از قدیم در گوشمان گفتهاند: آشپز که دوتا شد غذا یا شور میشودیا بینمک!
اما من معتقدم اگر بین دویا حتی چند آشپز همکاری لازم و شناخت کافی برقرار باشد بهترین غذایی را خواهیم چشید که در طول زندگیمان خوردهایم.به هر حال خلاقیت و مهارت دونفریا اصلا چند نفر که باهم همکاری دارند طعم محبت و دوستی را توی غذا پخش میکند واین طعم عجیب به ذائقهی ما ایرانیها خوش مینشیند!
اصل و اساس همکاری موجب دوستی و آشنایی با تجربهها و به اشتراک گذاشتن آنها میشود.
همکاری و تعاون بیشتر از همه در بازیهای گروهی خود را نشان میدهد مثل فوتبال؛ هیچ پاسی بدون هدف نیست و تمام آن یازده نفر در زمین برای اینکه به چه کسی پاس دهند برای هدف مشترکشان یعنی گلزدن همکاری میکنند هیچ کس برتر از دیگری خود را نمیداند و با توجه به تخصص و استعداد و علاقه خودش بر پستی خاص تمرکز میکنند.
در قرآن کریم هم به همکاری و تعاون بین مسلمان اشاره زیادی شده و حتی در آیه دوم سوره مبارکه مائده خداوند متعال به صراحت از مسلمانان میخواهد که در نیکیها و کارهای خوب به یکدیگر یاری برسانند و باهم تعاون و همکاری داشته باشند اما در کارهای بد نه!
همینطور احادیث زیادی هم دراین مسأله وجود دارد که تمام این آیات و روایات بیانگر این هستند که مسأله تعاون و همکاری موجب وحدت و نزدیک شدن قلبهای مسلمان به یکدیگر میشود و آنان را برای نیل به اهداف مقدسشان یاری میکند.
آموزش تعاون و همکاری به کودکان از سنین مدرسه و گاها با حضور خواهر و برادر در سنین پایین تر لازم است.
کودکانی که کار گروهی و مشارکت را بهتر آموزش دیدهاند در آینده از نظر رشد اجتماعی و ارتباطات اجتماعی در موقعیت بهتری قرار دارند و همواره در جهت کسب موفقیتیک گام جلوتر هستند.
حتی در فرهنگ شفاهی و قصههای شبانگاهی مادر بزرگها همکاری و تعاون در بطن قصهها خوابیده بود و به ما یاد داد که کار گروهی همیشه نتیجه بهتری را حصول میکند حتی ضرب المثلهای زیادی در فرهنگ ما جا خوش کردهاند مثلا(بایک گل بهار نمیشود ) برایاینکه به نتیجه دلخواهمان برسیم باید حتما همکاری لازم را داشته باشیم.
در گذشته روح تعاون و همکاری در کشورهای آسیایی بیشتر جا خوش کرده بود.
ژاپن و کره و مانند آنها هنوز هم در کارگروهی حرف اول در دنیا را میزنند و الگوی مناسبی برای غربیهها شدهاند کهاین فرهنگ ناب آسیایی را در مدارس خود آموزش دهند تا مانع از هم گسستگی اجتماعی نسل جدید با توجه به گستردگی دنیای فردی مردمشان شوند.
تعاون یا همکاری، در فرهنگ و تاریخ ایران همچون دیگـر ملل کهن فرهنگ جهـان دارای ردپاهای تاریخی و ماقبل تاریخی است و پیشینهای قوی دارد مثلا ادبیات کهن و همچنین ادبیات شفاهی و عامه ایران نشان میدهد که گسترۀ خودیاری و همیاری در جامعهایران چنان وسیع و فراگیر و همگانی بوده است که همانند هر چیز پر وفور و عادیشده، به چشم نمیآمده است.
نوعی از تعاون و همکاری که بیشتر مدنظر بوده است همکاری و تعاون بدون چشمداشت بوده یعنی بدون اینکه خود افراد بدانند دیگران دست یاری به سمتشان دراز کرده و در روزهای سخت زندگی نوید بخش معجزه بودهاند . فخرالدین اسعد گرگانی در ویس و رامین گوید: «بکن نیکی و در دریاش انداز/که روزی گشته لؤلؤ، یابیش باز»
ویا حافظ در دیوان اشعارش که کنج نشین طاقچههای تمام ما ایرانیهاست میگوید: «مرا به کشتی باده در افکن ای ساقی/که گفتهاند نکویی کن و در آب انداز».
ما هم در کشورمان دستهاییکدیگر را سفت و محکم گرفتهایم و در مقابل تمام ناملایمات ایستادهایم سبزتر از همیشه و قد دوستیِ مردممان به بیکرانها رسیده است.
|