آیا تا به حال به این فکر کردهاید که زندگی در شهری که آب ندارد، چگونه خواهد بود؟ همدان، با تاریخ و فرهنگی کهن، امروز درگیر یکی از بزرگترین بحرانهای زیستمحیطی و اقتصادی خود است: کمآبی. این بحران تنها به کاهش منابع آبی محدود نمیشود، بلکه سایهای سنگین بر تمام ابعاد زندگی مردم این دیار انداخته است. آیا ما آمادهایم با این چالش مواجه شویم و راهکاری پایدار برای آینده بیابیم؟
آب، بهعنوان یکی از حیاتیترین منابع طبیعی، نقشی بیبدیل در زندگی و معیشت انسانها دارد. اما در استانی مانند همدان که با بحران جدی کمآبی مواجه است، اهمیت مدیریت هوشمندانه این منبع حیاتی دوچندان میشود. سالهاست که کاهش بارندگیها و افت شدید سطح آبهای زیرزمینی، هشدارهای مکرری را درباره خطرات پیش رو به همراه داشته است، اما آیا ما بهاندازه کافی این بحران را جدی گرفتهایم؟
در همدان، جایی که کشاورزی ستون اصلی اقتصاد آن به شمار میرود، مصرف بیرویه آب برای کشت محصولات پرآببر همچنان ادامه دارد. این در حالی است که استفاده از روشهای سنتی آبیاری، نهتنها منجر به هدررفت فراوان منابع آبی میشود، بلکه بهرهوری پایین و هزینههای بالایی را نیز به همراه دارد. چاههای غیرمجاز و برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی نیز مزید بر علت شده و سفرههای آبی را در معرض نابودی کامل قرار داده است. کشاورزی بیمحابا با منابع محدود آبی، امروز دیگر نهتنها یک انتخاب، بلکه تهدیدی جدی برای آینده اقتصادی و اجتماعی این استان است.
اقتصاد آب، راهکاری نوین و ضروری برای عبور از این بحران است. این مفهوم ساده به ما میآموزد که آب را باید بهعنوان یک سرمایه اقتصادی در نظر گرفت، نه صرفا منبعی بیپایان و رایگان. قیمتگذاری صحیح آب و بازنگری در الگوهای مصرف، 2 گام اساسی در این مسیر هستند. اگر آب به قیمتی واقعی و بر اساس هزینههای تأمین، استخراج و توزیع به مردم عرضه شود، انگیزهای قوی برای کاهش مصرف و افزایش بهرهوری ایجاد خواهد شد. البته، این سیاست باید همراه با حمایتهای اجتماعی باشد تا فشار بیش از حدی به اقشار آسیبپذیر وارد نکند.
یکی از مهمترین اقدامات در این مسیر، تغییر الگوی کشت در کشاورزی است. چرا همچنان اصرار داریم محصولات پرآببر تولید کنیم، وقتی میتوان با استفاده از گلخانهها یا روشهای مدرن آبیاری، مصرف آب را بهطور چشمگیری کاهش داد؟ این تغییر نهتنها بهرهوری کشاورزی را افزایش میدهد، بلکه فشار بر منابع آبی را نیز کم میکند. در کنار این اقدامات، سرمایهگذاری در زیرساختهای آبی از جمله توسعه شبکههای بازچرخانی و تصفیه پساب، افزایش بهرهوری در صنعت و خدمات میتواند نیاز به منابع جدید را به حداقل برساند.
از سوی دیگر، بحران آب در همدان تنها یک مسأله اقتصادی نیست؛ پیامدهای اجتماعی و زیستمحیطی آن نیز بهطور گستردهای احساس میشود. مهاجرت از روستاها به شهرها به دلیل نبود منابع کافی، تنشهای اجتماعی و تخریب اکوسیستمها تنها بخشی از عواقب این بحران هستند. اگر امروز برای مدیریت این بحران چارهای نیندیشیم، شاید فردا برای بسیاری از این مشکلات راهحلی وجود نداشته باشد.
نقش مردم در حل این بحران بینهایت مهم است. آموزش و آگاهیبخشی درباره ارزش آب و روشهای صرفهجویی میتواند تغییرات بزرگی ایجاد کند. وقتی همه بدانند که حتی یک قطره آب هم ارزشی برابر با زندگی دارد، شاید رفتارهای خود را تغییر دهند. در کنار این، دولت باید با وضع قوانین سختگیرانهتر و حمایت از فناوریهای کمآببر، مسیری پایدار برای مدیریت منابع آبی ایجاد کند.
اقتصاد آب نهتنها یک راهکار برای مدیریت بحران کمآبی است، بلکه فرصتی برای توسعه پایدار نیز فراهم میکند. اگر همدان امروز بتواند با نگاه جامع و علمی به این مسأله، منابع آبی خود را بهدرستی مدیریت کند، نهتنها از پیامدهای اقتصادی و اجتماعی بحران جلوگیری خواهد کرد، بلکه الگویی موفق برای دیگر مناطق کشور نیز خواهد شد. اکنون زمان آن رسیده است که آب را نهفقط بهعنوان یک منبع، بلکه بهعنوان قلب تپنده حیات و اقتصاد ببینیم و برای حفظ آن از هیچ تلاشی فروگذار نکنیم.