همدان، پایتخت تاریخ و تمدن ایرانزمین، شهری است که ریشههای عمیق آن در فرهنگ و هنر ایران گسترده شده است. از هگمتانه باستانی که امروز در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفته تا لالجین، پایتخت جهانی سفال، و تویسرکان که نامش با هنر منبت و گردوی مرغوبش گره خورده است، همدان سرزمین تاریخ و هنر است.
با چنین پشتوانهای، انتظار میرود که در طراحی و اجرای المانهای نوروزی شهر، این نمادهای ارزشمند فرهنگی و تاریخی نقش برجستهای داشته باشند. اما آیادر واقع چنین است؟ آیا در جشن نوروزی همدان میتوان ردپایی از سفال لالجین، منبت تویسرکان و عظمت هگمتانه دید؟
متأسفانه، هر ساله شاهد اجرای المانهای تکراری و غریب با هویت فرهنگی همدان هستیم. این مهم مورد نقد اغلب کارشناسان است که چرا در شهری که هنر و تمدن در تار و پود آن تنیده شده، این پروژههای مهم به گروههای محدود و ایدههای کلیشهای سپرده میشود؟ چرا از ظرفیت بینظیر هنرمندان بومی برای خلق نمادهایی اصیل و ماندگار استفاده نمیشود؟
هر ساله با نزدیک شدن به نوروز، شهرها رنگ و بوی تازهای به خود میگیرند.
شهرداریها به کمک سازمان زیباسازی و دیگر نهادهای مرتبط، اقدام به طراحی و نصب المانهای نوروزی در سطح شهر میکنند. این نمادها که قرار است بازتابی از فرهنگ، هویت و زیبایی نوروز باشند، نهتنها شور و نشاط نوروزی را منتقل نمیکنند، بلکه اغلب با انتقادات گستردهای از سوی شهروندان و کارشناسان هنری روبهرو میشوند.
پرسش اصلی اینجاست که چرا این روند سالهاست بدون تغییر ادامه دارد؟ چرا شاهد ورود ایدههای جدید، نوآوریهای بصری و استفاده از هنرهای خلاقانه در این پروژهها نیستیم؟ آیا این شهر از هنرمندان و ایدهپردازان خلاق خالی است یا مسئله جای دیگری است؟ در این گزارش به بررسی دلایل تکرارهای مداوم، مشکلات اجرایی و نمونههای موفق در شهرها و کشورهای دیگر خواهیم پرداخت.
تکرار ایدهها، فقدان خلاقیت و نارضایتی عمومی
در سالهای گذشته، بسیاری از شهروندان و متخصصان هنری بارها اعتراض خود را نسبت به کیفیت پایین، اجرای ضعیف و طراحی کلیشهای المانهای نوروزی اعلام کردهاند. با این وجود، نهتنها تغییر محسوسی در این روند ایجاد نشده، بلکه در برخی موارد شاهد تکرار عیناً مشابه المانهای سالهای گذشته هستیم.
برخی از مشکلات رایج در المانهای نوروزی
ابتدا میتوان به نبود نوآوری در طراحی اشاره کرد. بسیاری از نمادهای نوروزی مانند تخممرغهای رنگی، هفتسینهای غولپیکر، ماهیهای مصنوعی و سبزههای مصنوعی سالهاست بدون تغییر خاصی اجرا میشوند.
در نگاه بعدی کیفیت نامطلوب سازههاست. برخی از این المانها به دلیل استفاده از مواد بیکیفیت، در مدت کوتاهی تخریب یا کهنه میشوند که نهتنها جلوه شهر را خراب میکند، بلکه هزینههای اضافی بر دوش مدیریت شهری میگذارد.
از همه مهمتر جانمایی نامناسب است که گاهی با تلفیق سطلهای زباله کل المان زیر سؤال میرود و برخی از این المانها در مکانهایی نصب میشوند که نهتنها با محیط پیرامونی همخوانی ندارند، بلکه گاه باعث مزاحمت در عبور و مرور میشوند.
از همه مهمتر برقرار نشدن ارتباط المانها با فرهنگ و هویت بومی است. درواقع کجا المانی از همدان جهانی یا باورهای همدان دیدهاید؟ بسیاری از این نمادها فاقد هویت فرهنگی خاصی هستند و بیشتر از آنکه بازتابدهنده فرهنگ و هنر ایرانی باشند، شبیه نمونههای فرهنگی دیگر هستند.
در نتیجه، بسیاری از شهروندان و هنرمندان معتقدند که این پروژهها به جای ایجاد حس زیباییشناسی و تقویت هویت فرهنگی، بیشتر به یک “رفع تکلیف” برای شهرداری و سازمانهای مربوطه تبدیل شدهاند.
چرخه بسته انتخاب هنرمندان و پیمانکاران
یکی از دلایل اصلی تکراری بودن و نبود تغییر در کیفیت المانهای نوروزی، روند بسته و انحصاری انتخاب تیمهای اجرایی است. هر ساله، این پروژهها به گروههای خاصی سپرده میشود که یا به دلیل روابط خاص با نهادهای تصمیمگیرنده انتخاب میشوند یا بدون داشتن رقابت واقعی، پروژه را در اختیار میگیرند.
نبود فراخوان عمومی و رقابتی شفاف: به طور معمول خبری از یک مسابقه هنری با حضور گسترده هنرمندان مستقل و نوآور نیست و این پروژهها به گروههای خاصی واگذار میشود.
نبود نظارت کیفی و ارزیابی علمی: در بسیاری از موارد، نظارتی بر کیفیت نهایی اجرا وجود ندارد و کارهایی که اجرا میشوند، بدون بررسی دقیق از نظر هنری، اجتماعی و فرهنگی در سطح شهر نصب میشوند.
محدودیت در تنوع تیمهای طراحی که مشهود است: به طور معمول چند گروه خاص که هر سال این پروژهها را در اختیار دارند، به دلیل ارتباطات اداری، فرصت را از دیگر هنرمندان میگیرند و مانع ورود ایدههای جدید میشوند.
این در حالی است که در شهرهای خلاق جهان، مسابقات هنری با حضور گسترده هنرمندان و معماران شهری برگزار شده و از ایدههای نوآورانه حمایت میشود.
نمونههای موفق در شهرهای دیگر
برای درک بهتر از اینکه چگونه میتوان این وضعیت را بهبود بخشید، نگاهی به نمونههای موفق در شهرهای دیگر میاندازیم:
استانبول، ترکیه
در استانبول، هر سال یک فراخوان عمومی برای هنرمندان و طراحان اعلام میشود تا ایدههای خود را برای تزئینات شهری ارائه دهند. المانهای نوروزی (عید نوروز در مناطق کُردنشین و ترکمننشین ترکیه جشن گرفته میشود) به شکلی به طور کامل هنری و مدرن اجرا میشوند و به دلیل کیفیت بالای طراحی و متریال، تا سالها قابل استفاده هستند.
پاریس، فرانسه
در پاریس، شهرداری از هنرمندان و طراحان مستقل برای اجرای پروژههای زیباسازی شهری دعوت میکند.
به جای نصب المانهای مصنوعی و یکبار مصرف، از نورپردازی، اینستالیشنهای تعاملی و هنر محیطی استفاده میشود که هم حس هنری و هم هویت شهری را تقویت میکند.
توکیو، ژاپن
در توکیو، هر ساله برای رویدادهای سال نو، از طراحان مشهور و هنرمندان جوان برای ایجاد فضاهای تعاملی شهری استفاده میشود.
این پروژهها نهتنها برای زیباسازی شهر بلکه برای جذب گردشگران و ایجاد تجربههای خاص برای شهروندان طراحی میشوند.
چرا این مدلها موفق هستند؟
رقابت آزاد و شفاف برای انتخاب بهترین ایدهها
حمایت از هنرمندان نوآور و استفاده از ایدههای خلاقانه
توجه به کیفیت و پایداری آثار هنری
تعامل با شهروندان برای درک نیازها و سلایق آنها
راهکارهایی برای بهبود المانهای نوروزی
برگزاری مسابقات طراحی شهری: شهرداریها باید مسابقات باز و رقابتی برای طراحی المانهای نوروزی برگزار کنند تا امکان مشارکت هنرمندان و طراحان مستقل فراهم شود.
ایجاد بانک ایده و هنرمندان: تشکیل یک پایگاه داده از هنرمندان، طراحان و ایدهپردازان مستقل که بتوانند هر سال در این پروژهها مشارکت کنند.
شفافسازی فرآیند انتخاب و اجرا: اعلام عمومی پیمانکاران، بودجههای تخصیصی و معیارهای انتخاب تیمهای اجرایی.
تمرکز بر هنر پایدار و محیطزیستی: به جای استفاده از متریالهای بیکیفیت و پلاستیکی، باید به طراحیهای پایدار و محیطزیستمحور توجه شود.
جلب مشارکت مردمی: از طریق نظرسنجیها و رایگیریهای عمومی، شهروندان را در انتخاب طرحهای نوروزی مشارکت داد.
المانهای نوروزی، اگر با خلاقیت و دقت طراحی شوند، میتوانند نقش مهمی در زیباسازی شهر و تقویت هویت فرهنگی ایفا کنند. اما در حال حاضر، این پروژهها در یک چرخه بسته و تکراری گرفتار شدهاند. تغییر این وضعیت نیازمند اصلاح روندهای اجرایی، باز کردن فضا برای هنرمندان مستقل، افزایش شفافیت و توجه به استانداردهای بینالمللی است. شهرهای دیگر دنیا ثابت کردهاند که با برنامهریزی صحیح و حمایت از ایدههای خلاقانه، میتوان جشنهای سال نو را به فرصتی برای نمایش فرهنگ و هنر تبدیل کرد. آیا زمان آن نرسیده که تهران و سایر شهرهای ایران نیز از این تجربهها الهام بگیرند؟