این روزها انگار نتیجهگرایی به هر قیمتی در ورزش ما یک اصل است. ورزشی که اخلاق، جوانمردی، مرام و مروت در آن کمرنگ شده است.
ورزش ما ریشه در تاریخ کهن و فرهنگ غنی این سرزمین دارد که با پهلوانی و فتوت آمیخته و قرین است و بزرگانی دارد که مانند «تختی» در هر شهر و روستایی حداقل یک کوچه و یا یک ورزشگاه به نامشان وجود دارد.
اما متأسفانه امروز گاه برای برخی الگوها و بزرگانش کسانی شدهاند که پول و قدرت را به مرام و مسلک ترجیح میدهند، ستارههای کاغذی، ارزش در ورزش را نابود کردهاند و برای رسیدن به نتیجه و مقام دست به هر کاری میزنند.
تختی، ورزشکاری بود، که حتی در حساسترین مسابقات و حیاتیترین مراحل یک رقابت سنگین، حاضر نبود برای رسیدن به نتیجه، دست به هرکاری بزند و این را میتوان در خاطرات الکساندر مدوید قهرمان نامی کشتی جهان خواند که گفته است: «تختی روح جوانمردی، ایثار و گذشت را به من یاد داد، زیرا با وجود اینکه میدانست که زانوی راست من آسیبدیدگی شدید دارد، اما در هیچ زمانی از کشتی، به پای آسیبدیده من یورش نبرد و حتی نزدیک هم نشد. او قهرمان بزرگی بود که اخلاق، معنویت و قهرمانی را در هم آمیخت».
اما در کشور زادگاه تختی این رسم که ریشه در فرهنگ غنی ما دارد، روز به روز در حال افول است و شاید روزی فرا برسد که از رسم جوانمردی، تنها نامش باقی بماند.
به گزارش فارس رهبر معظم انقلاب بارها در فرمایشات خود آوردهاند که رواج ورزش، تقوا، ایمان و پاکدامنی است، اما در عمل مسئولان ارشد دستگاه ورزش کشور هیچ برنامهای برای عمل به فرمایشات رهبری ندارند و این چنین میشود که هر روز زد و بند، دوپینگ، تیمفروشی، فحاشی به داوران و... در ورزش کشور به خصوص فوتبال بیشتر رونق میگیرد.
ما اگر واقعاً امر ورزش را جدی بگیریم که متأسفانه تاکنون نگرفتهایم، باید به غیر از مدالآوری، به کارکردهای مختلف آن در جامعه بپردازیم، اثرات آن در حوزههای فرهنگی، تربیتی، اجتماعی، شهروندی و... .
متأسفانه در ورزش تنها به دنبال کوتاهترین راه بودهایم نه بهترین راه! هرکسی که آمده تنها برای نتیجهگرایی موقت بوده و کاری به روح ورزش نداشته است و از همان روز اول چرتکه و ماشین حساب را به دست گرفته و فقط حساب و کتاب کردهاند.
فردا دیر است، امروز ورزش را از بیاخلاقی نجات دهید
در گذشته اخلاق در ورزش رنگ و بوی بیشتری داشت، اگر هر مربی وارد باشگاه یا محل تمرین میشد همه شاگردان زیر پایش میایستادند و بعد از سلام برای سلامتیاش صلوات میفرستادند و سپس با کسب اجازه از مربی و استاد و همچنین بوسیدن خاک زمین تمرین که مقدس میدانستند، وارد میشدند.
اما امروز نوع مخودرو، مدل مو، آرایش صورت و نوع لباسی که بر تن دارند ملاک شده و در زمینی که دیروز میبوسیدند، احترامی برای مربی و... نمیگذارند و فقط به دنبال بالا بردن مبلغ قرارداد خود هستند.
دیروز که میگویم خیلی دور نیست اما امروز که میگویم خیلی دیر شده است و مسئولان فرهنگی ورزش کشور باید فکری به حال مشکل ترویج بیاخلاقی در ورزش بکنند، بیاخلاقی که دیگر از خود ورزشکاران نشأت گرفته و به مدیران نیز در حال سرایت است.
دیروز پرافتخار با همه عظمتش گذشت و اکنون گویا پول و قدرت به جای مرام و مسلک در ورزش ما جا باز کرده و ارزش در ورزش ما کمرنگ شده است.
امروز یادمان رفته که زمین بازی مقدس است و باید حرمت همه را نگاه داشت. یادمان رفته ورزش نقطه اول و آخرش پهلوانی است و مردانگی و جوانمردی، و تنها به فکر نتیجه گرفتن تحت هر قیمتی نیست.
غبار در ورزش بر روی مدیران گرفته تا مربیان، بازیکنان، داور و حتی خبرنگاران هم گرفته و همه اصناف ورزش را در بر گرفته است.
بعضی در این عرصه به همه چی فکر میکنند به جز پول بیتالمالی که در اختیارشان هست و راحت آن را هزینه میکنند، برای ندادن پول بازیکن و مربی هزار جور قسم راست و دروغ میخورند که ریالی را یا به جیب بزنند یا برای خوش خدمتی پسانداز کنند.
بعضی از خبرنگاران هم از آب گلآلود حسابی ماهی میگیرند. شاید بارها و بارها این واژه یا مشابه این واژهها را در رسای ارزشمداری، پهلوانی و جوانمردی بر سینه کاغذ نوشتهایم ولی همراه با گردش قلم بر روی کاغذ چشم میگردانیم که کدام بازیکن، کدام مربی، کدام باشگاه هوای ما را دارد. تا هوایش را داشته باشیم و دیگر فردی یا باشگاه را با قلم خود مورد نوازش قرار دهیم به جرمی که به ما باج نمیدهد.
امر به معروف و نهی از منکر در ورزش را فراموش کردهایم
واقعاً کجا اشتباه کردهایم، چه فرد یا افرادی اولین اشتباه را کردند و دیگران چرا این اشتباهات را تصحیح نکرده، بلکه خود نیز پا جای پای آنان گذاشتند؟!
مسئولان ورزش، مدیران، مربیان و پیشکسوتان، ورزشکاران و تمام عوامل دستاندرکار ورزش هر کدام سهمی در دور شدن از دیروز و رسیدن به وضع امروز دارند، اگر چه باید قبول کرد که همه ما هم مقصر هستیم که امر به معروف و نهی از منکر را در ورزش فراموش کردهایم.
شاید یکی از ترویج دهنده بیاخلاقی در ورزش، رسانهها باشند؛ رسانههایی که به دنبال موضوع طلاق یک بازیکن یا رسوا کردن ازدواج دوم فلان مربی میروند. در این شرایط صدا و سیما به عنوان رسانه فراگیر ملی، میتواند شرایطی را فراهم کند تا اخلاق در ورزش را ترویج دهد.
متأسفانه واژه فرهنگی در باشگاهها و ورزش ما زینتی شده و اصلاً توجهی به آن ندارند، در ادارات ورزش، معاونتهای فرهنگی بیشتر به امورات جوانان رسیدگی میکنند و باشگاههای ورزشی هم همه نوع معاونت دارند به جز معاونت فرهنگی و همه کار فرهنگیشان گرفتن یک بنر به مناسبتی خاص است.
این را باید باور داشت اخلاق یکی از موضوعات مهم در ورزش سرزمین ایران اسلامی است، سرزمینی که دلاوری و پهلوانی همیشه با نامش در ذهن مردمان تداعی شده و میشود.