منابع انسانی عامل توسعه و خلق ارزش یک سازمان محسوب میشوند.
ویلیام تریسی، در واژهنامه منابعانسانی آن را به عنوان افرادی که کار میکنند و سازمان را به فعالیت میاندازند، معرفی میکند.
جان کامنز، اقتصاددان پیشرو، برای نخستینبار اصطلاح منابع انسانی را در کتاب خود "توزیع ثروت" که در سال 1983 منتشر شد، به کار برد؛ این اصطلاح تا قرن نوزدهم به روابط بین کارمند و کارفرما گسترش یافت.
کارکنان یا پرسنل یک شرکت به گروه یا افرادی میگویند که در استخدام آن شرکت بوده و میتوانند به ازای کار خود دستمزد دریافت کرده یا نکنند.
مدیریت منابع انسانی یکی از حوزههای مطالعاتی قرن حاضر به حساب میآید در حالی که مطرح شدنش در حوزه مدیریت استراتژیک بیش از 2 دهه قدمت ندارد.
موفقیتهای اقتصادی کشورها پس از جنگ جهانی دوم و حرکتهای وسیع توسعه پارهای از کشورهای خاور دور در معرفی اهمیت منابع انسانی در پیشرفت سازمانها و جوامع نقشی کاملاً چشمگیر داشته است.
لازم به یادآوری است که در آغاز وظایف مدیریت پرسنلی به اندازه امروز متنوع و گسترده نبوده، بلکه به استخدام، اخراج یا کنترل کارکنان منحصر میشده و معمولاً توسط سرپرستان اجرایی انجام میشده است.
با توسعه واحدهای تولیدی و افزایش تعداد کارکنان، دیگر برای سرپرستان فرصت درگیرشدن با مسائل استخدام، پرداخت حقوق و رسیدگی به پروندهها و سوابق کارکنان باقی نماند و به اینترتیب وظایف مربوط به امور کارکنان به کارمندانی محول شد که کار آنها فقط رسیدگی به این امور بود. این گروه نخستین متخصصان مدیریت پرسنلی را تشکیل میدادند.
جنبش رفاه کارگران که در اواخر سال 1800 میلادی آغاز شد، کارفرمایان را به این واقعیت آگاه کرد که باید به امور رفاهی کارکنان توجه کافی مبذول شود. این طرز تفکر موجب شد که شغلی با عنوان مسئول اموررفاهی کارکنان در بسیاری از سازمانها به وجود آید. این شغل که سرآغاز ایجاد حرفه مدیریت پرسنلی به حساب میآید، مسئولیت امورفرهنگی، مسکن، بهداشت، درمان، آموزش و وسایل ورزش و تفریح کارکنان را برعهده داشت و معمولاً اشخاصی در مقام مسئول اموررفاهی انتخاب میشدند که سابقه کار در سازمانهای خیریه و رفاهعمومی داشتند. بعدها بسیاری از سازمانها کلاسهایی تشکیل دادند تا اشخاصی را برای کار در مشاغل مربوط به اموررفاهی تربیت کنند.
با این که برخی از وظایف مربوط به مدیریت منابع انسانی توسط مسئولان اموررفاهی سازمانها بود، اما تشکیل اداره یا دایره امور پرسنلی در قالب تخصص حرفهای خود، در کادر ستاد سازمانها آغاز شد.
نخستین کلاس دانشگاهی برای تربیت کادر امور استخدامی در سال 1915 در کالج دارتموث تشکیل شد. در 1919، حداقل 12کالج مختلف در آمریکا دورههایی در زمینه مدیریت نیروی انسانی ارائه میکردند.
بهطور کلی از اوایل 1925 مدیریت نیروی انسانی بهصورت یک تخصص حرفهای مطرح شد و شرکتهای بزرگ و ادارات مختلف دولت، دوایر و تشکیلاتی با این عنوان دایر کردند.
تلاشهای اساتید دانشگاه و برقراری ارتباط با مدیران اجرایی از طریق نشر مقالات مفید در معرفی اهمیت و تکنیکهای مدیریت نیروی انسانی، موجب شد این تخصص یک حرفه شناخته شود که این خود سبب گسترش فعالیتهای مربوط به مدیریت منابع انسانی شد.
نقش مدیریت منابع انسانی
منابع انسانی عامل توسعه و خلق ارزش یک سازمان محسوب میشوند. کارکنان هر شرکت بزرگترین سرمایه آن هستند؛ به همین دلیل یکی از راهها برای پیشبرد اهداف شرکت، توجه به اهمیت مدیریت منابع انسانی است. مدیریت منابعانسانی محصول جنبش روابط بشری در اوایل قرن بیستم است.
زمانی که محققان آغاز به مستندسازی روشهای ایجاد ارزشهای کسبوکار به وسیله مدیریت استراتژیک نیروی کار، میکردند در محیط کاری فعلی تمام شرکتهای جهانی بر ابقای استعداد و آگاهی نیروی کار تمرکز دارند.
نقش مدیریت منابعانسانی با کارآیی، اثربخشی و بهرهوری هر سازمان گره خورده است. کارآیی و اثربخشی که میتواند بقای سازمان را حفظ کند و راهکاری برای کسب مزیت رقابتی باشد. از اینرو مدیر منابعانسانی به عنوان یک راهنما و تسهیلکننده در همکاری با کارکنان به منظور دستیابی به حداکثر بازده ممکن در سرمایهگذاری بر سرمایه انسانی شرکت عمل میکند.
* گردآورنده : شراره کوهی
|