صدای آژیر آمبولانس که بلند میشود، دلهره و اضطراب همه وجودمان را فرا میگیرد.
با شنیدن این صدا ناخودآگاه راه را برای ماشین آمبولانس باز میکنیم تا نیروهای مرکز فوریتهای پزشکی خود را به سرعت به محل حادثه برسانند. برای آنها (نیروهای مرکز فوریت پزشکی) حتی یک ثانیه هم از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
حال تصور کنید در یک روز تعطیل یک تماس تلفنی با مرکز فوریتهای پزشکی برقرار شود و از آنها برای کمک به یک مصدوم درخواست شود.
آنها برای کمک به فرد مورد نیاز به سرعت عازم محل مورد نظر میشوند، اما در میانه راه با خیل عظیمی از ماشینهایی روبهرو میشوند که برای تفریح به خیابانها آمدهاند و بدون توجه به صدای آژیر آمبولانس در حال گوش دادن به موسیقی هستند که گویی عقل از سر و هوششان برده است.
صدای آژیر آمبولانس حاکی از آن است که نفسهای یک انسان به ثانیهای بسته است ثانیههایی که به دلیل بیفرهنگی بعضی از آدمها تلف میشود. سرانجام پس از گذشت چند دقیقه رانندگان لطف و مرحمت نموده راه را باز میکنند!! و ماشین آمبولانس با زحمت زیاد از لابهلای ماشینها عبور میکند.
تمامی نیروهای فوریتهای پزشکی در آن لحظه آرزو میکنند که بتوانند به موقع خود را به محلی که از آنها درخواست کمک شده است، برسانند؛ زیرا کم نبوده مواردی که انسانی به دليل چند لحظه دیر رسیدن نیروهای فوریت پزشکی جان خود را از دست داده است.
در اینجا جا دارد به همه شهروندان یادآوری کنیم که مرکز فوریتهای پزشکی برای کمک به جان انسانها باید بهگونهای عمل کنند که در کمترین زمان خود را بر بالین بیمار برسانند.
پس شایسته است هنگام شنیدن صدای آژیر آمبولانس راه را باز کرده و به این بهانه که اینان (نیروهای مرکز فوریتهای پزشکی) حتی اگر کار شخصی هم داشته باشند صدای آژیر ماشین را به صدا در میآورند، مانع از رسیدن به موقع آنها به محل حادثه و به دنبال آن موجب مرگ انسانی نشویم.
به طور یقین اگر خودمان را جای یکی از مصدومان و بیماران نیازمند کمکهای فوریت پزشکی و یا اطرافیان وی بگذاریم، به خود اجازه نمیدهیم مانع از حضور این گروه شویم و به طور قطع به آنها کمک هم خواهیم کرد. کافی است در آن لحظه این شعر پر از معنا را با خود زمزمه کنیم که بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند.
|