|
انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا در روزهای پایانی تبلیغات خود بسر می برد و فرصتی تا روز انتخاب باقی نمانده است. هفته ای که در زمان بندی ادوار انتخاباتی در ایران به هفته طلایی مشهور است.
در واقع به این معنی طلایی شناخته شده که سطح عمومی جامعه و گروههای کم بهره از رسانه ها و خرد جامعه در این هفته اقدام به تصمیم نهایی برای گزینش کاندیدای خود دست می زنند از این رو متراکم ترین برنامه های تبلیغاتی را کاندیداها به طور معمول در این هفته به سمت جامعه سرازیر می کنند.
آنچه اما روی سخن ماست مسئولیت پذیری شهروندانی است که هنوز وارد حوزه تصمیم گیری نشده و در جستجوی پاسخ برای سوالات و دغدغه های خود از دوره آینده ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا هستند.
غالبا این گروه که تعداد قابل توجهی از جمعیت رای دهندگان را در برمی گیرد آنچنان که گفته شد در میان مخاطبان حرفه ای روزنامه نگاران و پایگاههای خبری قرار نمی گیرند و از این رو برای پر کردن خلع اطلاعاتی خود گوش به دهان گروههایی هستند که به طور جزمی و با استدلالهای چوبین درصدد تبلیغ کاندیدای خاص خود در میان این طیف هستند.
متاسفانه برخی ادوار گذشته انتخابات تاثیر این نوع تلقین ها و تصمیم گیری ها لحظه ای و بدون پشتوانه دیده شده که چه خسارت هایی به آینده کشور وارد کرده است. آنچه که در این هفته بیش از هر امر دیگری مورد مداقه و تاکید است لزوم مسئولیت پذیری و احساس دغدغه پررنگ نسبت به آینده جمعی 80 میلیونی است.
می توان اهمیت این موضوع را با مثالی نشان داد که بیماری دچار ناراحتی قلبی است و باید خود را عجالتا به دست جراح بسپارد. در این چنین شرایطی برخی از بیماران به فراخور توان مالی و آگاهی شان از امر پزشکی به جستجوی جراح با تجربه و متخصصی اقدام می کنند که از احساس نگرانی و مسئولیت آنها نسبت به سلامتی و باقی حیات شان است. تطبیق این مثال برای وضعیت کنونی جامعه ایران که با دغدغه ها و نارسایی های اقتصادی و فرهنگی دست و پنجه نرم می کند و بدبختانه فرصت چندانی نیز برای تفکر و تامل روی علاج آن باقی نیست جای بی خیالی و دست کم گیری وجود ندارد.
در واقع روز جمعه باید برای شهروندان اینگونه درک شود که قرار است پزشک یا اطبایی حاذق برای علاج بیماری ریشه دار اقتصاد ایران و دغدغه های معیشتی مردم انتخاب شود و از این رو حساسیت و احساس مسئولیت نسبت به جستجوی گزینه برتر نباید کمتر از یافتن جراح مطمئن برای یک بیمار قلبی باشد.
آنچه که در این روزهای باقی مانده بر دوش گروههای مرجع و مورد اعتماد جامعه است ورود جدی به عرصه اجتماعی و حضور در محافل برای نیل گروههای کم بهره و ناآگاه به سوی گزینه های اصلح است. در چنین شرایطی میدان برای فریب کاران، غوغاگران و پرسرو صداها که قصد گل آلود کردن آب و گرفتن ماهی دلخواه خود هستند تنگ می شود.
این شرایط برای هر دو انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا متصور است. به ویژه میدان انتخابات شوراها که در این سالها با ضعف نظارتی به شیوه های اغواگرایانه و سوء استفاده از نیاز معیشتی گروههای کم بهره و مستضعف روی آورده است تا هزینه های تبلیغات انتخاباتی برای این پارلمان کوچک به بالغ بر 150 میلیون تومان برسد.
چشم بر هم زدنی روز جمعه آمده است و لحظه حساس انتخاب فرا میرسد. شهروندان در جای جای ایران و استان همدان خوب است که به همراه خود کودکان و نونهالان و جوانان را به همراه داشته باشند و هنگام رای دهی با تصور روزگار آینده کشور و شهر خود نام کاندیدای برگزیده را بنویسند. این قلب مریض جراحی حاذق می طلبد مباد که به دست نااهلش بسپاریم.
|
