پس از انقلاب دولتها به رفاه اجتماعی نگاه های متفاوتی داشته و بر اساس آن در این مقوله سیاستگذاری کرده اند. نگاه به گذشته نشان می دهد که زمانی رفاه امری زشت تلقی شده و زمانی رفاه اجتماعی با وزارتخانه دنبال می شده است و اکنون رفاه اجتماعی زائده ای بر وزارت در کار مانده ، تعاون و کار است! که معنی آن نگاه در اصطلاح کشکی به این مقوله مهم است. در همه گیری کرونا مشخص شد که رفاه اجتماعی در ایران ظرفیتی برای مدیریت بحران ندارد و دولت توانی برای بهره برداری از رفاه اجتماعی که از قبل سیاستگذاری شده ندارد. این واقعیت مهم وظیفه سیاستگذاران و تصمیمگیران کلان بویژه نمایندگان را برای توجه به رفاه اجتماعی و افزایش توانمندی آن برای کمک به مدیریت بحران هایی مانند کرونا با در نظر گرفتن تمام شاخص های رفاه اجتماعی از قبیل بیمه همگانی، آتیه بی دغدغه، توان مالی و ارائه بسته های کمکی و رفاهی برای عبور از بحران ، سنگین کرده و این گروه باید با توجه صددرصدی کم توجهی های گذشته را افزایش دهند. شاید در این زمینه بازگشت وزارت رفاه راهکار مناسبی باشد تا در بحران های احتمالی بعدی دولت بدون دغدغه از به خطر افتادن معیشت و رفاه ایرانیان و نگرانی بابت از دست رفتن درآمد خانوارها، بتواند برنامه های محدودسازی، فاصلهگذاری اجتماعی و قرنطینه و پرداختهای مالی و کمکی را انجام دهد.