: آن کن که خدا میفرماید: اناا... یأمر بالعدل والاحسان. سلطان بگریست و گفت: چنین کنم. بابا دستش بگرفت و گفت: پذیرفتی؟ سلطان گفت آری.»
آری؛ باباطاهر عارف و دوبیتیسرای همدانی، عشق به خداوند را در طبیعت و انسان بودن میدانست و در کلام این پیر عارف، بارها از کوهستان، دشت و رودخانههای زیبای ایران زمین اشعاری سروده شده، اشعاری که برگرفته از رنگ و بوی ستاش پروردگار است.
پند و اندرزهای باباطاهر که در اشعارش مکرر وجود دارد، انسانها را به ارزش نهادن به زندگی سفارش میکند، آن زندگی که در آن کمال و طی درجات انسانیت گوشزد میشود.
با وجود اینکه این شاعر شهیر سالها در این شهر زیسته و آرامگاهش در یکی از میادین بزرگ همدان جای گرفته است، اما همچنان بسیاری از گردشگران و حتی خود همدانیها از کنار مزار این عارف نامی میگذرند، دریغ از اینکه ساعتی در کنار آرامگاهش دوبیتی بخوانند و خیال خود را به اشعار نابش گره بزنند.
همانطور که گفته شد امسال به نام شاعر دوبیتیسرای شهر، باباطاهر عریان نامگذاری شده است و در اواخر سال نیز همایش ملی هزاره باباطاهر با همکاری دانشگاه بوعلیسینا برگزار خواهد شد.
بر این اساس با توجه به برگزاری کنگره ملی هزاره باباطاهر، یکی از اساتید دانشگاه بوعلیسینا و پژوهشگر حوزه ادبیات برای آشنایی بیشتر نسل کنونی با این شاعر بزرگ مطالبی را بیان و اظهار کرد: متأسفانه جزئیات زندگی اغلب بزرگان حتی شعرایی چون حافظ و عینالقضات بر ما روشن نیست و اسناد و مدارک کم است و در مورد باباطاهر این مطالب کمتر است.
مهدی شریفیان ادامه داد: باباطاهر در اواخر قرن پنجم در همدان و در عصر سلجوقیان زندگی میکرده و از عارفان برجسته به شمار میرود به طوری که در همدان نیز طغرل به دیدن ایشان آمده زیرا شخصیت اثرگذاری بوده است.
وی با بیان اینکه دیدار شاه از این عارف و شاعر برجسته همدانی نشاندهنده این بود که شأن علمی و عرفانی باباطاهر به قدری بزرگ و برجسته است که آوازه آن در خارج از مرزهای ایران به گوش فردی چون طغرل رسیده است، گفت: طغرل شاه برای تبرک جستن به خدمت باباطاهر میرسد.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: در تاریخ راوندی نوشته شده است، «وقتی طغرل خدمت باباطاهر میرسد؛ طغرل میگوید مرا نصیحتی کن که باباطاهر میگوید: در عدالت باش و عدالت پیشه کن و بعد با ابریقی از جنس سفال که وضو میگرفت، تکهای را کنده در انگشت طغرل میکند و میگوید تو را به خدا سپردم.
وی بیان کرد: طغرل این تکه سفالی را همواره در انگشتان خود داشت و معتقد بود که او را از بلا محفوظ نگه میدارد.
شریفیان مایه و پایه شناخت باباطاهر را ترانههای باباطاهر دانست و گفت: اشعار دوبیتی باباطاهر باعث شهرتش شده و قطعاً مردم ما از طریق این ترانهها باباطاهر و افکار و اندیشههای او را میشناسند.
وی با تأکید بر اینکه ترانهها چون ساده بیان شده همه مردم با آن انس پیدا میکنند، تصریح کرد: اشعاری چون اشعار حافظ فهم آن دشوار است اما اشعار باباطاهر معانی بسیار پیچیده دارد و این شاعر عارف، کلام عرفانی و اسلامی را در قالب کلام کوچه و بازار بیان کرده است.
این پژوهشگر حوزه ادبیات خاطرنشان کرد: علاوه بر اینکه باباطاهر در بین نخبگان جایگاه شایستهای دارد، در بین عوام مردم، حتی بیسوادان جایگاه خوبی داشته و دارد و بسیاری از ترانههای باباطاهر را مردم حفظ هستند و میخوانند.
وی در خصوص نبود جزئیاتی از زندگی باباطاهر یادآور شد: اگر چه اطلاعی از جزئیات زندگی باباطاهر نداریم، اما همین ترانههایی که باقی مانده و میخوانیم و لذت میبریم میتوانیم با دنیای باباطاهر ارتباط پیدا کنیم و این خود بسیار ارزشمند است.
شریفیان با اشاره به زبان و لهجه باباطاهر نیز خاطرنشان کرد: آنچه ثابت شده اینکه این ترانهها به لهجه لری و یا شباهت به لهجه لری دارد زیرا در همدان بخشی از مردم به زبان لری بودند و اکنون نیز شعبههای فرهنگی در همدان، لر، ترک و فارس است.
وی با بیان اینکه به تدریج لهجه لر به زبان فارسی امروز سایش پیدا کرده است، گفت: زبان لری لهجهای از زبان فارس است و خود زبان متفاوتی نیست بلکه فقط برخی کلمات جور دیگری تلفظ میشود که فهم آن راحت است.
این استاد دانشگاه در خصوص وضعیت دوبیتیسرایی در کشور و گرایش دانشجویان ادبیات به این مقوله تصریح کرد: باباطاهر چون حافظ و سعدی جزو دروس دانشگاهی نیست و دلیل آن نیز این است که زبان باباطاهر، زبان تدریس و آموزش نبوده و بسیار ساده، روان و محاورهای است.
وی گفت: کتاب باباطاهر به لحاظ حجمی نیز حجم زیادی ندارد، اما وقتی تحقیق در متون عرفانی ایران یا تحقیق در متون نثر عرفان داریم، قطعاً باباطاهر هم مورد مطالعه قرار میگیرد.
شریفیان با تأکید بر اینکه پیرامون نمایان شدن شخصیت باباطاهر کتب زیادی نوشته شده است، خاطرنشان کرد: امیدواریم در این همایش نمایشگاهی از مقالات و کتابهای برجستهای که تاکنون در خصوص باباطاهر نوشته شده، عرضه شود که آثار برجستهای است.
|