ایران روی کمربند خشک و نیمهخشک جهان قرار دارد، از اینرو نیازمند مدیریت صحیح منابع آبی است؛ چراکه به اعتقاد کارشناسان، مدیریت نادرست منابع آب، سبب خشک شدن تالابها و سفرههای آب زیرزمینی میشود که این فرایند پدیده بیابانزایی را تشدید خواهد کرد.
در کشور ما بیشتر به دلیل دخالت انسان در اکوسیستم نواحی خشک و نیمهخشک، هر روز بر وسعت بیابانها افزوده میشود. گسترش زمینهای زیرکشت، شیوههای نامناسب آبیاری و تخریب ناشی از فعالیتهای عمرانی بدون توجه به مسائل زیستمحیطی مانند سدسازی، راهسازی، از بین بردن پوشش گیاهی بهمنظور تأمین سوخت در بین روستاییان و عشایر و... ازجمله این موارد است.
زنگ هشدار بحران آب در همدان
کاهش منابع آبهای زیرزمینی همدان از سال 1383 مطرح شد، اما هشدار بحران آب از اسفندماه سال 1399 به صدا درآمد و کارشناسان از فروردینماه سالجاری خبر مواجه شدن همدان با سدهای خالی از آب را دادند.
داستان تالوار
با توجه به نگرانیهایی که در دهه 80 استان با آن همراه بود، انتقال آب از سد تالوار به همدان از سال 1386 کلید خورد تا این موضوع برهمین اساس برنامهریزی و مصوب شود، اما با وجود موانعی که برای این انتقال پس از صرف هزینههای کلان انجام گرفت، طرح نیمهکاره ماند و پس از آن نیز مسئولان فکر کارشناسانهای برای روزهای بحرانی و حفظ منابع زیرزمینی نکردند که اگر برنامهریزی و اقداماتی صورت میگرفت اکنون مجبور به استخراج آب از عمق زمین برای تأمین آب شرب شهر همدان نبودیم.
میزان حقابه از تالوار
بر اساس طرح مصوب برای انتقال آب، استان همدان ۵۶ میلیون مترمکعب از سد تالوار حقابه خواهد داشت که به دلیل ساخت چند سد در بالادست تالوار میزان آب انتقالی از این سد به 16 میلیون مترمکعب کاهش یافته است.
پروژهای که قرار بود با اعتباری 500 میلیارد تومانی در عرض 5 سال به نتیجه برسد، ولی بینتیجه ماند و برای طرح آبرسانی اضطراری 70 کیلومتری از دشتهای خالقوردی 700میلیارد هزینه شد که با حفر 8 حلقه چاه در کنار خط لوله انتقال آب از دشتهای ممنوعه روستاهای کبودراهنگ انجام گرفت تا در زمان اضطرار به همدان آبرسانی شود.
سناریو تکراری
اما این سناریو 13سال پیش نیز در دستور کار قرار گرفت و ماه رمضان سال 1387 بود که مردم روزانه 18ساعت قطعی آب را تجربه میکردند، در این شرایط مسئولان برای تأمین آب شرب استان همدان به سراغ منابع آبزیرزمینی رفتند و طرح ضربتی استحصال آب از 7 چاه در دشت بهار مطرح شد تا نجاتبخش تشنگی همدانیها باشد.
فروچاله
اما موضوع برداشت آب موضوع را جدیتر کرد بهطوری که این انتقال از دشتهای ممنوعه کبودراهنگ اتفاق افتاد، چیزی که این موضوع را حساس میکند در چند سال اخیر حدود 30فروچاله در استان به ثبت رسیده است که 15مورد آن در دشت کبودراهنگ رخ داده است.
حال این پرسش مطرح است، برای این طرح آیا مطالعات کارشناسانهای انجام شده است؟
آیا برداشت آب بهصورت اضطراری از چاههای خالقوردی مشکلات محیطزیستی را به دنبال نخواهد داشت؟ مدیرکل محیطزیست استان همدان در پاسخ به این پرسش گفته هیچ استعلامی از محیطزیست نشده است.
مدیریت بحران نیز بیخبر از همهجا میگوید براساس بارندگیها برای استان برنامهریزی کردهایم یا اگر سدها خشک شدند با استفاده از قوانین مدیریت بحران چاههای آب کشاورزان را اجاره میکنیم و مشکل را به اینصورت حل میکنیم و هیچگاه نباید از نزولات آسمانی ناامید شد.
پرسش دیگر که ذهن هر مخاطبی را درگیر میکند این است که آیا طرح انتقال آب مشکل کمآبی همدان را حل میکند؟ اگر سطح آبهای زیرزمینی در زمینهای روستای خالقوردی و کیتو فروکش کند مقصد بعدی برای تأمین آب شرب کجاست؟ آیا استفاده مستمر از چاهها و آبهای زیرزمینی به کاهش سطح آب و خشک شدن این منابع آبی نمیانجامد؟
سرانه مصرف آب استان
باید به این نکته اشاره کرد که سرانه آب در بخش کشاورزی92 درصد، بخش خانگی 6 درصد و صنعت 2 درصد را دربرمیگیرد. پس بخش عمده مصرف برای موضوع کشاورزی است.
دارایی که طی سالها از آن غافل شدهایم
قنواتی که در همدان وجود داشته و اکنون خبری از آنها نیست میتوانست عمده مصرف شهر را تأمین کند، اما با ساختوسازها و رسیدگی نکردن به آنها از بین رفتهاند.
در استان 2هزار و777 رشته قنات داریم که در حالحاضر در همدان 751 قنات فعال است.
راهکار:
میتوانیم با لایروبی این رشته قناتها امورات را بگذرانیم. به عنوان مثال یزد با آب قناتها موضوع آب را مدیریت میکند، اما با توجه به اینکه هنوز جداسازی آب فاضلاب بهطور کامل انجام نشده برخی قنوات ما دچار آلودگیهایی هستند.
تأمین آب پایدار یعنی اینکه برای آبهای سطحی و زیرسطحی برنامه داشته باشیم، که با انجام پروژهها بتوان نیاز استان در تنش آبی رفع شود و این موضوع نیاز به برنامه کارشناسی شده دارد.
حوزههای آبخیزداری استان
بزرگترین حوزه «قرهچای» است با یک میلیون و 52 هزار و 900 هکتار و شامل بخشهایی از شهرستان ملایر، بهار، کبودراهنگ و رزن که 53 درصد مساحت کل استان را در برمیگیرد و خروجی آن به سد ساوه میرسد.
حوزه دوم گاماسیاب با 667 هزار و 500 هکتار است که بخشهایی از ملایر، نهاوند، تویسرکان و اسدآباد را در برمیگیرد که خروجی آن به سمت خوزستان و کرخه میرود.
حوزه سوم «سفیدرود» با 216هزار و 100هکتار است که بخشهایی از کبودراهنگ را در برمیگیرد این حوزه آبخیز 5/11درصد مساحت کل استان است و خروجی آن به تالوار کردستان و شور زنجان میرسد.
آخرین حوزه، «گاورود» با 12هزار و 900 هکتار است که بخشهایی از اسدآباد با 6دهم درصد از کل استان را در برمیگیرد که از کردستان و کرمانشاه عبور میکند.
با این توضیح میخواهیم بگوییم با توجه به اینکه حوزههای آبخیز استان محدود است چرا خروجی حوزههای آبخیز به استانهای دیگر میرود و مورد استفاده همدان قرار نمیگیرد و این موضوع به ما گوشزد میکند که کشاورزی و مصرف آب باید کاملاً تحت کنترل باشد.
پیشنهاد عملیاتی:
توسعه فناوریهای مرتبط با «تصفیه و نمکزدایی آب»، «الکترودیالیز»، «تولید میکرو فیلترها و اولترا فیلترهای تصفیه آب»، «روشهای نوین حرارتی در نمکزدایی آب»، «فناوریهای مرتبط با بهینهسازی آب و انرژی در طراحی»، «ساخت و بهرهبرداری از گلخانهها»، «بهرهبرداری از زهآبهای کشاورزی و پسابهای صنعتی در توسعه عملیات شورورزی»، «توسعه فناوریهای اکتشاف، استحصال و بهرهبرداری از منابع جدید آب برای مصارف مختلف شرب، صنعت و کشاورزی» ازجمله فناوریهایی است که میتوان با تکیه بر آنها، به جای انتقال آب از یک بخش کشور و ارسال پرهزینه آن به سایر بخشها، بخشی از نیاز آبی کشور را مرتقع کرد.
تکمیل زنجیره تولید سامانههای آبشیرین کن در کشور
یکی از اقدامات انجام شده در زمینه توسعه منابع آب شرب، حمایت از طراحی و تولید «پمپهای فشار قوی و توربوشارژر برای سامانههای آبشیرین کن» بوده است.
کشت بدون خاک
یکی از بخشهایی که بیشترین مقدار مصرف آب در دنیا را به خود اختصاص داده بخش کشاورزی است که به اذعان کارشناسان بیش از 80 درصد مصرف آب در آن اتفاق میافتد، با اینحال روشهای بسیاری هم برای صرفهجویی در این بخش در نقاط مختلف دنیا به کار گرفته شده است.
استفاده از آبیاری قطرهای به جای غرقابی، اصلاح کشت و گونههای مختلف کشاورزی مقاوم در برابر کمآبی و جایگزینی کشتهای گلخانهای و هیدروپونیک (کشت بدون خاک) به جای روشهای سنتی یکی از انواع آن است.
در پایان باید گفت اگر راهکار عملیاتی و کارشناسی شده برای این موضوع در نظر گرفته نشود ممکن است در آینده شاهد اتفاقات و اعتراضات کشاورزان و روستاییان اصفهان و شهرکرد باشیم که در جنگ آب بهسر میبرند و این موضوع هم امنیت جامعه را دچار مشکل میکند و هم با خود آسیبهای اجتماعی ازجمله بیکاری، مهاجرت روستاییان، نزاع و درگیری را در پی خواهد داشت.
|