پایگاه اطلاع رسانی روزنامه همدان پیام
 
تاریخ چاپ : جمعه ، 7 ارديبهشت 1403

کد خبر : 131103

 
عید امسال حال و هوای همیشگی را ندارد
تاریخ خبر : 1401-12-27
نویسنده : نیلوفر بهرمندنژاد
     
 
 
     
متن خبر :


 سال، روزهای پایانی خود را تجربه می کند و تقویم خبر از آمدن نوروز می دهد.

مردم به تکاپو افتاده اند تا از آداب و رسوم پیش از نوروز در ایران جا نمانند و سنت ها را به جای بیاورند. همه کم و بیش آداب قبل از رسیدن سال نو را می دانند و از ماه ها قبل برای اجرای آن برنامه‌ریزی می کنند. برای همین است که کسی چیزی برای اجرای آداب عید نوروز کم نمی گذارد و همه تمام توان شان را در هر چه بهتر اجرا کردن رسم ها به کار می گیرند؛ آیین‌هایی که از گذشته تا به امروز تغییرات زیادی به خود دیده اند.

سنت هایی که امروزه پابرجاست در گذشته نیز رواج داشته اند. در این میان برخی فعالیت ها و مراسم کم کم رنگ باخته و از میان رفته اند. در گذشته ۲۰ روز مانده به عید، مردم به تکاپو می افتادند تا به استقبال نوروز بروند.

از خانه تکانی وگردگیری خانه و وسایل گرفته تا آماده‌سازی وسایل هفت سین که هریک از افراد به سلیقه شخصی خودشان این سفره هفت سین را می چیند.

اما از هرچه بگذریم؛ در آستانه عید نوروز، تکاپو و اشتیاق مردم برای خرید شب عید خود دیدنی است، مردمی که به دنبال خرید سبزه و ماهی سفره عید خود هستند.

اما انگار همه چیز در گذشته رنگ و بوی دیگری داشت و واقعی‌تر و زیباتر بود.حال و هوای نوروز های دوران کودکی ما به یک شکل دیگری بود وقتی بچه بودیم از خرید یک دست لباس شب عید، آنچنان خوشحال بودیم که برای پوشیدن هرباره آن لباس، لحظه شماری می کردیم.

چرا که شرایط ما مثل بچه های امروز نبود که دائما به خرید لباس و وسایل مورد علاقه خود می پردازند و احتمالا خریدن یک دست لباس برای شب عید برایشان مفهوم خاصی را به دنبال ندارد. وقتی ما کودک بودیم از اینکه چند اسکناس تا نخورده به ما عیدی می دادند، خشنود و راضی بودیم و مثل بچه های امروز منتظر دریافت تراول چک از بزرگترهایمان نبودیم و برای همان چند اسکناس، کلی نقشه می کشیدیم.

اما امسال همانند سال‌های گذشته دیگر بازار شب عید آنطور که باید و شاید پر رونق نیست به طوری که حتی دیگر خبری از المان‌های جذاب بهار و نوروز هم در خیابان‌های شهر مشاهده نمی‌شود .

شاید یکی از دلایل کمرنگ شدن حال و هوای عید، همین گرانی های کمرشکنی باشد که بازار را کساد کرده است و اکنون به مرحله ای رسیده‌ایم که بیشتر خانواده‌ها خرید یک دست لباس را برای فرزندانشان ندارند و دیگر حقوق و عیدی آخر سال آنان هم نمی‌تواند در مقابل این میزان تورم یاری‌رسان باشد.

ساعت نزدیک به 7 شب است تصمیم گرفتم به بازار دستفروش ها که معروف به شب بازار است سری بزنم، از ابتدای خیابان بوعلی تا انتها در دو ردیف دستفروشان بساط کرده اند اما به سراغ هرکدامشان که میروم از کسادی بازار برایم می‌گویند آن طرف خیابان جوانی 22 ساله که وسایل اسباب‌بازی بساط کرده است، می‌گوید: امروز فقط توانسته 200 هزارتومان از اجناسش را بفروشد آن طرف هم  می‌گوید مردم دیگران ذوق و شوق قدیم را ندارند انگار حس نو شدن در بسیاری از مردم ازبین رفته است.

مادری که به همراه فرزند و همسرش آمده است مشغول انتخاب یک کفش ورزشی  برای فرزندش است نظر آن ها را در مورد خرید شب عید می‌پرسم، پدرش در پاسخ می‌گوید: من ترجیح میدهم خرید فرزندم را در اولویت قرار دهم تا اینکه برای خودم خرید کنم و اما قیمت اجناس وپوشاک به حدی بالا رفته است که حقوق یک ماه کارگری کفاف همین خرید فرزندم را می‌دهد.

چند قدم بعد  دستفروشی فریاد می‌زند " بدو بیا مانتو فقط 30 هزار تومان حراج کردم" قیمت را که می‌شنوم  برایم عجیب می‌شود نزدیک تر که می‌روم متوجه دست دوم بودن لباس‌ها می‌شوم ،خانواده‌هایی که برای خرید لباس فرزندان و حتی کودکان و نوزادشان به اینجا می‌آیند هم کم نیستندو هرکدام از رگالی که مانتوها در آن آویزان هستند یکی را انتخاب می‌کنند و همانجا پرو می‌کنند.

یکی از این مشتریان می‌گوید: قیمت مانتو به حدی افزایش پیدا کرده است و با این قیمت‌های سر به فلک کشیده ترجیح میدهد مانتو دست دوم بخرد  چون  قیمت مانتو کمتر از 400 هزارتومان نیست.

در همین حین خانم دیگری  می‌گوید: نو یا دست دوم چه فرقی دارد با این قیمت‌های نجومی که هر لحظه درحال افزایش است باید فقط لباسی باشد که به تن کنی! نو یا کهنه بودن آن توفیری ندارد.

در این بین هم خانواده‌هایی را می‌بینم که مشغول خرید آجیل و شکلات شب عید هسند یکی از مشتریان می‌گوید: عید پارسال که خب قیمت دلار پایین تر بود. ولی الان که قیمت کشیده بالا، بادام هندی و پسته و... هم افزایش قیمت داشتند. به طورکلی قیمت همه محصولات ما با دلار ارتباط دارد. از زمانی که هر یک کیلو پسته را یک میلیون تومان اعلام کردند ترس آجیل خریدن به جانم افتاد و آنقدر با خودم کلنجار رفتم که آیا امسال از عهده آجیل خریدن برمی‌آیم یا خیر!در حالی که  می‌دانم تمام ذوق وشوق عید و سال نو به همان آجیل و تنقلات است .

همچنین آنطرف‌تر حضور حاجی فیروز با لباس قرمز و صورت سیاه در پیاده رو  شهری و در جمع بساطی های همدان  شور و شعف خاصی به بازار شب عید بخشیده است که نوید بهار و سال جدید را می‌دهد.

 

 
 
نشر و نقل مطالب فقط با ذکر نام روزنامه همدان پیام بلامانع است.