صنایع دستی ایران، به عنوان صنعتی مستقل و بومی، شاخصترین هنر کاربردی ایران و یکی از سه قطب برتر صنایع دستی جهان، ریشههای عمیق و استوار در فرهنگ غنی و بارور ایران اسلامی داشته است. به طور کلی نقش صنایع دستی در اقتصاد ایران عبارت است از کمک به توسعه اقتصادی، ایجاد شغل، سرمایهگذاری اندک و بهرهوری بالا.
در بخش اقتصاد، عمده هدفهای دولتها متوجه افزایش تولید و درآمد ملی(رشد اقتصادی)، رسیدن به اشتغال کامل و کاهش نرخ بیکاری، ثبات قیمتها و کاهش نرخ تورم به منظور حفظ قدرت خرید پول ملی، توسعه صادرات و افزایش درآمدهای ارزی به منظور تأمین نیازهای ارزی کشور و تسهیل در اجرای برنامههای توسعه و سرانجام توزیع بهتر و عادلانهتر درآمدها برای برقراری عدالت اقتصادی در جامعه است.
مشکلات توسعه برای صنایع دستی
رضا احمدوند، كارشناس ارشد برنامهريزي گردشگري در اين زمينه معتقد است: دولتها برای نیل به هدفهای خود و دستیابی به توسعه اقتصادی، ناگزیر از اتخاذ سیاستها و خط مشیهای هماهنگ با شرایط و اوضاع و احوال اقتصادی، اجتماعی و ... کشور هستند.
بیشتر کشورهای در حال توسعه در اجرای برنامههای موردنظر خود با مشکلات عدیده از جمله رشد بی رویه جمعیت، بیکاری، کم کاری و رواج انواع مختلف بیکاری از جمله بیکاریهای پنهان، فصلی و در نتیجه پایین بودن سطح درآمد و معیشت گروه زیادی از مردم، نقصان تشکیل سرمایه داخلی و نبود منابع مالی کافی برای اجرای برنامههای توسعه اقتصادی و ساخت و توسعه امکانات زیربنایی موجود به منظور فراهم آوردن امکان بهرهبرداری بهینه از منابع انسانی، طبیعی و... کشور مواجه هستند.
به همین دلیل بعضی از صاحبنظران با توجه به سهولت گسترش صنایع کوچک بر تقویت، توسعه و گسترش این صنایع در برنامه توسعه اقتصادی کشورهای در حال توسعه اصرار و توصیه دارند.
صاحبنظران این بخش در توصیههای خود به ویژه بر قابلیتها و ویژگیهای این قبیل صنایع از جمله نیاز به سرمایه اندک برای ایجاد، راهاندازی و بهرهبرداری، کاربر بودن این صنایع و نیاز به سرمایهگذاری اندک سرانه برای ایجاد یک شغل، عدم نیاز به تخصصهای فنی و حرفهای بالا و سازگاری و استفاده از مهارتهای بومی، بازار ساده فروش محصولات و بالاخره قابلیت و توانایی ایجاد درآمدزایی تکیه دارند.
رنگ بیرنگ تبلیغات
مهتاب اميري، كارشناس تبليغات نيز ميگويد: بازار داخلی صنایع دستی ایران، بازاری است سنتی و تا به حال برای گسترش آن بازاریابی و تبلیغات صورت نگرفته است. از خصوصیات مهم این بازار، سود سرشار واسطهها در امر توزیع مواد اولیه مصرف و داد و ستد آن است.
به طور خلاصه عوامل مؤثر در گسترش بازار داخلی صنایع دستی ایران عبارتند از افزایش سطح درآمد سرانه، افزایش جمعیت، ازدیاد مسکن و افزایش سطح زیربنایی آن، ترویج تبلیغات در مورد استفاده از صنایع دستی به عنوان یک کالای هنر ملی و توسعه صادرات صنایع دستی ایران است.
در زمینه اصول بازاریابی نوین و راهبردی که صادرکنندگان نادیده میگیرند میتوان این موارد را نام برد: نبود افراد متخصص، فقدان نوآوری، مواد اولیه نامرغوب، نبود مراکز اطلاعاتی، عدم انجام تحقیقات بازاریابی، نبود راهبرد صادرات، بستهبندی و عدم استفاده از راهبرد قیمتگذاری.
شناخت نداشتن از سلیقه مشتری
مهران اميدي، هنرمند صنايع دستي نيز معتقد است: از عمدهترین تنگناها و محدودیتها میتوان به شناخت نداشتن کافی و مناسب از بازارهای داخلی و جهانی(بازار هدف) و سلایق مشتریان، توجه نکردن به سطح کیفی تولید و نوآوری در محصولات تولیدی، عدم تبلیغات و بازاریابی داخلی و خارجی اشاره کرد.
از جمله راهکارهای صنایع دستی میتوان به معرفی، تبلیغ و ترویج صنایع دستی استان به منظور بازاریابی در داخل و خارج کشور با شیوههای نوین تبلیغاتی، استفاده از فناوری روز در تولیدات صنایع دستی با حفظ اصالتهای هنر ملی، حمایت و تشویق بخش خصوصی به منظور سرمایهگذاری در این بخش به ویژه برای ایجاد بازارچههای صنایع دستی، سیاستگذاری در راستای فروش و صادرات کالاها و شرکت در نمایشگاههای داخلی و خارجی اشاره کرد.
صنایع دستی برای حضور بینالمللی نیاز به حمایت دولت دارد و سالیان سال بودن حمایت حکومتها و فقط با تکیه بر تمدن کهن ایران رشد و ادامه مسیر داده است اما تحول در این رشته زمانی صورت میگیرد که بتوانیم بازاری مناسب برای فروش آنها ایجاد کنیم.
نگاه جامع و کامل همراه با مدیریت مدرن و جدی راه رسیدن به این هدفهاست و این نوع نگاه و مدیریت در کنار برنامه ریزیهای دقیق ما را به نتیجه مطلوب میرساند.