۱- در ایران انواع مختلفی از مدارس فعال هستند که تنها منجر به ایجاد فاصله طبقاتی و امکان موفقیت آموزشی با پول و هزینه بیشتر شده است.
تنوع مدارس کشور بر خلاف عدالت آموزشی بوده و با تأمین شرایط بهینه تحصیل برای دانش آموزان مناطق برخودار و شهرهای پرجمعیت و مرکز استانها بیعدالتی را تشدید کرده است. شرایطی که با ادامه آن شاهد افزایش گسست طبقاتی، کاهش انسجام ملی، مهاجرت و دیگر تبعات اقتصادی و اجتماعی آنها خواهیم بود.
۲- این تنوع دلیلی شده تا کیفیت مدارس غیر دولتی به ظاهر بهتر از دولتیها شده و توفیقات آموزشی نیز نصیب محصلان این نوع مدارس شود.
نتایج امتحانات نهایی و اعلام وضعیت تحصیلی نفرات برتر کنکور سراسری از جمله مصادیقی است که میتواند فاصله میان دانشآموزان محصل در مدارس دولتی با دیگر مدارس خاص را به خوبی به نمایش بگذارد.
۳- براساس اطلاعات منتشر شده مبنی بر وضعیت تحصیلی نفرات برتر کنکور، از مجموع ۴۰ داوطلبی که از سوی سازمان سنجش بهعنوان برترینها معرفیشدهاند ۲۹ داوطلب در مدارس سمپاد، ۹ داوطلب در مدارس غیردولتی، یک دانشآموز در مدرسه دولتی و یک دانشآموز در دبیرستان نمونه دولتی تحصیل کردهاند.
این آمار از طبقاتی شدن آموزش، تولید نابرابریهای اجتماعی و دور شدن از عدالت آموزشی حکایت دارد.
۴- در این میان، گروهی از کارشناسان و سیاستگذاران حوزه آموزش معتقدند رشد بیش از حد و بدون برنامه مدارس غیردولتی، حرکت به سوی طبقاتی شدن آموزش و پرورش، نمودی از بیعدالتی آموزشی در توزیع غیرنرمال نفرات برتر کنکور است و گروهی دیگر معتقدند بیکیفیتی آموزش در مدارس دولتی را نباید به حساب رشد مدارس غیردولتی گذاشت بلکه باید فکری جدی به حال کیفیت آموزش در مدارس دولتی کرد.
در کنار این ارائه خدمات به دانشآموزان از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، پژوهشسراها، اردوگاهها و... نیز عمدتا در شهرها برگزار و در روستاها ارائه نمیشود که جنبه دیگری از بیعدالتی آموزشی است.
۵- برخی دلایل موفقیت دانش آموزان سمپادی و غیردولتی در کسب رتبههای برتر کنکور از سوی اهل فن ؛ غلبه نگرش کنکور محوری در مدارس غیردولتی، برگزاری کلاسهای کنکور در نوبت دوم مدارس غیردولتی، برگزاری اردوهای خاص چند هفتهای با هدف تقویت مهارتهای تست زنی، تأمین معلمان مجرب از سوی مدارس خاص و غیردولتی و محرومیت بسیاری از شهرستانها از مدارس سمپاد، مطرح شده است.
۶- در کنار این وضعیت آشفته انواع مدارس که موجب پول سالاری و ایجاد فاصله طبقاتی به کمک آموزش در کشور شده است، نوع بکارگیری نیرو در برخی از این مدارس مطلوب نبوده و منجر به شکلگیری نظام کاری بیگاری و استعمار قانونی نیرو شده است.
به کارگیری افراد متخصص در انواعی از مدارس غیردولتی و غیر انتفاعی با حداقل دستمزد، نهایت ماهی یک میلیون تومان! نه تنها با زحمات و خروجی این مدارس همخوانی ندارد بلکه خود تشدید کننده فاصله طبقاتی و ایجاد فضای سرخوردگی در افراد تحصیل کرده جامعه است.
۷- با این اوصاف تداوم این وضعیت شایسته قوای نظام و مردم شریف ایران نیست و نباید این جداسازیهای طبقاتی به دلیل آموزش و با کمک آموزش و پرورش در جامعه شکل بگیرد.
به همین دلیل فرصت دولت عدالتگستر سیزدهم در حوزه آموزش باید مغتنم شمرده شده و با کمک قوای دیگر این وضعیت آشفته و خروجی آن که با آرمانهای نظام اسلامی همخوانی نداشته به سامان شود.
|